لیث مرادی از حضرت صادق (علیه السلام) روایت کرده که آن حضرت فرمود:
ان اعلم الناس بالله ارضاهم بقضاء الله عزوجل
داناترین مردم و با معرفتترین آنها از جنبه خداشناسی کسی است که از همه بیشتر بقضای الهی راضی باشد.
در حدیث دیگر علی بن الحسین (علیه السلام) فرمود:
صبر و رضا، سر منشاء تمام طاعات است و هر کس صبر کند و بدانچه خدا برای او مقدر فرموده راضی باشد اعم از آنکه خوش آیند او باشد یا خوش آیندش نباشد. خدای متعال بجز خیر باو نرساند.
صلاح گروهی از بندگان خدا به غنا و توانگری و گروهی به فقر و مسکنت است.
امام باقر (علیه السلام) از رسول خدا (صلیالله علیه و آله و سلم)، که آنحضرت فرمود: خدای تعالی فرماید: بعضی از بندگانم امر دینشان اصلاح نشود مگر به توانگری و فراخی نعمت و سلامتی بدنهایشان. اینان را بدین وسایل بیازمایم تا امر دینشان اصلاح شود، و برخی دیگر امر دینشان اصلاح نشود مگر به فقر و نداری و بیماری و گرفتاری. آنان را نیز بدین وسایل بیازمایم تا امر دینشان اصلاح شود و من بآنچه صلاح دین بندگانم در آنست داناترم.
بعضی از بندگان مؤمن من در عبادت من بسیار کوشایند و نیمه شب از خواب ناز و بستر راحت برخاسته و خود را برنج میافکند تا نماز شب گزارد و مناجات بدرگاه من نماید. بناگاه یکی دو شب خواب را بر او مستولی میکنم از روی صلاح وی، و نیمه شب بیدار نمیگردد. صبح بیدار میشود در حالی که نسبت بخود خشمناک است و خود را خوار و زبون میشناسد، اگر او را بدانچه از روش بندگی من دلش میخواهد رهایش کنم، عجب و خودبینی بر او عارض میشود و عمل او را تباه میکند تا بجائیکه گمان برد بر عابدان پیشی گرفته و از تقصیر در عبادت خود وارهیده در نتیجه از من دور افتد و پیش خود گمان برد که بمن نزدیکتر شده است پس نباید بندگان مؤمن به اعمالشان تکیه کنند. آن اعمال که برای درک ثواب انجام میدهند، زیرا اگر تمام عمرشان را در عبادت بسر برند و خود را در رنج و تعب اندازند باز در عبادت من مقصرند و در برابر کرامتها و نعمتهای من در بهشت بآنان و ترفیع درجاتشان در جوار من که خواهان آنند، بکنه عبادت من نرسند. پس باید برحمت من تکیه زنند و بفضل من شادان و با گمان نیکو بمن مطمئن گردند. این وقت است که رحمت من آنان را فرا گیرد و خشنودی من شامل آنها شود و آمرزشم لباس عافیت باندامشان بپوشاند. زیرا منم خدای بخشنده و مهربان...
در حدیث دیگر امام صادق (علیه السلام) فرمود: خدای متعال از جمله آنچه به موسی بن عمران (علیه السلام) وحی فرمود، این بود که فرمود:
ای موسی، مخلوقی گرامیتر و محبوبتر از بنده مؤمن در نزد من نیافریدهام جز این نیست که به هر چه گرفتارش کنم بخیر و صلاح اوست. عافیتش هم دهم برای آنست که خیر و صلاحش در آنست، و هر چه به خیر و صلاحش نیست، از او دریغ دارم، و من بحال بندهام از اسباب صلاح و فساد داناترم، پس مؤمن باید در برابر گرفتاریها شکیبا و نعمتهای مرا سپاسگزار و بقضای من خشنود باشد تا او را نزد خودم از صدیقان شمارم و در حدیث دیگر فرمود: اگر مؤمن را با قیچی قطعه قطعه کنند خیر او در آن است و اگر مشرق و مغرب را مالک شود باز هم بخیر اوست.