تربیت
Tarbiat.Org

خلاصه‏ای از اصول کافی
ابی‏جعفر محمد بن یعقوب کلینی مشهور به شیخ کلینی

کبر یا خودبینی

کبر حالتی است که در انسان از خودبینی پدید آید و انسان خود را بزرگتر از دیگران بیند؛ و آن سه نوع است: اول تکبر و گردش کشی در برابر خدای متعال و سرپیچی از قبول حق بندگی او است که این بدترین نوع تکبر است. دوم تکبر در برابر پیامبران و امامان (علیهم السلام) است بدین معنی که زیر بار دعوت آنان نروند و از پیروی دستورات ایشان سرپیچی کنند. سوم تکبر در برابر بندگان خدا، باین معنی که خود را بزرگ شمارد و دیگران را کوچک بداند.
و اسباب کبر یا امور دینی است و یا نبوی. بدین شرح:
1- کبر با علم و دانش که در دانشمندان پیدا شود و لذا پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: آفت علم تکبر و سربزرگی است.
2- کبر و عجب در عمل و عبادت که در عباد و زهاد پیدا می‏شود، و دارندگان این صفت توقع دارند مردم از آنها احترام کنند و کارهای او را انجام دهند و بدیدار ایشان روند و تصور می‏کنند که خودشان رستگارند و دیگران در هلاکت و عذاب.
3- تکبر به حسب و نسب و شرافت خانواده و فامیل.
4- تکبر بداشتن جمال و زیبائی که بیشتر در زنان بوجود آید.
5- تکبر بداشتن مال و دارائی که اغلب در سلاطین و تجار و سرمایه‏داران ظاهر می‏شود.
6- تکبر به زور بازو و نیرومندی.
7 تکبر بواسطه داشتن اتباع و انصار و اقارب و اولاد و عشیره.

هفده حدیث در مذمت کبر و تکبر وارد شده که مهترین آنها از لحاظ معنی و مفهوم ذکر می‏شود.
امام صادق (علیه السلام) ضمن حدیثی می‏فرمود: تکبر در بدترین مردم می‏باشد از هر قومی که باشند. و کبر جامه‏ایست که فقط برازنده خدا است و هر کس در جامه برازنده خدای متعال نزاع نماید بجز خواری و پستی، او را نیفزاید...
در حدیث دیگر فرمود که امام باقر (علیه السلام) فرمود:
العز رداء الله و الکبر ازاره فمن تناول شیاً منه اکبه الله فی جهنم:
عزت چون جامه روپوش خداست و کبر چون زیرپوش او، پی هر کس بیکی از آنها دست اندازد، خداوند او را برو در جهنم اندازد.
امام باقر یا امام صادق (علیهما السلام) ضمن حدیثی فرمودند:
لا یدخل الجنه من کان فی قلبه مثقال حبه من خردل من الکبر.
داخل بهشت نمی‏شود کسی که در دلش باندازه دانه خردلی کبر باشد.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
الکبر ان تغمص الناس و تسفه الحق.
کبر آنست که مردم را کوچک دانی و حق را سفاهت شماری.
در حدیث دیگر از معنی این جمله سئوال کردند فرمود: در برابر حق نادانی و سفاهت کند و بر اهل حق طعنه زند و کسی که چنین کند با خدای متعال در آنچه برازنده اوست ستیزه کرده است.
در خبر دیگر فرمود: در جهنم دره‏ای است بنام سقر که بخدای عزوجل از شدت حرارتش شکایت کرد و از او خواست که اجازه دهد تا نفسی بکشد، پس نفسی کشید که جهنم را شعله‏ور نمود.
در حدیث دیگر فرمود:
ان المتکبرین یجعلون فی صور الذر یتوطاهم الناس حتی یفرغ الله من الحساب:
متکبران در روز قیامت بصورتهای مورچگان ریز در می‏آیند و مردم آنها را لگدمال می‏کنند تا خدا از حساب خلایق فارغ شود.
از امام باقر (علیه السلام) رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
ثلاثه لایکلمهم الله و لاینظر الیهم یوم القیمه و لایزکیهم و لهم عذاب الیم: شیخ زان، و ملک جبار، و مقل مختال.
سه کسند که خداوند در روز قیامت با آنها سخن نگوید و با نظر رحمت با آنها ننگرد و پاکشان نسازد و برای آنهاست عذابی دردناک، آن سه کس، پیرمرد زناکار و پادشاه جبار و تهی دست متکبر می‏باشند.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: زمانی که یوسف (علیه السلام) بسلطنت رسید و پدر پیرش یعقوب (علیه السلام) بر او وارد شد، عزت سلطنت او را فراگرفت و جلوی پای پدر از تخت فرود نیامد. پس جبرئیل (علیه السلام) بر او نازل شد و گفت: ای یوسف، کف دستت را بگشا، یوسف (علیه السلام) کف دستش را گشود.
و نوری از آن ساطع شد و بفضای آسمان رفت. یوسف (علیه السلام) گفت ای جبرئیل، این چه نوری بود که از کف دست من بیرون شد؟ در پاسخ گفت نور نبوت بود که از نسل تو قطع شد و بکیفر اینکه بپای پدر پیرت یعقوب فرود نیامدی از نسل تو پیامبری نخواهد بود.
در حدیث دیگر فرمود: هیچ کس نیست که کبر ورزد و خود را گم کند جز اینکه در خود خواری و زبونی دریابد، و در حدیث دیگر فرمود هیچ مردی نیست که تکبر ورزد و زورگوئی کند جز بجهت زبونی و خواری که در خود احساس می‏کند.