تربیت
Tarbiat.Org

خلاصه‏ای از اصول کافی
ابی‏جعفر محمد بن یعقوب کلینی مشهور به شیخ کلینی

ایمان در تمام اعضاء بدن آمیخته است

امام صادق (علیه السلام) در ضمن گفتگو با ابو عمر و زبیری فرمود: ایمان همه‏اش کردار است. گفتار هم پاره‏ای از آن کردار است...
ایمان، حالات مراتب و منازلی دارد. یکی ایمانش در نهایت کمال، دیگری در حضیض نقصان، سومی در جهت رجحان زائد. راوی پرسید مگر ایمان، کمال و نقصان دارد؟ زیاد و کم می‏گردد؟ حضرت فرمود: آری، پرسید آن چگونه است؟ فرمود: زیرا خدای تعالی ایمان را بر تمام جوارح آدمیزاد فرض نموده و آنرا بر همه اعضا قسمت کرده و هر قسمتی را مخصوص عضوی گردانیده است. هیچ عضوی نیست مگر آنکه وظیفه‏ای برایش معین شده که بر عضو دیگر معین نشده است.
از آن جمله دل است که بوسیله آن تعقل می‏کند و می‏فهمد و می‏داند و فرمانده تن انسان است؛ و هیچ عضوی کاری نمی‏کند مگر به رأی و فرمان او.
از آن جمله دو چشم اوست که با آنها می‏بیند و دو گوش اوست که می‏شنود، و دو دست اوست که با آنها کارهای مربوط بدست انجام می‏دهد، و دو پایش که با آنها راه می‏رود، و فرجش، که با آن نیاز جنسی بجا آرد، و زبانش، که با آن سخن گوید، و سرش، که ترکیب و اندام صورتش را تشکیل داده؛ پس هریک از این عضوها یک وظیفه ایمانی دارد که کتاب خدا بدان گویا است...
اما آنچه بر دل فرض و واجب شده، عبارت است از اقرار و معرفت و عقد و رضا، و تسلیم باینکه معبودی بجز خدای یکتا نیست که شریک ندارد خدای یگانه است، همسر و فرزندی نگرفته، و محمد (صلی‏الله علیه و آله و سلم) بنده و فرستاده اوست، و اقرار به هر چه از جانب خدا آمده است از پیامبران و کتب او، و یا آنچه حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و سلم از جانب خدا آورده است از شرح حال پیامبران خدا و اخبار کتب آسمانی؛ اینهاست آنچه خداوند بر قلب انسان فرض نموده از اقرار و معرفت، و اینست عمل قلب، و اینست تفسیر گفتار خدای تعالی در آیه 106 سوره النحل که فرموده است:
الا من اکره و قلبه مطمئن بالایمان
(مگر کسی که مجبورش کنند در حالی که دلش به ایمان مطمئن است)
و در آیه 28 الرعد که فرموده:
الا بذکر الله تطمئن القلوب
(آگاه باشید که فقط بیاد خدا دلها آسوده و مطمئن گردند) و در آیه 41 المائده که فرموده
الذین امنوا بافواههم و لم یؤمن قلوبهم،
(آنان که به زبان گفتند ایمان آوردیم ول دلشان ایمان نیاورده) و در آیه 284البقره که فرموده:
ان تبدو و اما فی انفسکم اوتخفوه یحاسبکم به الله فیغفر لمن یشاء و یعذب من یشاء
(اگر آشکار سازید آنچه در دل دارید یا پنهان کنید خدا شما را بدان محاسبه کند. پس بیامرزد هر که را خواهد و عذاب کند هر که را خواهد اینست وظیفه قلب که خدا واجب کرده از اقرار و معرفت و کردار و این اساس و رکن اصلی ایمان است.
و اما آنچه بر زبان فرض شده گفتار و تعبیر از دل بدانچه عهده دار آن شده و اقرار بدل نموده است خدای تعالی در آیه 83 سوره بقره درباره زبان فرموده است: و قولوا للناس حسناً برای مردم سخن نیکو بگوئید و در آیه 46 سوره عنکبوت فرموده بگوئید ایمان داریم بخدا و آنچه بما نازل کرده تا آخر آیه...
و آنچه بر گوش فرض شده اینست که انسان خود را از آنچه شنیدنش را خدا حرام کرده است بر کنار دارد و از آنچه بر او حلال ندانسته، از شنیدنش رو بر تابد و از توجه بآنچه خدای عزوجل را بخشم آورد خود را نگهدارد و در این باره در آیه 140 سوره نساء فرموده است:
و قد نزل علیکم فی الکتاب ان اذا سمعتم ایات الله یکفر بها و یستهزی بها فلا تقعدوا معهم حتی یخوضوا فی حدیث غیره،
و بتحقیق در قرآن برای شما این حکم را بیان کرده است که هرگاه (در مجلسی) شنیدید که بآیات خدا کفر می‏ورزند و مورد تمسخر قرار می‏دهند پس شما در آن مجلس ننشینید و با آنان مجالست نکنید تا در گفتگوی دیگری وارد شوند. سپس حال فراموشی را از آن، استثنا نموده می‏فرماید:
و اما ینسینک الشیطان فلا تقعد بعد الذکری مع القوم الظالمین،
و اگر یک وقتی شیطان تو را بفراموشی کشانید، پس بعد از یادآوری با ستمکاران منشین 68 انعام و در آیه 18 زمر فرموده: مژده بده بندگانم را، آنان که می‏شنوند گفتار را و پیروی می‏کنند نیکوتر و مفیدتر آن را، آنانند که خدای عزوجل هدایتشان کرده و آنانند که خردمندانند و نیز در سوره مؤمنون در صفات مؤمنین واقعی فرموده:
قد افلح المؤمنون الذینهم فی صلوتهم خاشعون و الذینهم عن اللغو معرضون و الذینهم للزکوة فاعلون
بتحقیق رستگار شدند مؤمنان آن مؤمنانی که در نمازشان ترسانند، و از کارهای بیهوده اعراض نمایند، و زکاة اموال‏شان را می‏دهند. و در آیه 55 سوره قصص فرموده: چون لغوی رابه بینند از آن رو گردانند... و در آیه 72 فرقان فرموده:
و اذا امر وا باللغومر و اکراماً
و چون به لغو و بیهوده‏ای بگذرند، کریمانه و موقرانه بگذرند...
و آنچه بر چشم فرض نموده آنست که بر آنچه دیدن او را حرام نموده ننگرد، از آنچه او را نهی فرموده است رو گرداند و این وظیفه چشم است از ایمان، چنانکه در سوره نور آیه 30 فرموده است:
قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم
بگو به مردان مؤمن دیده‏های خود را فرو بندند و عورتهای خود را نگهدارند، پس آنها را نهی کرد از اینکه به عورات یکدیگر نگاه کنند... و به زنهای مؤمنه فرمود:
و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن
بگو بزنان مؤمنه که فرو نهند چشمان خود را از نظر به نامحرم و فروج خود را حفظ کنند بعورات همدیگر نظر نکنند؛ و فرمود هر آنچه در قرآن درباره حفظ فرج نازل شده مقصود از آن خودداری از زنا است بجز این آیه که مقصود از این آیه حفظ از نگاه است...
و بر دو دست نیز فرض کرده که بطرف آنچه حرام است دراز نشود و بر آنچه حلال فرموده بطرف آن دراز شود. و همچنین بر آن دو، واجب نموده صدقه دادن، صله رحم بجا آوردن، جهاد در راه خدا، وضوء برای نماز...
بر دو پا فرض نموده که با آنها بسوی هیچ گناهی نروند و هر جا که موجب خشنودی خداست بروند... درباره شهادت دادن دستها و پاها برخودشان و صاحبانشان فرموده است:
الیوم نختم علی افواههم و تکلمنا ایدیهم و تشهد ارجلهم بما کانوا یکسبون،
در آنروز (روز قیامت) مهر نهیم بر دهانهایشان و سخن گویند با ما دستهایشان و گواهی دهند پاهایشان بدانچه کسب می‏کردند.
بر سر فرض فرموده که شب و روز در مواقع نماز برایش سجده کند و فرموده:
یا ایها الذین امنوا ارکعوا و اسجدوا و اعبدوا ربکم و افعلوا الخیر لعلکم تفلحون
ای کسانی که ایمان آوردید رکوع و سجده کنید و پروردگارتان را بپرستید و کارهای نیک بکنید شاید که رستگار شوید (آیه 77 سوره حج) و این آیه فریضه جامعی است که بر روی و دستها و پاها واجب گردانیده است...
پس کسی که خدا را ملاقات نماید در حالی که وظائف لازم هر عضو خود را انجام داده باشد خدا را با ایمان کامل ملاقات کرده و از اهل بهشت است، و هر کس نسبت بوظیفه‏ای از آنها خیانت نموده و یا تعدی کرده باشد نسبت بآنچه خدای تعالی فرمان داده است، خدا را با ایمان ناقص ملاقات می‏کند... تا آخر حدیث.