تربیت
Tarbiat.Org

خلاصه‏ای از اصول کافی
ابی‏جعفر محمد بن یعقوب کلینی مشهور به شیخ کلینی

نکوهش دنیا و فواید زهد

از امام صادق (علیه السلام)، فرمود:
من زهد فی الدنیا اثیت الله الحکمه فی قبله، و انطق بها لسانه و بصره عیوب الدنیا دآئها و دوآئها اخرجه من الدنیا سالماً الی دار السلام
هر کس در دینا هدورزد یعنی نسبت به دنیا بی‏رغبت باشد و بآن دل ببندد خداوند حکمت را در دلش پابرجا دارد و زبانش را بدان گویا سازد و به عیبهای دنیا بینایش گرداند، درد و درمان آنرا باو بفهماند و از دنیا سلامت بیرون برد و داخل بهشت و دار السلامش نماید.(16)
مردی از علی بن الحسین (علیهما السلام) از معنی زهد پرسید. حضرت فرمود: زهد ده چیز است و بالاترین درجه زهد کمترین درجه ورع است و بالاترین درجه ورع کمترین درجه یقین است و بالاترین درجه یقین و کمترین درجه رضا است.
آگاه باش که معنای زهد در یک آیه از قرآن کریم است و آن اینست: لکیلا تأسوا علی مافاتکم و لاتفر حوابما آتاکم یعنی: آنچه از دست داده‏اید غمین و بد حال نباشید و بدانچه بشما رسیده اظهار خوشحالی نکنید.
از علی بن الحسین (علیهما السلام) پرسیدند چه عملی نزد خدای عزوجل افضل است؟ فرود: بعد از معرفت خدای متعال و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) عملی بهتر از بغض دنیا نیست. و برای آن شعبه‏های بسیار است و برای گناهان نیز شعبه‏هائی است. نخست چیزی که خدا بواسطه آن نافرمانی شد، تکبر و بزرگ منشی بود و آن گناه شیطان است که هنگامی که مامور به تعظیم حضرت آدم شد، سرباز زد و بزرگی بخود بست و از کافران گردید - دیگر حرص است که آن گناه آدم و حوا بود آنگاه که خدای متعال بآنان فرمود:
...و کلا من حیث شئتما و لا تقربا هذه الشجره فتکونا من الظالمین - بقره 25
(بخورید از هر جا خواهید و نزدیک ایندرخت نشوید تا از ستمکاران گردید) و آنها آنچه را که نیازی بدان نداشتند برگرفتند. سپس حسد است و آن گناه فرزند آدم (قابیل) است که به برادرش (هابیل) حسد برد و او را کشت و از این صفت منشعب می‏شود دوست داشتن زنان و حب دنیا و حب ریاست و حب راحت و حب سخن گوئی و حب برتری و ثروت که روی هم رفته هفت خصلت‏اند و همگی در حب دنیا مجتمع‏اند، و پیامبران و دانشمندان پس از دانستن این معنی گفتند:
رأس کل خطیئه حب الدنیا
دوست داشتن و دل بستن به علائق دنیا سر هر گناهی است: و دنیا دو دنیا است یکی برای رفع ضرورت زندگی و دیگر دنیای ملعون و نفرین شده که انسان را از راه مستقیم و راه خدا دور می‏کند.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده در طلب دنیا زیان رساندن بآخرت است، و در طلب آخرت ضرر زدن بدنیاست، شما بدنیای خود ضرر بزنید زیرا اینکار بهتر است از زیان رساندن بآخرت.
امام باقر (علیه السلام) در پاسخ سئوال ابی عبیده حذاء که از آنحضرت پرسید سخنی بمن بیاموز که بدان سود برم، فرمود ای اباعبیده، بسیار یاد مرگ کن، زیرا که انسان مرگ را بسیار یاد نمی‏کند مگر اینکه بدنیا بی‏رغبت می‏شود.
امام باقر (علیه السلام) فرمود: فرشته‏ای هر روز بانک می‏زند:
یابن ادم لدللموت و اجمع للفتاء و ابن للحزاب
ای آدیمزاد، بزای برای مردن، گردآور برای نابود شدن، و بساز برای ویران شدن:
حضرت علی بن الحسین (علیه السلام) می‏فرماید:
حقاً که دنیا پشت کرده می‏رود و آخرت رو کرده می‏آید، و برای هر یک از دنیا و آخرت فرزندانی است. پس شما از فرزندان آخرت باشید و از فرزندان دنیا نباشید و از زاهدان در دنیا و راغبان بآخرت باشید.
بدانید که زاهدان در دنیا زمین را بستر خود و خاک را فرش خود و آب را بوی خوش برای خود قرار می‏دهند و بخوبی دل از دنیا بریده‏اند.
بدانید که هر کس شوق ورود به بهشت دارد، دل از شهوات بر کند؛ و کسی که از آتش دوزخ بترسد گرد محرمات نگردد، و هر که در دنیا زهد پیشه کند، مصائب دنیا بر او آسان شود.
بدانید که خدا را بندگانی است که گویا اهل بهشت را می‏بینند که در بهشت جاویدانند و یاران آتش را می‏بینند که در دوزخ و آتش جهنم معذبند، مردم از شرور آنان در امانند و دلهایشان اندوهناک است، نفسهایشان عفیف و نیازمندیهایشان سبک و اندک است. چند روزی شکیبائی کنند، پس بسر انجامی با آسایش و طولانی گرایند، اما شبانگاهان گامهایشان را در صف کشند در حالی که اشک دیدگانش بر گونه‏هایشان ریزان است و آنان به پروردگارشان پناه برند و برای رهائی از آتش جهنم بکوشند، و اما در روز برد باران، دانشمندان، نیکان و پرهیزکارانند؛ بمانند تیرهای تراشیده باشند که ترس از خدا و عبادت زیاد آنان را رنجور و لاغر کرده است، بطوریکه ببنندگان گمان می‏کنند آنان بیمارند ولی بیمار نیستند، یا گمان می‏کنند دیوانه‏اند، محققاً ترس عظیم از یاد دوزخ و اهوال قیامت در نهاد آنها آمیخته شده است.
امام صادق (علیه السلام) از قول امام باقر (علیه السلام) نقل فرموده که: مثل حریص بر دنیا مثل کرم ابریشم است که هر چه بیشتر بر دور خود بتند، دیرتر تواند از آن بیرون آید، و بالاخره از غصه می‏میرد. امام صادق (علیه السلام) فرمود: از مواعظی که لقمان فرزندش را موعظه نمود این بود: این فرزندم بدان که مردم پیش از تو برای فرزندان خود جمع کردند، ولی نه آنچه جمع کردند ماند و نه آنکه برایش جمع کرده بودند باقی ماند. و همانا تو بنده مزدوری هستی که بکاری گمارده شده‏ای و برای انجام آن کار، مزدی برایت وعده داده‏اند. پس کارت را بپایان برسان و مزدت را دریافت کن، و در این دنیا بمانند گوسفندی مباش که در کشتزار سبزی افتد و بخورد تا فربه شود و مرگش در حین فربهی او فرا رسد. ولیکن دنیا را بمنزله پلی بدان که بر روی جوئی قرار دارد و می‏خواهی از آن بگذری و وانهی و تاپایان بر نگردی آنرا ویران نما و آباد مساز زیرا تو مأمور آباد کردن آن نمی‏باشی.
و اعلم انک ستسال غداً اذا وقفت بین یدی الله عزوجل عن اربع: شبابک فیما ابلیته، و عمرک فیما افنیته، و مالک مما اکتسبته، و فیما انفقته؟
و بدان که فردا که تو در پیشگاه خدای متعال بازداشته شوی، از چهار چیز باز خواست شوی: از جوانیت که در چه گذراندی و عمرت که در چه بسر بردی؟ و از دارائیت که از کجا بدست آوردی و در کجا خرج کردی؟ پس آماده باش و جوابی برای آنروز فراهم ساز و افسوس مخور بدانچه از مال دنیا از دست تو رفت، زیرا اندک مال دنیا نپاید و بسیار آن از گرفتاریش ایمن نتوان بود. پس بر حذر باش و در کار خود بکوش، پرده از رخ برافکن و در معرض بخشش پروردگارت در آی و در دلت بازگشت بخدا را تازه کن و بشتاب تا فرصت از دستت نرفته و مرگ تو را در نیافته پیش از آنکه میان تو و آنچه دست‏داری پرده افتد.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) نامه‏ای بیکی از یارانش نوشت و او را بجملات زیر پند داد:
سفارش می‏کنم تو را و خود را به پرهیزکاری پروردگاری که نافرمانیش روانیست و امیدواری بغیر او نیست، و توانگری بغیر او نباشد، زیرا هر کس پرهیزکاری بدرگاه پروردگار نماید، عزیز و نیرومند گردد، سیر نخورد و سیر نیاشامد، و عقل او از دنیاداران برتری جوید، تنش با دنیاداران و دل و عقلش نگران آخرت باشد. با روشنائی درونش آنچه را که چشمانش از دلبریهای دنیا بیند خاموش نماید. حرام دنیا را پلید شمارد و از شبهاتش کناره کند، و بخدا همان حلال پاکش را نیز وانهد مگر آن مقداری که ناچار است از آن، مثل پاره نانی که بدان تنش را نیرو بخشد و جامه‏ای که بدان عورتش را بپوشاند، آن هم از زبرترین جامه و ناهموارترین خوراک و برای او در آنچه بدان ناچار است اعتماد و امیدی نباشد، بلکه اعتماد و امیدش به آفریننده اشیاء باشد. تلاش و کوشش کند و تنش را در رنج و تعب اندازد تا دنده‏هایش برآید و چشمانش بگودی افتد و خدا بعوض آن، نیروئی در تنش و توانی در عقلش بخشد، و آنچه برای آخرتش ذخیره فرموده بیشتر است. پس دنیا را بدور افکن، زیرا دوستی دنیا کور و کر و لال کند، و مردم را خوار نماید، و دریاب آنچه از عمرت مانده و نگو فردا و پس فردا، زیرا آنانکه پیش از تو بودند برای رسیدن به آرزوهای بی‏جایشان و پس انداختن کار آخرتشان هلاک شدند و ناگاه فرمان کوچ خداوند بدانها در رسید و آنها در غفلت بودند. پس بر چوبه‏های تابوت آنان را بر گورهای تنگ و تاریکشان سپردند، و فرزندان و خاندانشان آنها را بخود وا گذاشتند. پس با دلی پشیمان بازگشت بسوی خدا کن با ترک دنیا و عزم راسخی که در آن شکست و تزلزل نباشد. خدا ما و تو را بر طاعتش یاری فرماید و ما و تو را برای کسب رضا و خوشنودیش موفق بدارد.
در حدیث دیگر که فرع بر این باب صادر شده از امام باقر (علیه السلام) روایت شده که: خدای متعال می‏فرماید: بعزت و جلال و عظمت و بلندی مکان و منزلتم قسم که هیچ بنده‏ای خواست مرا بر دلخواه خود بر نگزیند، مگر آنکه سرگردانی و محرومیتهای او را کفایت کنم و آسمانها و زمین را ضامن روزیش بنمایم و من خود پشتیبان تجارت او باشم (یعنی همانطوریکه هر تاجری برای سود بردن تجارت می‏کند، آن بنده هم که برای خدا دست از هوا و هوس‏های خود کشیده بعوض ترک هر دلخواهش بهره دنیا و آخرت باو عطا می‏کنم).