موفقیتهای ظاهری تمدن جدید نباید موجب شود تصور کنیم که بحرانهای ایجادشده، به کمک همین تمدن، قابل رفع است. در حالیكه بر اساس مبنای عرضشده، این تمدن هرگونه اقدامی برای رفع آن بحرانها انجام دهد، بحران جدیدی را بهوجود میآورد. چگونه میتوان از تمدنی كه ماهیتاً بحرانساز است انتظار داشت كه بحرانهای خود را از بین ببرد؟ تمدن بحران ساز، نه تنها بحران خود را از بین نمیبرد، بلكه با تلاش و اقدامی كه برای رفع بحران میكند، بحران جدیدی بهوجود میآورد و تا وقتی كه موضعگیری خود را نسبت به طبیعت - كه ریشه در بینش او دارد- عوض نكند، هر روز بحرانها افزون میگردد.
امروزه تبلیغ میشود كه تنها تمدنِ ممكن، همین تمدن غرب است و با نابودی این تمدن، همه چیز نابود میشود، و با اینگونه تبلیغات میخواهند ما را به این نتیجه برسانند كه اگر امامزمان(عج) هم ظهوركنند، مطابق این تمدن عمل خواهند کرد و این تمدن را به رسمیت میشناسند. ما اعتقاد داریم این تمدن نهتنها، یگانه تمدن ممکن نیست و با نابودی آن، جهان نابود نمیشود، بلکه معتقدیم تا نتوانیم از این تمدن عبور کنیم برکات زندگی دینی که ارض را به عرش متصل میکند رخ نمینماید. این را هم گوشزد كنیم كه ما باید با تلاش خود، وسائل نجات از این ظلمت را تدارك كرده و یا لااقل طوری از این تمدن فاصله بگیریم که با نابودی آن، امکان ماندن برای ما وجود داشته باشد، زیرا اندیشمندان معتقدند افق تاریخ غربی دیگر روشن نیست و به تدریج تاریک و تاریکتر میشود. آری آبادانی غربی مایهی آبادانی همهی جهان نشده است اما بسیاری از ملتها طوری به غرب پیوستهاند که ویرانی آن، ویرانی آنها را نیز به دنبال خواهد داشت.