بسم الله الرّحمن الرّحیم
سؤال: چگونه مىتوانیم از تمدن غربى كه گرفتار آن شدهایم، نجات یابیم؟
جواب: باید عرض كنم براى برخورد صحیح با تمدن غرب ابتدا باید مبانى نظرى آن را بشناسیم تا معلوم شود فلسفهای که منجر به چنین تمدنی شده چیست و انسان در آن فلسفه چگونه تعریف گشته که به چنین اهدافی تمایل پیدا کرده است.
موضوع اومانیسم در تمدن غربی به عنوان فلسفهای که اصالت را به انسانی خاص میدهد، موضوعی نیست که بتوان به راحتی از آن گذشت و بدون توجه کافی بدان جایگاه تاریخی تمدن غربی را درست تحلیل کرد. انسانِ غربی تعریف عجیبی از خود دارد که براساس آن تعریف مادیترین تمدن تاریخ را پدید آورده. وقتی گفته میشود در تفکر اومانیستی انسان محور هستی قرار میگیرد، یعنی در آن تفکر ملاک همه چیز، حتی ملاک حق و باطلبودن امور، انسان است، ولی نه انسانی که در درون خود خدا را محور قرار داده، بلکه انسانی که اگر به خدا هم اعتقاد دارد، آن خدا باید میلهای این انسان را برآورده کند، قرآن در تفسیر چنین انسانهایی میفرماید: «وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ وَمَن فِیهِنَّ، بَلْ أَتَینَاهُم بِذِكْرِهِمْ فَهُمْ عَن ذِكْرِهِم مُّعْرِضُونَ»؛(151) و اگر حق از هوسهاى آنها پیروى مىكرد قطعاً آسمانها و زمین و هر كه در آنهاست تباه مىشد، بلكه ما به یاد آنها قرآن را فرستادیم ولى آنها از پیروىِ یادنامهی خود رویگردانند.
آیهی فوق نتیجه و سرنوشت نهایی فرهنگی که با میدان دادن به میلهای بشر بخواهد خود را تعریف کند روشن مینماید.
پس ابتدا باید از ماهیت غرب سؤال کرد و این که در این تمدن، انسان چه معنی و جایگاهی دارد، مسلم معنایی که مولوی یا لائوتسه از خود داشتند انسان غربی از خود ندارد و به آن وقعی نمینهد و در نتیجه نمیتواند با خود کنار بیاید، و هیچ نقطهی امیدی در منظر خود نمییابد و به همین جهت ناخواسته هرچه بیشتر در طریق نابودی و ویرانی قدم برمیدارد. پس درست گفتهاند که «بیخدا بودن، بیخود بودن است». اگر ما راه تازهای که انسان در آن معنی دیگری برای خود پیدا کند، نیابیم نابود میشویم. باید متوجه بود درمانهایی که با حاکمیت روح مدرنیته، معمولاً برای رفع مشکلات ذکر میکنند، عین بیماری است، وضع نیستانگاری را با صورتی از نیستانگاری نمیتوان دفع کرد، باید در جوهر فکر غربی تأمل نمود تا افق نجات در منظر جان ما خود را بنمایاند، آنوقت است که میشنوید: «أَلَیسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ»؛(152) آیا صبح نزدیک نیست؟
تا متوجه نباشیم بحرانی که در عالم کنونی وجود دارد، بحران تفکر غربی است، نمیتوان به سؤال شما درست جواب داد.
وقتی با تمام وجود متوجه شدیم انسان مخلوق خداست و همهی کمال خود را با بندگی او میتواند بهدست آورد، و راه و رسم این بندگی را نیز خداوند از طریق ارسال رسولان به ما آموخته است، راه گشوده میشود.