تربیت
Tarbiat.Org

علل تزلزل تمدن غرب
اصغر طاهرزاده

راز گسترش دنیای مدرن

ممکن است سؤال شود علت رشد و توسعه‌ی علوم تجربی محض در تمدن جدید در چیست؟ در جواب باید گفت: این علوم، علوم جهان محسوس و جهان مادی است و به طور ملموس می‌توان با موضوع آن ارتباط برقرار کرد. ملتی كه تا حد عالم ماده سقوط كرده‏ و همه‌ی افق روح آن را پدیده‌های محسوس پُر کرده است، همه‌ی همّت خود را در تغییر عالم ماده صرف می‌نماید و صرفاً در این امر رشد می‌کند، و در همین راستا سایر ملت‌ها هم که در عالم ماده متوقف باشند گرایشاتشان آن‌ها را با تمایلات تمدن غربی همراه می‌کند، در حالی‌كه تمدن‌های معنوی منافعی که برایشان كافی باشد و بتوانند با آن به‌سر برند، در چنین علومی ندیدند، تا همه‌ی همت خود را صرف عالم محسوس كنند و از معارف عالیه محروم شوند. به عبارت دیگر علت رشد همه جانبه‌ی تمدن جدید در بین همه‌ی طبقات اجتماع، این بوده كه حد آن، محدود به حس انسان‌ها بوده و هر آدم معمولی بدون هیچ‌گونه تعمق و تعقل و اشراقی می‏تواند به آن علوم نزدیك شود و در نتیجه در سطح گسترده‌ای ظهور کرده است. این گستردگی به جهت سطحی بودن آن است که به شکل افراطی تمام فعالیت انسان‌ها را به خود جذب می‌کند.
جوامع غربی بعد از رنسانس به سوی مادی شدن سقوط كردند، به طوری كه هر نگاه مادی به عالم برای آن‌ها قابل فهم شد ولی نگاه معنوی به عالم دیگر برای آن‌ها قابل فهم نبود، و همین امر موجب شد تا تمام انرژی خود را در محدوده‌ی فهم و استفاده در پدیده‌های مادی به کار گیرند و این به واقع نباید یک پیشرفت به حساب آید. چون تمام فکر و ذکر این تمدن محدود به پایین‌ترین مراتب عالم وجود گشت و از سیر به عوالم گسترده‌ترِ غیب و معنویت باز ماند.
وقتی توجه به عالم محسوس ما را از توجه و سیر در عوالم معنوی باز ندارد دیگر در دل‌دادن کامل به عالم محسوس آنچنان منافعی نمی‌یابیم تا همه همت خود را صرف تمدن مادی كنیم، هرچند تمدن مادی در چشم انسان‌های حسی بسیار با شکوه جلوه کند.
راستی چرا تمدن‌های گذشته تمام روح و روان و فرصت خود را صرف تكنیك و علوم تجربی نمی‏كردند؟ آیا توانایی چنین کاری را نداشتند یا چنین كارهایی در مقایسه با زندگی معنوی برای آن‌ها ارزش نداشت؟ انسان‌های حکیم همیشه متوجه بوده‌اند که اگر بخواهند چنین تمدنی بسازند تمام عمر و فرصت خود را باید جهت ساختن و حفظ آن به کار گیرند و عملاً خود را از ارتباط با معارف عالیه و حقایق ربانی محروم كرده‌اند و از این لحاظ است که برای آن‌ها چنین تكنیك و تمدنی ارزش ندارد، همچنین که هدف پیامبران ساختن چنین تمدنی نبود، هر چند به مؤمنین توصیه می‌کردند در دل طبیعت فعالیت کنند و از طریق تعامل با طبیعت، مایحتاج خود را به بهترین نحو به‌دست آورند ولی نه به آن معنی که تمام همّت آن‌ها صرف زندگی مادی شود و گرفتار حرصِ سیری ناپذیر گردند.