تربیت
Tarbiat.Org

علل تزلزل تمدن غرب
اصغر طاهرزاده

عقل حسی؛ دینِ تمدن غربی

اجازه فرمایید در آخر این مباحث یک جمع‌بندی از کلیت روح غربی داشته باشیم، فکر می‌کنم در تجزیه و تحلیل امور به کمک عزیزان آید.
راسیونالیسم را که فلسفه تعقلی معنی کرده‌اند، می‌توان دین تمدن غربی دانست، در این طرز فکر هر امر ما بعدالطبیعی راستین و شهود فکری، نفی می‌شود، درنتیجه هرگونه مرجعیت روحانی انکار می‌گردد، نتیجه آن می‌گردد که هرکس به خودش اصالت می‌دهد و هر شخصیتی را که ماوراء ساحت تجربی و حسی، ادراکاتی داشته باشد نفی می‌کند، و اساس کار ساده کردن و همسان نمودن دانش که قبلاً مورد بحث قرار گرفت از اینجا ریشه می‌گیرد. و بدین شکل بود که بینش بشریت تنزل یافت.
راسیونالیسم هر گونه حقیقتی را که ماوراء ادراک عقل تجربی و عقل ریاضی است منکر است، و انسان را از عقل قدسی که با تابش خود می‌تواند انسان را نسبت به سنن جاری در عالم آگاه کند، محروم می‌گرداند. همین که عقل جزئی انسان ارتباط خود را با عقل کل از دست داد، چاره‌ای نخواهد داشت جز این‌که تمام توجه خود را به عالم ماده بیندازد و در آن غوطه‌ور گردد.
گرایش به مذهب مادی موجب دگرگونی در ساختمان روانی بشر گشت به طوری که در برابر هر نوع اثری جز آن‌چه به حواس در می‌آید حقیقتاً نفوذناپذیر شد و دیگر نتوانست از انوار معنوی عالم بهره بگیرد، و این به معنی آن است که روز به روز قوای مدرکه او محدودتر شد تا آن‌جا که دلیلی نمی‌یابد تا وجود چیزی را بپذیرد که نمی‌تواند آن را حس کند. با چنین روحیه‌ای تأثیر هر نوع چیز مقدسی از زندگی خارج می‌شود، و اگر هم منکر آن نشود آن را امری فوق‌العاده می‌پندارد، در حالی که در یک زندگی دینی امور معنوی و مقدس از امور طبیعی و عادی زندگی به حساب می‌آیند، پس می‌توان گفت در نظام غربی، موضوعات زندگی معکوس شده است و با بی‌خبری از حقایق فوق حسّی آنچه تأثیرگذارتر است به حاشیه رفته است.