بسماللهالرحمنالرحیم
مسلّم موضوع معرفت نفس با این مباحث تمام نمیشود ولی از این طریق ابوابی از معرفت باز میشود كه إنشاءالله میتوانید برای سؤالهای خود جوابهای مفیدی پیدا کنید. بنا به تجربهای که بنده داشتهام این نکات مبنای خوبی به اندیشهی شما میدهد تا بتوانید بر روی آن اندیشه بنایی از معرفتِ حضوری بسازید، نه اینكه ما بخواهیم همهی ظریفکاریهای معرفتی را در این نکات دهگانه خلاصه کنیم، آری اگر اسکلت بحث درست بنا شود تکلیف خودمان را میدانیم که جای هر چیزی کجا است و ذهنمان سر و سامان پیدا میکند.
وظیفهی هر معلمی آن است که ابتدا طرح کلی موضوعی را که میخواهد تعلیم دهد بریزد و تکلیف دانشجویان خود را در یک طرح کلی مشخص کند سپس وقتی راه مشخص شد و چگونه رفتن هم معلوم گشت دیگر خودتان میتوانید قسمت زیادی از مسیر را طی کنید و نتایج لازم را بهدست آورید.
سعی بنده آن است که مباحثِ معرفت نفس مذکِّر باشند تا إنشاءالله آنها را از صحیفهی نفس خود بخوانید و در این راستا به حروف کتابِ جان خود آشنا شوید و با آن مراوده کنید و آن را بخوانید.
در جلسهی اول بحث شد همهی ادراكات، مربوط به نفس است. آیا این را در صحیفهی جان خود یافتید؟
در جلسهی دوم بحث شد: نفس به جهت ذات مجردش، فوق زمان و مکان، حضور دارد و به همین جهت میتواند ادراكاتی از آینده داشته باشد. آیا حضوری فوق تن و فوق زمان و مکان را در خود احساس میکنید؟
در جلسهی سوم بحث شد: تن در قبضهی من است و لذا از حالات من متأثر میشود. آیا میتوانید این را در خود تجربه کنید؟
در جلسهی چهارم بحث شد حیاتی هم كه در بدن وجود دارد مربوط به «من» است و «تن» به بركت حیاتِ «من» زنده است ولی حیات نفس ناطقه از خودش است، هرچند وجودش از خدا است، همینطور که تری آب از خودش است ولی وجود آن از خدا است آیا حیات را در ذات خود احساس میکنید؟
ممكن است سؤال شود: وقتی همه چیز را از «تن» نفی كردید چه چیزی برای «تن» میماند؟! چون در جلسهی اول و دوم همهی ادراكات را به «من» نسبت دادید و حتی «تن» را تا حدی مانع درک حقایق دانستید و در جلسهی سوم تأکید شد نفس ناطقه بر تن حاکم است و در جلسهی چهارم حیات را هم به کلی به «من» نسبت دادید، با این توصیفات تن انسان چه نقشی در زندگی انسان دارد؟
در این جلسه بیشتر به نقش تن میپردازیم زیرا ابتدا باید روشن میشد چه چیزهایی مربوط به تن نیست تا معلوم شود چه چیزهایی حقیقتاً مربوط به تن است و با تبیین درست نقش تن، مرگ و حیاتِ بعد از مرگ بهتر روشن میشود.