از این نكته نیز نباید غفلت كرد كه رابطهای بین قبرِ برزخی و قبر خاكی هست كه مربوط به تعلق روح انسان به بدن موجود در قبر خاكی است، هر چند كه قبر خاكی، قبر «تن» است و قبر برزخی، قبر «نفس» انسان است، و فشار قبر مربوط به قبر برزخی است، و فشاری كه به نفس انسانِ خطاكار در برزخ وارد میشود به جهت «عقاید باطل» و «اخلاق فاسد» و «اعمال و ارادههای غلط» است، ولی روح انسان یک نحوه تعلق و توجه به بدن خود و قبر خاکیِ خود دارد.
به جهت تعلق و توجه روح به بدن، روح انسان حالاتی را كه بر تن میگذرد احساس میكند و در نتیجه میتوان گفت بین قبر برزخی و قبر خاكی ارتباط هست. در اسلام دستوراتی در رابطه با بدن انسانِ متوفی داده شده تا برای شخص متوفی مفید باشد، مثل رعایت حمل جنازهی میت و كیفیت غسل و كفن و لَحَد، یا رعایت حرمت قبور و حرامبودن نبش قبر و استحباب زیارت قبور و دعا و طلب مغفرت كردن برای متوفی.
چون بدن انسان در قبر قرار گیرد، آرامآرام توجه روح به بدن، كمْ و توجه به عالم برزخ بیشتر میشود، ولی در ابتدا که بدن او را در قبر قرار میدهند روح انسان خود را در كنار بدن مییابد و حالاتی كه بر بدن او میگذرد را در خود احساس میكند. از یک طرف با ورود به عالم برزخ با نظام و احكام جدید و خطرات توأم با یك نوع وحشت و ترس و روشننبودن آیندهی خود، مواجه شده است، و از طرفی دیگر شاهد دفن بدن خود است، طبعاً وحشت خاصی دامنگیر روح بوده و بدین لحاظ اسلام در این لحظات دستورات خاصی داده است تا وحشت و فشار روح را کم کند.
امام صادق(ع) میفرمایند: «وقتی میت را به طرف قبر آوردی، به سرعت و یك مرتبه او را وارد قبر نكن، بلكه او را دو یا سه ذراع پایینتر از قبر به زمین گذاشته و به حال خود بگذار تا برای ورود به قبر تحصیل آمادگی بكند...». یا میفرمایند: «وقتی میت را به طرف قبر آوردی با آرامی و از جانب پاها او را وارد قبر بكن» (250) یا اینكه میفرمایند: « در حین گذاشتن او در قبر برای او از خداوند طلب رحمت و مغفرت كنید».