عنایت داشته باشید که در بسیاری موارد ما در خواب حادثهای را به صورتی میبینیم ولی در بیداری به صورتی دیگر ظاهر میشود که احتیاج به تعبیر دارد. مثلاً طرف خواب میبیند در قبرستان قدم میزند، وقتی معبِّر خواب او را تعبیر میکند به او گوشزد میکند تو با رفقای جاهل و کافر رفت و آمد داری. چون در خواب با صورت حقیقی رفقایش که از حیات واقعی - که همان ایمان است- محرومند، روبهرو میشود. زیرا انسان دارای مراتب مختلف است، یک مرتبه از وجود او مرتبهی جسم مادی و حسّ اوست و یک مرتبهی او مرتبهی خیال یا وجود مثالی او میباشد، که در آن خواب آن فرد از منظر مرتبهی وجود مثالیاش با آن رفقا روبهرو شده و آنها را قبرستان دیده، چون ما در هر عالمی در مرتبهی خاصّی از مراتب وجودی خود هستیم.
آنچه در موضوع فهمِ معنیِ رؤیا و چگونگی آنها مفید است رابطهی بین عقاید انسان با رؤیاهای او است. عقاید و افکار هرکس با چگونگی رؤیاهای او هماهنگی دارد. اگر عقاید و افکار صاحب رؤیا در باب دین، عقاید و افکار حق باشد، رؤیای او در این باب جز در موارد استثنایی، حق و منطبق با حق خواهد بود، و اگر عقاید او در باب دین، باطل و برخلاف حق باشد، رؤیای او هم جز در موارد استثنایی، باطل و بر خلاف حق خواهد بود، و چنانچه عقاید و افکار او در دین از حق و باطل آمیخته باشد، رؤیای او نیز در این باب از حق و باطل آمیخته خواهد بود.
کسی که عقایدش حق است، رؤیاهای او حکایتهای صحیحی از همان عقاید میباشند و لذا اگر در خواب دید نابینا شده، بهواقع در ساحت برزخی خود نابینا است و از دیدن درستِ حقایق ناتوان شده و در آن رؤیا خودِ او را به خودش نشان میدهند که بداند فعلاً در موضوعی گمراه است و یا بعداً به گمراهی خواهد افتاد. و از این طریق او را هشدار میدهند تا هدایت شود.(62) و عرض شد که در همین رابطه رسول خدا(ص) فرمودند: «أصْدَقَکُمْ رؤیاً أصْدَقَکُمْ حدیثاً»(63) کسانی از شما خوابهایشان راستتر است که راستگوترین شما هستند.
کسی که عقاید و افکار او در باب دین، عقاید باطلی است، معمولاً آنچه در باب رؤیا در خصوص خود و دیگران میبیند حکایتهای ناصحیح و بر خلاف حق است، چون در بیداری هم حقیقت موضوعات را غلط میدیده و لذا در آن ساحت هم با باطن حقیقی موضوعات روبهرو نمیشود.
کسی که عقاید و افکار او در باب دین، حق و باطلِ بههم آمیخته باشد، معمولاً آنچه در باب رؤیا در خصوص خود و دیگران میبیند، حق و باطلِ بههم آمیخته خواهد بود.
کسانی که از دستهی دوم هستند و در باب دین، عقاید باطلی دارند، همانطور که در مورد زندگیِ دنیایی و دستورات و وعدههای دین عقایدشان باطل است، رؤیاهای آنها نیز باطل است. اینها بهراحتی گناه میکنند و بهجای توبه از گناه، میگویند خدا ارحمالرّاحمین است، همین قضاوتِ باطل را در موضوعات دیگرِ دین نیز دارند و دامنزدن به هوسهای خود را با توجیه شرعی ادامه میدهند. این افراد در رؤیاهای خود مطابق همین افکارِ غلط - بر خلاف قرآن و بیانات معصومین(ع)- خواب میبینند. اینها همانطور که در حال بیداری با خوشبینیهای کاذب زندگی میکنند، با رؤیاهایی از همین سنخ روبهرو میشوند. به عبارتی خوابهای خوش و صورتهای مختلفی را میبینند که حکایت میکند مشمول عفو و مغفرت الهی قرار گرفتهاند و حضرات معصومین(ع) به آنها توجه نمودهاند.(64)
حال حساب کنید این رؤیاهای خوب و خوابهای خوش، وقتی با قضاوتها و سخنهای باطلی که عرض شد جمع شود، چه غوغایی در بین بیخبران از اهل ایمان بهپا میکند و چه خسرانی به همراه دارد، حدّاقلِّ آن این است که دیگر برای اهل ایمان و آنهایی که سعی میکنند از طریق عقاید صحیح و آداب شرعی، دینداری کنند، رجحانی قائل نیستند.
افراد فوق همان طور که در دنیا انسانهای بیقید به دستورات شرعی را بد نمیدانستند، پس از فوت آنها نیز آنها را در خواب در وضع خوب میبینند، غافل از اینکه این رؤیاها مصنوع ذهن خود آنان است.
رسول خدا(ص) در روایتی دیگر میفرمایند: «الرُّؤْیَا ثَلَاثَةٌ، رُؤْیَا بُشْرَى مِنَ اللَّهِ، وَ رُؤْیَا مِمَّا یُحَدِّثُ بِهِ الرَّجُلُ نَفْسَهُ، وَ رُؤْیَا مِنْ تَحْزِینِ الشَّیْطَانِ. فَإِذَا رَأَى أَحَدُكُمْ مَا یَكْرَهُ فَلَا یُحَدِّثْ بِهِ وَ لْیَقُمْ وَ لْیُصَلِّ»(65) خواب سه نوع است: رؤیایی که مژدهای است از طرف خدا، و رؤیایی كه شخص خودش میسازد، و رؤیایی غمآور که از شیطان است، و چون یكى از شما خواب ناراحتکننده دید به كسى نگوید، برخیزد و نماز گزارد . و نیز از آن حضرت داریم که «الرُّؤْیَا ثَلَاثَةٌ، بُشْرَى مِنَ اللَّهِ، وَ تَحْزِینٌ مِنَ الشَّیْطَانِ. وَ الَّذِی یُحَدِّثُ بِهِ الْانسان نَفْسَهُ فَیَرَاهُ فِی مَنَامِهِ»(66) خواب سهگونه است، مژدهای از طرف خدا، رؤیایی که موجب ایجاد حزن است از طرف شیطان، و رؤیایی که حدیث با نفس است و نظر به خارج ندارد.
در دو روایت فوق حضرت(ص) یکی از اقسام رؤیا را عبارت از این میدانند که انسان چیزی را که در بیداری، در باطنِ خود، به خود میگوید و در درون او هست، همان را به هنگام خواب در رؤیا میبیند.
آنچه لازم است در آخر عزیزان به آن عنایت فرمایند؛ موضوعِ به دنبال خوابرفتن است، به این معنی که خودتان بخواهید در امورات خود خواب ببینید، همین امر موجب میشود که برای خود، خواب بسازید و خلاصه کار شما این میشود که دائم خواب ببینید و بخواهید آن را تعبیر کنید. به ما فرمودهاند به خواب خود اعتماد نکنید تا دنبالِ خوابدیدن نباشیم.
حسنبنعبدالله قبل از اینکه شیعهی امام کاظم(ع) شود، خوابهای حسنه و خوبی میدید و دیگران نیز برای وی خوابهای خوبی میدیدند، ولی وقتی شیعه شد این رؤیاها بهکلی از وی قطع شد، شبانگاهی که به خواب رفته بود در عالم خواب حضرت صادق(ع) را در رؤیا دید و از ندیدن خواب به ایشان شکایت کرد.(67) حضرت به او گفتند «لا تَغْتَمَّ فَإِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا رَسَخَ فِی الْإِیمَانِ رُفِعَ عَنْهُ الرُّؤْیَا...»68 غمگین مباش! زیرا که مؤمن چون در ایمانش راسخ گردد، دیگر خواب نمیبیند. چون انسان از طریق ایمان، متوجه وجود حقایق میشود و از طرفی جنبهی وجودی حقایق، فوق صورت است و لذا در این حال صورت آن حقایق در خیال او جلوه نمیکند تا او در خواب با صورت خیالی موضوعات روبهرو شود. مگر در موارد خاص که نفس در عین حضور در مرتبه حقایق، نظری به بعد خیالی خود دارد و صورت آن حقایق را در خیال خود مشاهده می کند که البته این غیر از حالتی است که انسان های معمولی در خواب می بینند و با صورت های خیالی به سر می برند.