تربیت
Tarbiat.Org

خویشتن پنهان (شرح ده نکته از معرفت نفس)
اصغر طاهرزاده

شواهدی بر آزادی از بدن و حیات شدیدتر

از امام سجاد(ع) روایت هست که «إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَیُقَالُ لِرُوحِهِ وَ هُوَ یُغَسَّلُ أَ یَسُرُّكَ أَنْ تُرَدَّ إِلَى الْجَسَدِ الَّذِی كُنْتَ فِیهِ فَیَقُولُ مَا أَصْنَعُ بِالْبَلَاءِ وَ الْخُسْرَانِ وَ الْغَمِّ»(103) وقتی مؤمن را دارند غسل می‌دهند ملائکه می‌پرسند: «می‌خواهی به جسد خود برگردی که در آن بودی؟»، می‌گوید: چه می‌خواهم بلا و خسران و غم را؟ یعنی انسان در آن حال ناظر بر غسل و تلقین خود است و این نشان می‌دهد که انسان با ترک این بدن زنده‌تر است و ملائکة الله را در اطراف خود می‌بیند. وقتی شخصِ متوفّی را به سوی قبر می‌برند روحش مانند پرنده‌ای بالای تابوت ناظر جریان است. بعضی‌ها فكركرده‌اند این‌که می‌فرمایند: «مثل پرنده‌» یعنی واقعاً روح به شکل پرنده در می‌آید، در حالی که منظور آن است که روح او آزاد از مكان و زمان، بر جسد خود توجه دارد. اسحاق بن عمار از امام موسی کاظم(ع) در مورد این‌که آیا متوفّی به ملاقات خانواده‌اش می‌آید سؤال می‌کند و حضرت می‌فرمایند: آری. می‌پرسد: چند وقت به چند وقت؟ «قَالَ فِی الْجُمْعَةِ وَ فِی الشَّهْرِ وَ فِی السَّنَةِ عَلَى قَدْرِ مَنْزِلَتِهِ. فَقُلْتُ فِی أَیِّ صُورَةٍ یَأْتِیهِمْ قَالَ فِی صُورَةِ طَائِرٍ لَطِیفٍ یَسْقُطُ عَلَى جُدُرِهِمْ وَ یُشْرِفُ عَلَیْهِمْ»(104) فرمود: در یك جمعه یا یك‌ماه یا یك سال، به اندازه‌ی مقامى كه دارد. گفتم: در چه صورتى نزدشان آید؟ فرمود: در صورت پرنده‌ی لطیفى بر دیوارهایشان نشیند. بعضی‌ها در شب‌های جمعه به دنبال این هستند كه كدام‌یك از پرنده‌هایی كه بالای دیوار خانه است صورت آن میّت است در حالی‌که خودِ روایت تأکید دارد به صورت پرنده‌ای لطیف، که حکایت از مجردبودن آن و اشراف آن بر اهل خانه دارد و به این جهت می‌فرمایند به صورت پرنده‌، چون پرنده از محدودیت‌های مکانی آزاد است. حتی می‌فرمایند: شخص متوفّی اگر انسان گناهکاری باشد در حالی که او را به طرف قبر می‌برند روحش بر فراز جسد قرار گیرد و صدا می‌زند، اى اهل و فرزندانم! دنیا با شما بازى نكند چنانچه با من بازی كرد. رسول خدا(ص) می‌فرمایند: «إِذَا حُمِلَ الْمَیِّتُ عَلَى نَعْشِهِ رَفْرَفَ رُوحُهُ فَوْقَ النَّعْشِ- وَ هُوَ یُنَادِی یَا أَهْلِی وَ وُلْدِی- لَا تَلْعَبَنَّ بِكُمُ الدُّنْیَا كَمَا لَعِبَتْ بِی- جَمَعْتُهُ مِنْ حِلِّهِ وَ مِنْ غَیْرِ حِلِّهِ وَ خَلَّفْتُهُ لِغَیْرِی- وَ الْمَهْنَأُ لَهُ وَ التَّبِعَاتُ عَلَیَّ فَاحْذَرُوا مِنْ مِثْلِ مَا نَزَل‏» چون میت را در تابوت گذارند روحش بر فراز جسد قرار گیرد و صدا زند، اى اهل و فرزندانم! دنیا با شما بازى نكند چنانچه با من بازی كرد،گرد آوردم آن را از حلال و حرام و براى غیر خودم گذاشتم براى او گواراست ولى گناهش براى من. بترسید از آن چه كه بر من فرود آمد. به همین جهت به ما دستور داده‌اند به تشییع جنازه‌ی اموات بروید، چون سخنانِ میت بر روی قلب ما تأثیر می‌گذارد و تصمیم‌های ما را از دنیازدگی پاک می‌کند. ممکن است بپرسید پس چرا ما نمی‌شنویم؟ مگر باید با این گوش بشنوید؟! اگر با این گوش بشنوید تأثیر قلبی نمی‌گذارد، باید دل بشنود و میت بر قلب ما القاء می‌کند. با «دل» که بشنوید عزم‌تان عوض می‌شود و تصمیم‌های جدیدی می‌گیرید. بستگی دارد که قلب چقدر آماده‌ی شنیدن باشد.