بسماللهالرحمنالرحیم
با توجه به اینکه مبناییترین ادراک برای هر انسان ادراک نفس اوست باید با تمام جدیت معرفت به نفس دنبال شود تا شما انسان بیمبنایی نباشید.
در نكتهی اول بناست روشن شود «منِ» انسان که در اصطلاح فلسفه به آن «نفس ناطقه» گویند، غیر از «تن» او است و نیز بنا است در نکات بعدی روشن شود «منِ» انسان حقیقت اوست و «تن»ِ انسان ابزاری است در قبضهی نفس ناطقهی او. در ضمن معلوم میشود همهی ادراكاتی كه داریم، مثل شنیدن، فكركردن، همه مربوط به «من» انسان است.
ابتدا باید به این نكتهی مهم توجه شود که هرکس میتواند احساس کند خودش غیر از تناش میباشد. هر اندازه انسان نسبت به این موضوع توجه بیشتری به خرج دهد موضوعِ مغایرتِ تن از من بیشتر برایش جدّی میشود و با استحکام بیشتر موضوع را دنبال میکند و میتواند آن را مبنای اندیشهی خود قرار دهد.