اگر درست بررسی بفرمایید علت آنكه بعضیها در مسألهی معاد گرفتار شك شدهاند، یكی آن است که انسان را در حدّ بدن میشناسند و متوجه «تجرد روح» نشدهاند و دیگر این که قبر را نشناختهاند، تصورشان از قبر همین حفرهی خاکی است که بدن را در آن قرار میدهند. با اینكه در روایات وقتی سخن از قبر به میان میآید به صراحت اشاره به «عالم برزخ» دارد. راوی میگوید به حضرت صادق(ع) عرض کردم: «اِنِّی سَمِعْتُكَ وَ أَنْتَ تَقُولُ كُلُّ شِیعَتِنَا فِی الْجَنَّةِ عَلَى مَا كَانَ فِیهِمْ قَالَ صَدَقْتُكَ كُلُّهُمْ وَ اللَّهِ فِی الْجَنَّةِ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ الذُّنُوبَ كَثِیرَةٌ كِبَارٌ فَقَالَ أَمَّا فِی الْقِیَامَةِ فَكُلُّكُمْ فِی الْجَنَّةِ بِشَفَاعَةِ النَّبِیِّ الْمُطَاعِ أَوْ وَصِیِّ النَّبِیِّ وَ لَكِنِّی وَ اللَّهِ أَتَخَوَّفُ عَلَیْكُمْ فِی الْبَرْزَخِ قُلْتُ وَ مَا الْبَرْزَخُ قَالَ الْقَبْرُ مُنْذُ حِینِ مَوْتِهِ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَة»(246) شنیدهام که شما فرمودهاید همهی شیعیان در بهشتاند. حضرت فرمودند درست شنیدهای، به خدا قسم همهی آنها در بهشتاند. گفتم: فدای شما شوم: گناهان زیادی از آنها سر میزند. فرمودند: اما در قیامت همهی آنها یا به شفاعت پیامبری که اطاعت شده و یا به شفاعت وصیّ پیامبری در بهشت هستند، «وَلكِنّی وَ اللهِ اَتَخَوَّفُ عَلَیْكُمْ فِی الْبَرْزَخ» لکن به خدا قسم من از برزخ برای شما نگرانم؛ پرسیدم: «مَاالْبَرْزَخ؟» برزخ چیست؟ «قالَ: اَلْقَبْر» فرمودند: برزخ همان «قبر» است که زمانش از هنگام موتِ متوفی است تا روز قیامت. ملاحظه میفرمائید كه قبرِ حقیقی انسانها همان عالَم برزخ است، عالم برزخی كه به خودی خود عالمی است مجرد و مثل نفس انسان زنده است و شعور دارد. بنا به فرمایش امامصادق(ع) آن قبر هر روز میگوید: «أَنَا بَیْتُ الْغُرْبَةِ أَنَا بَیْتُ الْوَحْشَةِ أَنَا بَیْتُ الدُّودِ أَنَا الْقَبْرُ، أَنَا رَوْضَةٌ مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النَّار»(247) من خانهی تنهایی و وحشت هستم، من خانهی مورانم، من قبر هستم، من باغی از باغهای بهشت یا حفرهای از حفرههای جهنم میباشم. باز از آن حضرت داریم که «ما مِنْ قَبْرٍ اِلاّ وَ هُوَ ینْطِقُ کُلَّ یوْمٍ ثَلاثَ مَرّات: اَنَا بَیتُ التُراب، اَنَا بَیتُ الْبَلاء، اَنَا بَیتُ الدّود».(248) هیچ قبری نیست مگر اینكه هر روز سه بار میگوید: من خانهی خاكی و خانهی گرفتاریها و خانهی مؤذّیات زمینی هستم.
این روایات خبر از آن میدهد که قبر یا عالم برزخ که عالَمی است دارای حیات و شعور، از حقیقت خود خبر میدهد که هرکس در دنیا گرفتار دوستی دنیا بود، در عالم برزخ گرفتار قبری است همراه با صورت برزخیِ همان گرفتاریهای دنیا و همان افکار آزاردهندهی دنیایی و هرچه از زمین و زندگی زمینی برده است در عالم برزخ با خود و در پیش خود دارد. و معلوم است که جنس این قبر، جنس مادهی بیجان نیست، بلکه جنس مجردات است مثل جنس نفس انسان است و در واقع عالمی است که همهی اطراف آن دارای شعور است.
سپس امام(ع) فرمودند: وقتی بندهی مؤمنی به قبر وارد شود، قبر به او میگوید: خوش آمدی، قَسَم به خدای متعال من تو را آن وقت كه بر روی زمین راه میرفتی دوست میداشتم، حال كه به درون من راه یافتهای بیش از پیش تو را دوست میدارم و به زودی خواهی دید چه چیزی برای تو در اینجا هست. پس عالَم او به اندازهای كه چشم او كار میكند وسعت یافته و بابی به روی او باز میشود كه جایگاه خود را در بهشت مشاهده میكند. از همان دری كه به روی او باز شده، شخصی بیرون میآید كه چشمان وی هرگز چیزی زیباتر از آن ندیده است. به آن شخص بسیار زیبا میگوید: ای بندهی خدا، من چیزی زیباتر از تو ندیدهام تو کیستی؟ آن صورت زیبا گوید: من عقیدهی تو هستم كه در دنیا داشتی «اَنَا رَأْیُكَ الْحَسَنُ الَّذی كُنْتَ عَلَیْه» و من عمل صالحی هستم كه انجام میدادی «وَ عَمَلُکَ الصّالِحُ الَّذی کُنْتَ تَعْمَلُه». سپس روحِ بندهی مؤمن اخذ گردیده و در بهشت، در همان جایگاه خویش كه مشاهده كرده بود، قرار داده میشود. و بعد به او گفته میشود با تمام آرامش و روشنیِ چشم، آرام باش. پس به طور مرتب نسیمی از بهشت به جسم او میرسد كه لذت و خوبی آن را تا روزی كه مبعوث میشود، مییابد.
امام(ع) در ادامه فرمودند: و وقتی كافر به قبر وارد شود، قبر به او میگوید: خوش مباد بر تو، قسم به خدای متعال كه من تو را آن وقت كه بر روی زمین راه میرفتی، مبغوض میداشتم، حال كه به درون من راه یافتهای چگونه خواهد بود و به زودی این امر را خواهی دید. پس او را فشار میدهد و به صورت ذرّات ریز متلاشی میكند و باز به همان حالی كه داشت، برگردانیده میشود و بابی به سوی آتش به روی او باز میگردد و جایگاه خود را در آن میبیند. سپس از همان دری كه باز شد، شخصی بیرون میآید كه هرگز كسی زشتتر از آن دیده نشده است، به آن صورت زشت میگوید: ای بندهی خدا، تو كیستی؟ من چیزی زشتتر از تو ندیدهام ! در جواب میگوید: من عمل بد تو هستم كه انجام میدادی و عقیده و رأی ناپاك تو هستم. امام(ع) فرمودند: سپس روح وی اخذ شده و در همان جایگاه خود كه در آتش دیده بود، قرار داده میشود. پس به طور مدام سوزی به جسم او میرسد كه درد و سوزش آن را تا روز قیامت در جسم خود مییابد و خدای متعال مسلط میگرداند بر روح او 99 مار بزرگ كه به او نیش میزنند، كه اگر یكی از آن مارها بر زمین بدمد، امكان ندارد دیگر زمین چیزی برویاند»(249)
روایت بسیار عمیق مذکور، ما را متوجه این امر میكند که همانطور كه در زندگی دنیوی وقتی باب ایمان یا باب عقاید حق به روی قلب انسان باز شود، در حقیقت باب بهشت به روی انسان باز شده است، همین حالتِ درونی در برزخ صورت خاص خود را مییابد و باب بهشت بر جان انسان گشوده میشود و باز شدن بابی از جهنم، تمثّل برزخیِ همان عقاید باطل و اعمال فاسد دنیوی است.
باز باید فراموش نكنید اینكه ملاحظه میفرمایید قبر یا برزخ سخن میگوید، به جهت آن است كه جنس آن از عالَم مجردات است و لذا علاوه بر اینكه فهم و شعور دارد و شخصی را كه وارد آن میشود میشناسد، قدرت تكلم نیز دارد. همچنانكه خود ما بعضاً با خودمان از طریق نفسِ مجردمان سخن میگوییم نکتهی مهم توجه به رابطهای است که نفس ناطقه با قبر خود که همان برزخ است دارد در حالیکه چنین رابطهای بین بدن مادی و قبر خاکی نیست.