تربیت
Tarbiat.Org

جایگاه و معنی واسطه فیض
اصغر طاهرزاده

یك قدم تا ظهور

جواب: وقتی پذیرفتیم كه ما باید از دریچه انقلابی که انکشاف انقلاب حضرت مهدی(عج) است، به وضع موعود برسیم، می‌بینیم شرایطی که به عنوان مقدمه، آرزوی ائمه و پیامبران(ع) بوده است، در اساسِ تئوریك این انقلاب محقق است و برای مطمئن‌شدن به عرض بنده لازم است به جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی نظر بفرمایید كه با واقعه غدیر شروع شد و خداوند فرمود: «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْكَافِرِینَ»(185) ای پیامبر! آنچه را به تو رسیده است رابه مردم برسان، و اگر این كار را انجام ندهی، رسالت خدای خود را انجام نداده‌ای، و در این راستا خداوند تو را از خطراتی كه مردم پیش می‌آورند حفظ می‌كند و نمی‌گذارد نقشة كافران به نتیجه برسد.
پس غدیر به معنی حاكمیت امام معصوم در ادامة اسلام، به دستور خدا در 18 ذیحجه سال دهم هجری بنیان‌گذاری شد ولی جریانی قدرتمند و با برنامه‌ریزیِ به ظاهر همه‌جانبه(186) به‌زعم خود، غدیر را در سقیفه دفن كرد و نه تنها علی(ع) را از صحنة تصمیم‌گیری جامعه خارج نمود، جریان اُموی با مدیریت معاویه حدود صدسال جهان اسلام را قبضه کرد و مردم را مجبور كرد تا آن حضرت را لعنت كنند، و هركس را احتمال می‌دادند شیعة علی(ع) است می‌كشتند تا هیچ جای پایی در تاریخ اسلام از آن حضرت نماند، زیرا نگران حضور علی(ع) و غدیر در آیندة تاریخ بودند، ولی با این‌همه، غدیر در نهضت حسین(ع) به صحنه آمد، و باز فرهنگ سقیفه نه‌تنها حسین(ع) را كه متذكر برگشت به غدیر بود، شهید كردند، بر جسد مبارك آن حضرت اسب‌ها تازاندند تا حتی بدن او نمانَد، چون نگران حضور غدیر در آیندة تاریخ بودند.‌
ولی همواره حضور غدیر با روش خاص ائمه(ع) و به صورت‌های مختلف در تاریخ ادامه یافت و مكتب امام‌صادق 4000 دانشمند صاحب‌نظر در امور اسلامی تربیت نمود و حضور غدیر را در تاریخ به نمایش گذارد، و باز عباسیان بدتر از اُمویان امام‌كاظم(ع) را گرفتار زندان‌های طویل‌المدت كردند، تا غدیر نماند، ولی بنا به وعدة خداوند غدیر همواره جای خود را در تاریخ می‌گشاید و جلو می‌رود، به طوری‌كه مأمون خلیفة حیله‌گر عباسی مجبور می‌شود فرزند غدیر یعنی امام‌رضا(ع) را به عنوان ولیعهد خود تعیین كند تا از فشار شیعیان آسوده بماند، ولی باز مجبور شدند برای دفن غدیر، به آن حضرت(ع) زهر بخورانند و بقیة امامان بعد از حضرت رضا(ع) را در حصر نگه دارند، به امید آن‌كه برای همیشه غدیر را از صحنة تاریخ خارج كرده باشند، كه ناگهان در پهنة امپراطوری عثمانی نه تنها صدای شیعه بلندتر از قبل به گوش‌ها رسید، بلكه با ظهور سلسلة صفویه دولت شیعه پا به عرصة تاریخ گذاشت و باز دولت عثمانی از طریق نادرشاه خواست رسمیت تشیع را در كشور ایران نفی كند ولی ملت ایران نادرشاه را نفی كرد و عنوان «سردار ملی» او را به «فاجعة ملی» تغییر داد،(187) و باز غدیر خود را ادامه داد تا در نظام مشروطه نه‌تنها دیگر شاه‌عباس صفوی نیست كه به فقیه اجازة حكم کردن بدهد، بلكه طبق قانون اساسی مشروطه، فقهِ آل‌محمد(ع) است كه باید حقانیت قوانین مجلس شورای ملی را تأیید كند. و باز خواستند از طریق رضاخان حركت غدیر را نفی نمایند، ولی باز غدیر؛ تاریخ را شكافت و انقلاب اسلامی به صحنه آمد، حالا در انقلاب اسلامی دیگر نه‌تنها شاه‌عباس نیست كه به فقیه اجازة حكم‌دادن می‌دهد، بلكه مثل انقلاب مشروطه هم نیست كه پادشاه كنار مجلس باشد و بخواهد در قوانینی كه مجتهدان تأیید می‌كنند دخل و تصرف كند، بلكه حالا فقه آل‌محمد(ع) یعنی ولی فقیه است که حكم ریاست جمهور را تنفیذ می‌كند، و با انقلاب اسلامی سیرتاریخی غدیر در زمان غیبت به تمامیت خود رسید و یك قدم دیگر تا تحقق كامل غدیر باقی نمانده است و آن ظهور وجود مقدس امام معصوم یعنی حضرت مهدی(عج) بر رأس امور است، و عملی‌شدن قول رسول‌خدا(ص) به فاطمه(س) كه فرمود: نگران مباش مهدی این امت از فرزندان تو است.(188) یعنی نهایت اسلام با فكری كه تو شروع كردی شكل می‌گیرد.
چنانچه ملاحظه می‌فرمایید انقلاب اسلامی به عنوان زمینه طلوع انقلاب مهدی(عج) از نظر تئوری محقق شده است و لذا اوّلین قدم اساسی برداشته شده است، حال با تحقق دولت اسلامی و سپس كشور اسلامی، شرایط آماده‌تر می‌شود. مگر در زمان غیبت امام معصوم(عج) بهترین شکل سازمان سیاسی این نیست که سخنان خدا و پیامبر و امام معصوم از طریق کارشناس کشف حکم خدا و كشف سخنان معصومین(ع) ارائه بشود و هم او حاکم باشد؟ به غیر از آن صورتِ آرمانی که امام معصوم حاکم باشد، صورتی آرمانی‌تر از انقلاب اسلامی که مقدمه آن انقلاب موعود باشد، نمی‌توانیم تصور کنیم. ممکن است بگویید از کجا که این فقیه اشتباه نكند؟ مگر معصوم است؟ آری او معصوم نیست و واقعاً ممکن است اشتباه کند، امّا عنایت داشته باشید كه سعی شده است تا شرایطی فراهم شود كه او قلیل‌الاشتباه باشد، یعنی از طریق خبرگانِ فقیهِ فقیه‌شناس، كسی حاكم شده است که احتمال كم‌ترین اشتباه در او باشد، یعنی آنچه ممكن بوده در عمل دقت لازم به‌کار رفته تا عقلاً به بهترین نتیجه برسیم. به همین دلیل در زمان غیبت امام زمان(عج) شرایط سیاسی برای اداره جامعه اسلامی، بهتر از این‌كه واقع شده، نداریم. مثلاً در زمان مشروطه علما می‌دانستند شاه نباید نظر نهایی را بدهد، چون شاه یك فرد است و نه یك مكتب، ولی حرفشان این بود كه فعلاً چاره‌ای نداریم. ولی حالا می‌گوییم از نظر تئوری هیچ اشكالی نیست. مشكل فقط در این است كه بتوانیم آن را در روابط اجتماعی جامعه پیاده كنیم.
ابتدا باید اندیشه‌ای در قالب تئوری ارائه شود و سپس به مرور در روابط اجتماعی نهادینه گردد، هر چند دشمنان، موانع ایجاد كنند تا در نهادینه‌كردن آن تئوری موفق نشویم، ولی وقتی به حقّانیت اندیشه خود مطمئن هستیم و خدای حكیم زمینه تحقق آن را در نظام اَحسن فراهم كرده است، اگر پشتكار لازم را به خرج دهیم، موفق می‌شویم.