«أَیْنَ قَاطِعُ حَبَائِلِ الْكِذْبِ وَ الافْتِرَاءِ»
کجاست قطع کننده ریسمانهای دروغ و افترا؟
میگوید: خدایا من شرایطی بالاتر از شرایط موجودِ فعلی در عالم را انتظار میکشم وضع موجودِ فرهنگ بشری سراسر عبارت است از اعتقادات دروغ و نسبتهای غیر واقعی، چیزهایی را گمان میكنند وجود داردکه اصلاً موجود نیست وکسانی را بزرگ میشمارند که اصلاً بزرگ نیستند. باید کسی بیاید و دسیسههای دروغ و تهمت و افتراء را در فرهنگ بشر از ریشه قطع کند. منظور از دروغ و تهمت در این عبارت نه این است که به یکدیگر دروغ میگوییم بلكه یعنی چیزهایی به اسم دینْ ارزش و مرسوم شده که نه ارزش اند و نه مربوط به دین هستند، و با نور مقدس امام زمان(ع) دروغ و افترا بودن آنها روشن میشود. چیزهایی را به اسم دین میشناسیم، درحالیكه دروغاند و مربوط به دین نیستند. ما باید اسلام ناب را بخواهیم، تا امامزمانی شویم، تا در راستای طلب اسلامِ عاری از کذب و افترا، فرج امامزمان(ع) بر امت و بر فردفرد ما برسد.
نكتة دیگر اینکه امامزمان«داری» غیر از امامزمان«دانی» است. اینکه ما بدانیم امامزمان(ع) حی و حاضر هستند، این دانایی به وجود مقدس حضرت است و این غیر از این است که قلب شما در شرایطی قرار بگیرد که نور وجود مقدس امامِ حی و حاضر بر آن بتابد، برای اینکه نور امامزمان(عج) به قلبمان بتابد، بعد از مرحله دانایی، باید با تزكیه و دعا و توسل با امامزمان(ع) ارتباط برقرار کنیم و تماس بگیریم، تا مزة فرج امامزمان(عج) را با تمام جان بچشیم و لذا طلبهایی که در دعای ندبه اظهار میدارید، در آن طلبها، طالب وجود مقدسی هستید که انحراف را نابود و کذب و افترا را قطع کند، این طلبها قلب را آمادة تجلی آن نور مقدس مینماید.
شما در دعای عزیز ندبه میخوانید:
«عَزِیزٌ عَلَیَّ أَنْ أَرَى الْخَلْقَ وَ لا تُرَى»
خیلی برای من سخت است که مردم را میبینم و شما را نمیبینم.
«وَ لا أَسْمَعَ لَكَ حَسِیسا وَ لا نَجْوَى»
برای من خیلی سخت است که هیچ صدایی و هیچ نجوایی از شما نمیشنوم.
از طرح چنین تقاضایی دراین دعا نتیجه میگیریم که میشود جامعة انسانی بالاخره صدای حضرت را بشنوند و حضرت را ببینند، در واقع دارند حرف دهان ما میگذارند و ما را متوجه چنین تقاضایی میكنند. کسی که تقاضایش از امامزمان(ع) نجوا با حضرت و رؤیت امام شده درواقع آرمانیترین نوع زندگی را برای خود و جامعة انسانی رقم زده است، البته دیدن امامزمان(ع) برای فرد، معنی خاص دارد، یعنی با حقیقت آدمیت ارتباط پیدا کنیم، تاآدم بشویم. ابتدا باید بحثهای معرفتی و نظری كه در بارة وجود حضرت است، برای همة ما حل شود، و سپس نظرها به سوی آن حضرت جلب گردد و با آمادگیهای عقیدتی و اخلاقی زمینة ارتباط برقرار شود. چرا که اطلاع از بودن حضرت که خیلی مشکل نیست، مشکل ارتباط با حضرت است، که در راستای این ارتباط، انسان میخواهد تمام قوههای کمالش به فعلیت تبدیل شود.(95) و البته سیاق این قسمت از دعا سیاقی است كه طلب حضور حضرت را در سطح جامعه دارد، حضوری كه موجب قطع ریسمانهای دروغ و افترا گردد.