حالا عرض بنده اینجاست که چگونه با وجودهای غیبی و حقایق عالم وجود، میشود ارتباط پیداکرد؟ جواب اصلی این است كه باید موانع رفعبشود، چرا كه وجود غیبی، در مكانی نیست تا برویم به او برسیم، او حاضر و ناظر است، موانع وجودیِ ما عامل عدم تجلّی انوار غیب است؛ یعنی وقتی خودت میبینی حضرت عین بندگی است، پس باید به نحوی تکلیف «کِبر» خود را معلوم کنی. فضای بین انسان کامل که مظهر رحمةٌللعالَمین است با شما فضای رحمت است؛ یعنی نمیخواهد بگویی: «من اگر تماماً در همة زوایای وجودم منطبق بر انسان کامل نشوم، امكان هیچ ارتباطی با وجود مقدس آن حضرت برای من نیست»، این حرفها مالِ وقتی است که فضا فضای رحمت نباشد. امّا بالأخره برای مدد گرفتن از امامزمان(عج)، یك نحوه شایستگی ضروری است؛ یعنی شما باید یک سنخیتی را ایجاد کنید. اوّلین سنخیت این است که توجّه به چنین وجودی داشته باشید، دیگر اینكه امید به ارتباط را در خود تقویت نمایید و سوم اینكه خود را به مقام انتظار برسانید، انتظار بالاترین عامل پُر برکتی است که در شخصیت مؤمن میتواند ایجاد بشود. اگر شما مسلمان شدید و اسلام را پذیرفتید و به این مرحله رسیدید كه در زندگیِ اسلامی، بركاتی نصیب شما میشود و نیز در این مسلمانی پایداری كردید تا آن فرج برسد، خود این كار، بزرگترین عبادت است. در دل اعتقاد به اسلام، از «انتظار» خیلی کار میآید. اینکه امام باقر(ع) میفرمایند: «اَفْضَلُ العِبادَةِ، اِنْتِظارُ الفَرَجِ»،(212) یعنی بالاترین عبادت، انتظار فرج و انتظار گشایش است. منظور از این فرمایش، فقط انتظار ظهور تامّ حضرت نیست که حضرت ظهور کامل کنند. نه؛ این نكته خیلی توسعه دارد؛ میفرماید: هر روز منتظر باش، هر روز هم فرج محقّق میشود و چهرهای از آن حقیقتی كه در غدیر پایهگذاری شد ظاهر میگردد. یك روز شیعة علی(ع) بودن مساوی اعدام بود، ولی همچنان پایداری بر شیعه علی(ع) بودن، توسط شیعیان، فرجها را بهوجود آورد كه بالأخره با آنهمه تلاشِ بنیامیه برای پاككردن پیام غدیر از صحنة تاریخ، در دل امپراطوری عثمانی، در زمان صفویه كشوری شیعه پایهگذاری شد و حالا این سیر با تمام موانعی كه در مقابل آن ایجاد كردند و رضاخانها را بر این ملت تحمیل كردند كه حتی با روحانیون و با چادر زنان كه نشانه تقیّد به اسلام بود مبارزه كند، حكومت فقه آلمحمّد(ص) به صحنه آمد و فردا إنشاءالله حكومتِ فرزند غدیر بر سراسر جهان ظهور خواهد كرد كه بحث آن مربوط به جای دیگر است. بحث ما فعلاً وجوهی است كه موجب شایستگی برای ارتباط میشود. آری؛ باید مؤدّب به آداب شریعت بود و حلال و حرام خدا را به خوبی رعایت کرد، بعد هم در حیطة «انتظار فرج» خود را پایدار نگهداشت.
پردههای دیده را داروی صبر
هم بسوزد هم نماید شرح صدر
یعنی انتظار و پایداری و صبرِ در دینداری، هم حجابها را برطرف میكند و هم با بهوجود آوردن شرح صدر، آمادگی برای گرفتن كمال بیشتر فراهم مینماید، پایداری در دینداری، آثار و بركات بسیار بزرگی دارد. دیانت زمینه میشود تا با پایداری ما بر دیانت، آن بركات به صحنة زندگی بیاید. بنابراین اگر از دینتان انتظار داشته باشید که بدون انتظار فرج، مشکل شما را حلکند، به خودتان ظلم کردهاید. شما وقتی میگویید: «ایّاکَ نَعبُدُ وَ ایّاکَ نَسْتَعینُ»، در دل این جمله لازم است به این مطلب امید داشته باشید که وارد عالَم عبودیت بشوید که آن عالَم، برکاتش خیلی زیاد است، یعنی بعد از گفتن این جمله و همراه با روحیه انتظار فرج، باید منتظر بركات غیرقابل تصوّر بود.