«اَیْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْاَرضِ وَالسَّماءِ، اَیْنَ صاحِبُ یَوْمِ الْفَتحِ و ناشِرُ رَایَةِ الهُدی».
کجاست آن سبب متصل بین بندگان و آسمانِ غیبِ الهی، هم او كه صاحب روز فتح و پیروزی و گسترانندة پرچم هدایت است.
از طریق این کلمات در دعای ندبه نظر خود را به جدّیترین بُعد زندگی معطوف میدارید، تا روزمرّگیهای مندرآوریِ انسانهای بیهدف، زندگی شما را اشغال نکند.
بسیاری از نابسامانیها و آشفتگیهای زندگی بشر به جهت مبهمبودن موضوع هدایت است و اگر انسانی در صحنه نباشد كه مصداقهای هدایت را در زندگی بشر تبیین كند، همواره بشر به قصد هدایت، ولی به سوی ناكجاآبادهای ذهنی، عمر خود را بدون دستآوردی واقعی به پایان میرساند. آنهایی كه متوجه واسطة فیض در نظام هدایت الهی نیستند، با سادهلوحی تمام، با ذهنیّات خود زندگی میكنند، بدون آنكه متوجه مصداق مجسم هدایت الهی باشند. ما به لطف الهی در همین كتاب بحث مبسوطی دربارة معنی و جایگاه واسطة فیض خواهیم داشت و لذا اجازه دهید به خاطر رعایت اختصار به همین اندازه اكتفا كنیم، ولی موضوع بسیار مهم و قابل توجه است.(75)
شیعه در این فراز اولاً: متوجه وجود واسطة فیض بین خدا و بشریت شده است، ثانیاً: او را صاحب روز فتح و گسترانندة پرچم هدایت میداند، و به تعبیری به توسعة فرهنگی واقعی در سایة وجود مقدس آن حضرت امیدوار است، و لذا نمیگذارد به اسم توسعة فرهنگی در جامعه، غارت معنویت شكل گیرد و توسعة ابزارهای فرهنگ غرب به نام توسعة فرهنگی، غرب را حاكم كند.
بنده خودم هم راضی نیستم دعای عزیز ندبه را به این شكل زودگذر طرح كنم و به واقع جا دارد كه با آمادگی بیشتر و با حوصلة زیاد و در جلسات طولانی به آن پرداخته شود، حدّاقل لازم است یکسال برای شرح آن وقت بگذاریم. ابتدا باید دعا را به فرازهای مختلف تقسیم کنیم، و عنوان هر فراز را مشخص نماییم و مطلبی را كه در مورد آن فراز تحقیق كردهایم، ذیل آن یادداشت كنیم، تا زمینة كار فراهم شود و معلوم شود این دعا به عنوان شناسنامة تفکر شیعه، چقدر منطقی و مستند به اسنادی است كه فریقین قبول دارند و چه اندازه نجاتدهنده است.(76)
بالاخره وقتی متوجه شدیم که جایگاه وجود حضرت صاحبالامر(عج) در نظام هستی کجاست و معنی «السَبَبُ الْمُتَّّصِلُ بَیْنَ الْاَرضِ وَالسَّماءِ» روشن شد، بیشك «صاحِبُ یَوْمِ الْفَتْح»بودن آن حضرت تصدیق میشود و جان انسان برای ارتباط با آن حضرت از یك طرف، و برای ظهور ایشان از طرف دیگر، بیتاب میگردد و ناله سر میدهد:
امام زمان(عج) ؛ تمنّای بزرگ بشریت
«بِنَفْسی اَنْتَ اُمْنِیَّةُ شَائِقٍ یَتَمَنّی مِنْ مُؤْْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ ذَکَرا فَحَنّا»
جانم فدایت، تو آن آرزو و آرمان قلبیِ هر زن ومرد مشتاقی، که از عمق دل تو را آرزو میکند.
در دعای ندبه از این به بعد با انسان کامل كه تشعشع وجود مقدسش سراسر وجود هر انسانی را نورانی میكند، سخن میگویی. خطاب به آن حضرت، عرض میکنی؛ جانم فدای تو، چون جان حقیقی انسانها امام زمان(عج) است. جان اصلی ما این نفس حیوانی که فعلاً گرفتار آنیم نیست، امام زمان(عج) مرتبة برتر انسانیت ما است. او مَنِ برین هر انسانی است. تمام آرزوها و آرمانهای فردی و اجتماعی تمام بشریت در وجود و ظهور او محقق است. كه در بحثهای آینده به این موضوع بیشتر پرداخته میشود. میگویی: «ذَکَرا فَحَنّا» هر زن و مرد مؤمنی؛ یاد تو میکند و ناله و شیون سر میدهد. چون اولاً: میخواهند با توجه به آن حضرت در شوق حضورِ با حقّ بهسر ببرند و نور آن حضرت چنین امكانی را برایشان فراهم میكند. ثانیاً: میخواهند در نظامی زندگی كنند كه تمام روابط آن الهی باشد و نه تنها روابط انسانها با یکدیگر موجب غفلت نگردد كه سراسر آن روابط موجب ارتباط با خداوند شود. صدرالدینحموی میگوید: «لَمْ یَخْرُجِ الْمَهْدی حَتّی یُسْمَع مِن شِراكِ نَعْلَیه اَسرارُ التَّوحید».(77) مهدی خروج نمیكند مگر اینكه از بند كفش او اسرار توحید به گوش میرسد. حال وقتی كسی فهمید حضور مهدی در جامعه یعنی چه، میتواند ارتباط با او را و ظهور او را همة تمنّا و آرزوی خود قرار دهد. لذا میگوید: