وقتی میگویی: «وَ أَرِهِ سَیِّدَهُ یَا شَدِیدَ الْقُوَى» خدایا امام و سرور این بندة مبتلا به دوری امامش را به او نشان بده. در واقع تقاضا میکنی؛ اولاً: نجوای امامش را به آن بنده برسان، تا كجیهایش راست شود، ثانیاً: كمی شدیدتر، سخن امامش را به این بندة مبتلا به دوری از امام، برسان تا قلبش پر از نور معرفت به امام شود. ثالثاً: بتواند ارتباط معنوی با حضرت برقرار کند و بعد از این ،آری جمال پرجلالشان را هم در ظاهر ببیند و هوالمطلوب و تمام اینها را در بستر جامعهای میطلبد كه امام(عج) حاكم آن جامعه باشند. ولی اگر قصد شما از رؤیت امام، رؤیت ظاهر ایشان باشد، از خیلی چیزها غافل میشوید و واقعاً هم بنای امام(عج) این نیست كه تقاضاهایی را كه صِرف رؤیت ظاهری آن حضرت است برآورده كنند، چون اولاً: برای طرف خیلی كار ساز نیست. ثانیاً: ممكن است عُجْب و غرور برای طرف به همراه بیاورد. ثالثاً: از معرفت به امام غفلت میشود و سطحینگری رواج مییابد. مثلاً كسی بگوید: من برای امامزمان فقط چراغانی میکنم و همین را كافی بداند، باید به او گفت: شما کار اشتباهی نکردهاید ولی چون به ظاهر چسبیدهاید در واقع طالب ظاهر امام(ع) هستید و از برکات عالیترِ وجود مقدس امام در جامعه خود را محروم کردهاید. گاهی اوقات بیش از حدّ مشغول ظواهر میشویم، و در نتیجه با دست خود، فضای ارتباط با امامزمان(عج) را در یك نظام اجتماعی از بین میبریم.