علمای بزرگی كه وارد فرهنگ مهدویت و انتظار شدند و بیسروصدا به نتایج عالی رسیدند، به دلیل فهم درست انتظار بود یعنی به این معرفت رسیدند كه محال است خدای حكیم نسبت به زندگی بشر در زمین، زیباترین برنامهریزی را نكرده باشد، و زیباترین برنامه عبارت است از حاكمیت اسلام از طریق امامی كه قلب او همان اسلام و قرآن باشد، و با چنین افق فكری، هیچكدام از حیلههای حاكمان ظالم، علماء را به خود جلب نكرد، چون دغدغه آنها دغدغه دیگری بود و چشم و دل آنها به جای دیگر افتاده بود. كسانی كه دنیا را با همین حاكمان فرهنگِ غیر دینی پذیرفتند، الگویشان، حاكمانشان شد، زیرا «اَلنّاسُ عَلَی دِینِ مُلُوكِهِم»؛ مردم در دین و روش حاكمانشان هستند، و ارزشهای تبلیغشده توسط دستگاه حاكم، زندگی آنها را شكل میدهد و در نتیجه به پستی در این دنیا راضی میشوند، اینها دیگر نقطه كمالی پیدا نمیكنند تا در راستای رسیدن به آن برنامهریزی كنند، اینها در واقع درهای كمال را به روی خود بستهاند. در نقطة مقابلِ این نوع زندگی، زندگی كسی است كه در فرهنگ انتظار وارد میشود و دیگر وضع موجود جهانِ ظلمت نمیتواند او را فریب دهد و در نتیجه افق زندگی خود را یك افق واقعی انتخاب میكند كه هم عقلی و علمی است و هم روایی و قرآنی است، و لذا با جدّیت برای رسیدن به آن افق، نسبت به آن زندگی در نشاط و امیدواری است. مثل كسی كه هم تشنگی خود را میشناسد و هم متوجه وجود آب است، چنین انسانی گرفتار تشنگی مبهم و آزاردهنده نخواهد بود، پس باید با همّت خودتان ظهور مقدس حضرت را نزدیك كنید.
آری؛ درست است كه معتقدید امام زمان(عج) حیّ و حاضراند، امّا ظهور حضرت به همّت ماست. ما باید وضع موجود جهان را درست بشناسیم و متوجه ضررهای بزرگی كه به زندگی ما میزند، باشیم و لذا وضع موجود را نخواهیم و متوجه وجود مقدس و تأثیرگذار و نقشآفرین آن حضرت باشیم، این توجه و انتظار به خودی خود زندگیآفرین است. در همین راستا است كه امامصادق(ع) میفرمایند: «لَوْ اَدْرَكْتُهُ لَخَدَمْتُهُ اَیّام حَیاتی»(35) یعنی؛ اگر او را درك كردم، خدمتگزارش میشوم، چون میفهمند حضور آن حضرت یعنی چه، با ظهور آن حضرت، همه زیباییهای عالم در تمام روابط انسانی، ظاهر میشود.
وقتی امام صادق(ع) با آن همه كمالاتی كه در خود دارند، چنین تمنّایی دارند، شما حساب كنید چنین تمنّایی برای بقیه چقدر كارساز است و لذا همه تلاش ما باید این باشد كه ظهور آن حضرت را هر اندازه که ممكن است نزدیكتر كنیم و برای آن جنبه از ظهور كه تحققاش به دست ما است، برنامهریزی كنیم. با به صحنهآوردن اعتقاد صحیح و شناخت درست امام زمان(ع)، و رشد فضائل اخلاقی كه شیعیان آن حضرت باید در خود به وجود آورند این کار عملی است، حضرت صادق(ع) در رابطه با آن فضائل میفرمایند:
«مَنْ سُرَّ اَنْ یَكُونَ مِنْ اَصْحابِ الْقائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحاسِنِ الْاَخْلاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِر»(36)
هركس دوست دارد كه از اصحاب قائم باشد، باید منتظر باشد و ورع پیشه سازد و بر اساس اخلاق نیكو عمل كند، در حالی كه منتظر است.
خود حضرت برای شیخ مفید مینویسند که:
«وَ لَوْ اَنَّ اَشْیاعَنا وَفََّقَهُمُ اللهُ لِطاعَتِهِ عَلی اِجْتِماعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَما تَأََخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنُ بِلِقائِنا وَلَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادةُ بِمُشاهَدَتِنا عَلی حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِها مِنْهُمْ بِنا، فَما یَحْبِسُنا عَنْهُمْ اِلاّ ما یَتَّصِلُ بِنا مِمّا نَكْرَهُهُ، وَ لا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ، وَاللهُ الْمُسْتَعان»(37)
اگرشیعیان ما، که خداوند به طاعت خودش، موفقشان کند، قلبهایشان در وفای بر توجّه به ما و توجّه به عهد با ما همدل بود، برکتِ همراه با ملاقات ما، از آنها به تأخیر نمیافتاد و سعادت دیدار، همراه با حق معرفت و صحیحبودن آن به سوی آنها میشتافت، پس ما را از آنها پوشیده نمیدارد، مگر همان چیزهایی كه از آنها به ما میرسد كه ما آن كارها را دوست نداریم و چنین اعمالی را از شیعیانمان نمیپسندیم كه خدا مددكننده است.
ظهور آن حضرت آنقدر بركت دارد كه هر كاری در راستای تحقق آن انجام دهیم، موجب جهتگیری امروز زندگی ما میشود. آیا میشود همین امروز به دنبال آن عدالت و معنویت نهایی نباشیم و امروز بهرهای از عدالت و معنویت داشته باشیم؟