سؤال: وقتی موعد ظهور امام زمان(عج) فرا میرسد ما چگونه و از کجا بفهمیم آن دوره فرا رسیده است آن هم در این زمانه که همه چیز مبهم است؟
جواب: گفت:
دیده آن باشد که باشد شهشناس
تا شناسد شاه را در هر لباس
شما همین حالا هم اگر واقعاً بنا داشته باشید حق را بفهمید، حق به راحتی خودش را نشان میدهد. در روایت داریم که حضرت بانگ میزند که «من مهدیام!» تمام انسانهای منتظر میفهمند.
حضرت امام باقر(ع) میفرمایند: «پس ندا میكند منادی از آسمان به اسم قائم(ع)، پس میشنود كسی كه در مشرق و در مغرب است، نمیماند خوابیدهای مگر آنكه بیدار شود، و نه ایستادهای مگر آن كه مینشیند و نه نشستهای مگر آنكه میایستد، از خوف آن صدا» و حضرت فرمودند: «آن صدا از جبرئیل است در ماه رمضان، در شبِ جمعه بیست و سوم.»(189) و شواهد نشان میدهد شعور برای فهم حضرت مهدی(عج) در منتظران آن حضرت آنچنان بالا است كه به خوبی او را میشناسند، همین حالا هم اگر شما سیاهیِ وضع موجود را در تمام ابعادش بررسی كنید و ببینید اصلاً بویی از عالَم بقیةالله كه عالم بقاء و قرارِ با حق است، نمیدهد و منتظر واقعی شوید، شعار شما هم این میشود كه «چون یافتمت جانا، بشناختمت جانا».
اگر کسی خر دجّال را نشناسد، به طرفش میرود. در روایات داریم: خر دجّال یک چشم دارد. ظاهراً یعنی یک بُعدی است و لذا انسانهایی هم كه ابعاد روحانی خود را از دست دادهاند و فقط بُعد حسّی خود را رشد دادهاند، تحتتأثیرش قرار میگیرند و جالب است كه میگویند این آدمها پشگلهای او را میخورند، شاید معنیاش این باشد كه سخنهای او را میپذیرند، در حالیكه ظاهر انسانی دارد، ولی باطناً الاغ است و هر چند با دهانش سخن میگوید، ولی آن دهان، دهان نیست، نطقش، نطق کثیف است، ولی عدهای هستند که همانها را با تمام وجود میپذیرند.
زراره میگوید: از امام صادق(ع) شنیدم؛ نداكنندهای از آسمان ندا میكند كه «فقط فلانی امیر است، و دیگری ندا میكند فقط علی و پیروان او رستگارند». گفتم: پس چه كسی پس از این با مهدی میجنگد؟ فرمود: شیطان در مورد فردی از بنیامیه ندا میدهد: «همانا فلانی و پیروانش رستگارانند». گفتم: پس چه كسی میتواند راستگو را از دروغگو تمیز دهد؟ فرمود: كسانی آنها را از هم تمیز میدهند كه همواره حدیث ما را نقل میكنند و پیش از آنكه آن اتفاق واقع شود، میگویند كه واقع خواهد شد و میدانند كه آنان همان بر حقان راستگویند.(190) پس تنها راه شناخت اُنس با كلام اهلالبیت است، با فهمی عمیق «كانوا یروون حدیثنا» و پیش از فرارسیدن و وقوع این حادثة بزرگ از آن سخنگفتن و آن را به گفتمان غالب مبدلساختن«یقولون».
اکثر روایتهای آخرالزمان به تأویل نیاز دارد و نظر به جنبة باطن وقایع دارد. حالا اگر کسی امروز نتوانسته باشد خر دجّال را بشناسد و تحتتأثیر او باشد، منتظر چیز بالاتری نیست، کسی که منتظر شرایط عالی زندگی زمینی نیست امام(ع) را نمیتواند بشناسد. اگر كسی سیاهی ظلمت آخرالزمان را شناخت، منتظر افق نورانی الهی است، و اگر کسی آمد و گفت الحمدالله با وجود اینترنت، شرایط ظهور امامزمان(ع) فراهم شده است و از این طرفِ دنیا میشود آن طرف را دید، گرفتار حجاب مدرنیته است، او متوجه نیست که اگر بنا شد امام(ع) فوق این عالَم باشد، زمین زیر پای یارانش میپیچد. امام در مکه سخن میگویند، در همان لحظه سریعاً با ده هزار لشكر به کوفه میآیند، زره پیغمبر را میپوشند، زره را نجنبانده سوار بر اسب در همه شهرها حاضر هستند و برنامهشان را پیاده میکنند.
همانطور كه عرض شد در شرایط ظهور؛ یک ارتباط فوق زمان و مكان در صحنه است. یک حیات برتر در صحنه است، چون ما هنوز از این عالمِ سراسر مادّی درنیامدهایم، شرایط آن حضرت را نیز در این فكر و فرهنگ بررسی میكنیم. عرض شد كه میفرمایند: یاران امام شبها در خانه خوابیدهاند و صبح در کنار امام(ع) در مکه هستند و به اصطلاح در سمینار مربوطه شركت میکنند، حركتهای آنها به صورت طیّالارض است.
سؤال: چگونه میتوان برای ظهور حضرت تلاش کرد و همواره به یاد ایشان بود؟
جواب: فكر میكنم با عنایت به نكاتی كه از اول بحث تا اینجا عرض شد، بتوان در جواب این سؤال اینطور جمعبندی كرد كه اساسیترین وظیفة ما در حال حاضر از یک طرف عبارت است از شناختِ آنچه وضعیت موجود جهان از بشر گرفته و فرهنگ مدرنیته مانع تحقق آن گشته، و از طرف دیگر سعی در تقویت انقلاب اسلامی به عنوان زمینة ظهور حضرت مهدی(عج) است. امروزه بر عهدة ما است كه با روشی دقیق جایگاه و ریشههای فكری فرهنگ مدرنیته را بشناسیم و بشناسانیم و روشن كنیم آنچه امروزه با لعابی به نام علم به صحنة زندگی بشر آمده است، ظلماتی است بزرگ كه انسان را از ارتباط با عالم قدس بهكلی محروم میكند، در این حالت است كه در تعادل لازم برای ادامة زندگی صحیح قرار گرفتهاید. إنشاءالله
سؤال: در مباحث دینی مطرح میشود که عموماً دنیا و جذبههایش علیه ما است و زندگی دنیایی همواره با ناكامی همراه است، آیا در آخرالزمان هم همینطور است؟
جواب: از یك جهت آری و از یك جهت خیر! از آن جهت كه دنیا را هدف خود قرار دهیم و قلب خود را مشغول دنیا كنیم، همیشه این كار بد است و هركس گرفتار این نوع گرایش نسبت به دنیا شد، ناكام خواهد شد، ولی از این جهت كه در ظلمات آخرالزمان؛ فضای بین انسانها فضای تقوا نیست، شرایط زمانِ ظهور حضرت درست عکس این شرایطی است كه اكنون هست، چون در عالم بقیةالله همه عالم جیرهخوار نظام مهدویتاند. نظامی كه تجسم تقوای واقعی است. خداوند میفرماید: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ وَلَـكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُواْ یَكْسِبُونَ»(191) یعنی؛ اگر مردم ایمان میآوردند و تقوا پیشه میكردند، حتماً بركات آسمان و زمین را بر آنها میگشادیم. و مصداق كامل این آیه در زمان مهدی(ع) محقق میشود، به همین جهت در روایات داریم؛ زمین بسیاری از بركاتش را در آخرالزمان ظاهر میكند.
سؤال: آیا در زمان حضور حضرت اثری از علوم جدید مانند فیزیک و شیمی و امثال اینها خواهد بود؟
جواب: به نظر بنده خیر! به طور مختصر در بین بحث دلایل مسئله را عرض كردم، فكر میكنم اصلاً آن عالَم، عالَمی است که تمنای آن با تمنای بشر جدید فرق اساسی میكند. تمنای بشر جدید طوری است كه از طریق درگیری با طبیعت حاصل میشود و تکنیک موجود را بر اساس همان هدف درست کرده است و این تمدن با تمدنی که میخواهد با طبیعت رفیق باشد، فرق میكند و لذا ابزارهایش هم ابزارهای دیگری است. تکنیک موجود، تکنیک رفاقت با طبیعت نیست، با ظهور امامزمان(ع) یكی از اصول فرهنگی آن حضرت، فرهنگ تعامل با طبیعت است، مثل فرهنگ سایر انبیاء در رابطه با طبیعت كه موجب انكشاف هر چه بیشتر استعدادهای طبیعت است، نه سركوبی آن.(192)
شواهدی که در روایات آمده است، حكایتگر تمدن دیگری است که میفرماید: سپرها و کلاهخودها و زرههای اصحاب امامزمان(ع) در یکی از بیابانهای کوفه دفن است، حضرت میآیند آن را درمیآورند و استفاده میكنند، البته ممكن است ظاهر این روایات منظور نباشد، ولی رویهمرفته بنده این قدر میدانم كه امام، نظامی را محقق میكند كه با آنچه بشر امروز میشناسد، تفاوت اساسی دارد، لازم است با دقت بیشتر به روایاتی كه در این مورد وارد شده رجوع بفرمایید. شاید تا حدی بشود شواهدی در راستای این مطلب در کتاب «علل تزلزل تمدن غرب» و «بحث بصیرت و انتظار فرج» كه ضمیمة آن كتاب است، پیدا کرد و یا در بحث «ملاقات با امام زمان(عج)» کمی در این مورد بحث شده است.