تربیت
Tarbiat.Org

جایگاه و معنی واسطه فیض
اصغر طاهرزاده

نقش امام زمان(عج) در زمان غیبت

حاصل قضیه این‌كه امامت یك مسئله بسیار عالی و یك فرهنگ فوق‌العاده زیبایی است كه باید ما بر روی آن وقت بگذاریم و متوجه زیبایی‌های عالم وجود بشویم. پس از اثبات وجود و نقش ائمه اطهار(ع) بعد از پیامبر(ص) و تببین دین توسط آن ذوات مقدسه، این سؤال مطرح می‌شود كه بعد از امام یازدهم(ع) كه وجود مقدس امام مهدی(ع) آرام‌آرام در پرده غیبت می‌روند - اوّل غیبت صغری و بعد غیبت كبری- آیا در زمان غیبت امام، حضور و نقش امام(ع) در هستی از بین می‌رود؟ آیا در حال حاضر واقعاً امام در جهان و در زندگی ما حاضر نیستند؟ آیا غیبت امام به همین سادگی است كه از صحنه زندگی بشر غایب و خارج شده‌اند؟ یا نه، تمام ابعاد عقل و قرآن به اندیشه ما كمك می‌كند كه ما متوجه وجود ایشان و نقش‌آفرینی آن حضرت باشیم، منتها نوع و شكل مأموریتشان از ظهور به غیبت تغییر كرده است؟ مسلّم غایب‌بودن امامی كه باید عنان مدیریت جهان را به‌دست گیرد، برای مردم جهان محرومیت بزرگی است، ولی نباید غیبت آن حضرت را برابر حذف نقش آن حضرت به حساب آورد.
مجدداً آن قاعده فلسفی را یادآور می‌شوم كه ‌«غایت هر شیء، در افق برتری نسبت به آن شیء موجود است و آن شئ با سیر كمالی می‌تواند به آن برسد» با توجه به این قاعده جایگاه حضور حضرت را در زمان غیبت آن حضرت می‌توانیم بشناسیم. شما وقتی می‌خواهید به خانه‌تان بروید، غایت شما در این حركت خانه است، حال باید خانه‌ای باشد تا شما به سوی آن غایت حركت كنید و آرام‌آرام به آن برسید، این مثال برای غایت در حركت مكانی است. در رابطه با حركات كمالی هم بر اساس همین قاعده می‌گوییم باید همین حالا انسان‌ كاملی باشد تا كمال انسان‌ها معنی بدهد و انسان‌ها در جهت كمال انسانی خود به سوی او سیر كنند و از پرتو وجود او بهره بگیرند، مثل كودكی كه به سوی جوانیِ خود سیر می‌كند و در جواب كسانی كه می‌گویند امام مهدی(ع) بعداً می‌آید، می‌گوییم نه تنها در بلوغ تاریخ ظهور می‌كند، بلكه به عنوان غایت عالم و آدم، همین حالا موجود هستند، منتها نحوه وجود حضرت، نحوه معنوی و غیبی است، پس الآن جلوی چشم ما نیستند - وگرنه غایب نبودند- ولی در خارج، یك نوع حضور دارند و عالم و آدم اگر آمادگی پیدا كردند و خود را در افق برتری وارد نمودند، می‌توانند به آن حضرت برسند و آن حضرت برای آن‌ها حاضر می‌شوند.
ما باید از نظر معرفتی و اخلاقی آمادگی ارتباط با آن حقیقت غیبی را پیدا كنیم تا حجابِ بین جهان و آن حضرت كنار رود. مثل كاری كه یك عارف انجام می‌دهد و با تغییر درجه وجودی خود، حجاب بین خود و حقایق غیبی را پشت سر می‌گذارد، همچنان‌كه در كتاب «مبانی معرفتی مهدویت» در بحث «نحوه حضور حضرت حجّت(عج)»عرض شد.
ارسطو در رابطه با موجودبودنِ غایت اشیاء مثالی می‌زند، او می‌گوید: كمالات و خصوصیات مرد بودن برای یك جوان، در همان حالت جوانی در جوان موجود نیست، امّا نه این‌كه مرتبه مردی در عالم نیست، مسلّم آن حالت هست ولی این جوان‌ باید به آن برسد، و از همین جا بحث می‌شود كه محال است شیء به سوی غایتِ مفقود حركت كند. كه بحث آن در جای دیگر مطرح است. توجه به حضور انسان كامل در هستی، مبانی بسیار محكمی دارد. از جمله آن دلایل این‌كه می‌گویند همان لطف خدا كه باعث شد پیامبر خدا(ص) به سوی بشر فرستاده شود، خداوند آن لطف را هرگز تعطیل نمی‌كند، چون آن نیاز همیشه هست - هر چند شكل آن در مراحل مختلفِ هدایت فرق می‌كند- و همیشه ما نیاز به یك هادی كامل داریم. به همین دلیل هم بعد از رحلت پیامبر(ص) اگر ما به امام معصومی كه خدا معین كند، نیاز نداشتیم و خود مردم می‌توانستند به كمك قرآن دین‌داری خود را ادامه دهند، این قدر اختلاف بین امت اسلام پیش نمی‌آمد و جامعه اسلامی این‌چنین دچار تشتت نمی‌شد.(10)