بنا به دلایل قرآنی؛ رسولاكرم(ص) علاوه بر مقام پیامبری، امام هم بودند. چون فرزندان معصومِ حضرتابراهیم(ع) امام هستند.(141) پیامبر اسلام(ص) علاوه بر اینكه فرزند حضرت ابراهیم(ع) بودند، و هیچ سخنی را از پیش خود نمیزدند بلكه سراسرِ منطق او براساس وحی الهی بود(142)، معصوم بودند، پس پیامبر اسلام(ص) در زمان خودشان امام هم بودند و طبق این حدیث كه همیشه باید یک امام زمانی باشد، در زمان حیات رسولالله(ص) خود حضرت، مقام امامزمانی هم داشتند، ولی همواره امامت، همراهِ نبوت نیست. یعنی ممكن است انسانی فقط امام باشد بدون آنكه نبی باشد، مثل ائمه معصومین شیعه(ع) و این روایت میخواهد بگوید:
«باید به امام زنده و حاضر معرفت پیدا کنیم تا از مرگ جاهلیت برهیم. چونکه امام زنده صاحب ولایت مطلقه فعلیه است و قادر بر افاضات انوار ملکوتی بر قلب مومنین است و هم اوست که مُصَیطِر عالَم است و پیروی از دستورات و سنن پیامبر(ص) و یا امامی که شهید شده باشد، بدون امامی که حی و حاضر باشد مثمر ثمر نیست.»
در واقع طبق این حدیث؛ پیامبر(ص) میفرمایند که تا من هستم از من بهره میبرید ولی اگر من رفتم و امام زمان خودتان را نشناختید، از من هم دیگر نمیتوانید بهره بگیرید. نمیشود بر سر مقبره پیامبر(ص) بروی و بگویی یا رسولالله لطفی به من بكنید. میگویند: برو معرفت به امام زمانت را بردار و بیاور تا بتوانی از من فیض بگیری. اگر امام زمانمان در صحنه عقیـدهمان تجـلّی پیدا نکند و معرفت به آن مقام عظما پیدا نكنیم، هیچیك از امامان قبلی(ع) و حتی خود شخص پیـامبر(ص)، هیچ نـوری به ما نخواهند داد. «باید از دریچة حیـات امامِ حی، الطاف و رحمـتهای سایر معصومین(ع) را بگیریم.»
پس هنگامی که شما به مشهدمقدس مشرف میشوید امام رضا(ع) به شرطی به شما نظر میكنند که معرفت به امامزمان(عج) را به عنوان یك عقیده با خود برده باشید. امام رضا(ع) در صورتی ما را تربیت میکنند كه امام زمان(ع) را بشناسیم، زیرا خود پیامبر(ص) فرمودند: اگر قرآن و پیامبر و نماز داشته باشید ولی امام زمان نداشته باشید مانند بت پرستهای دوران جاهلیت مردهاید.
«پیروی از دستورات پیامبر(ص) و امامِ معصوم، اگر امام زمان(عج) در صحنه عقیده نباشد، میتواند پیروی از خواستههای نفس باشد. ولی متابعت از امام زنده حقیقتاً تبعیت از حق است و علاوه بر این اصلاً خود امام زنده در روح شیعیانشان تصرف میکنند. پس اگر امام نباشند، هم خطر برداشتِ غلط از دین هست و هم محرومیت از نور قدسی ولایت انسان کامل، و لذا شفاعت و توسلات به معصومین(ع) از طریق امام حی حاضر، عملی میشود.»
اگر امام زندهای نباشد که به او رجوع کنیم، لامحاله بهنظر خودمان از قرآن و سخنان پیامبر(ص) و امامان(ع) یک برداشتی میکنیم و انواع نظرها و مكتبها پیدا میشود، یا اشعری میشویم و یا معتزلی، یا زیدی میشویم و یا واقفی. یكی میآید از همین قرآن و سنت برداشتی میکند و حنفی میشود و یکی دیگر مالکی میشود. در زمان امام صادق(ع) شیعه از قرآن و پیامبر(ص) پیروی میکرد. و نقش امام صادق(ع) این بود كه راه رسیدن به قرآن و سنت پیامبر(ص) را نشان میدادند. پیامبر(ص) میفرمایند که اگر در زمان امامصادق(ع) معرفت به امام صادق(ع) را نداشته باشی منحرف میشوی. حنبلی و حنفی و مالکی و اشعری در حالیكه میدانستند معصوم نیستند چرا در برداشت خودشان از قرآن و سنت اصرار كردند؟
درست است كه شیعه با داشتن قرآن و سنت رسول خدا(ص) و رهنمودهای یازده معصوم(ع)، در زمان غیبت به كمك اجتهاد مجتهدین به نحوی راه خود را ادامه میدهد، ولی فراموش نفرمایید كه نسبت به ظهور امام(عج) خیلی محرومیم. باید این محرومیتِ خودمان را با پوست و گوشت و استخوانمان حس کنیم. ما الآن فَقْد امام داریم. درست است که امام آنقدر بزرگ و عزیز و مفید است که در زمان غیبت هم خیلی لطف و تأثیر دارند، اما ظهورشان چیز دیگری است، همه چیز عوض میشود و مناسبات جهان دگرگون میگردد. با اینهمه در زمان غیبت هم فهم جایگاه امام زمان(عج) در هستی یک نوع نگاه و بصیرتی به ما میدهد که نمیگذارد در راهگم شویم و نفسِ انتظار، جهتگیری ما را از فروافتادن در انحرافات باز میدارد.