«با شروع انقلاب اسلامی به عنوان دروازة ورود به وضع موعود، تکلیف هرکس معلوم شد و در این شرایط اگر انسانها هر چه زودتر تصمیم نگیرند و با واردشدن در اهداف انقلاب اسلامی، سراسر زندگیشان را در جهت وضع موعود مهدی(عج) نكشانند، بخواهند و نخواهند به اردوگاه حفظ وضع موجود میافتند و گرفتار وضع ظلمانی آن خواهند شد.»
با ظهور انقلاب اسلامی شرایطی در زمان و زمین ایجاد شده است كه یك انسان متدینِ واقعی، دیگر نمیتواند نسبت به آن بیتفاوت باشد و در دینداری خود دچار مشكل و تضاد مهمی نشود، همانطور كه در مقیاس وسیعتر آن نمیتوان ناظر صحنه كربلا بود و موضع خود را در آن شرایط تاریخی مشخص ننمود. شرایط طوری است كه اگر انقلاب اسلامی و توجه به آرمانهای بلند تاریخی آن در زندگی و خانواده ما حضور نیابد و قلب و عقل فرزندانمان نسبت به آن بیتفاوت باشد، بخواهید و نخواهید طعمه ظلمات مدرنیته خواهند شد، هر چند به ظاهر آن فسادی كه شما آن را فساد میدانید، در آنها ظاهر نباشد، و معنی بسیجیبودن كه بنده عزیزان را به آن دعوت میكنم، به همین معنا است كه با شناخت جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی و با معرفت به انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) خود را در یك حالت انقلابی حفظ كنید. اگر شما شخصیت تمام مذهبیهای این کشور را بررسی كنید، هر کدام که روحِ انقلابیبودن را با همان استحكام معرفتی و منطقی حفظ كردهاند، خود و خانوادهشان از همه ظلمات دوران رهیدهاند، و در غیر این صورت اگر هنوز هم فرزندانشان فاسد نشدهاند، چون جبهة مقابله با ظلمات را انتخاب نكردهاند، بدانید فرو افتادن در آن فساد برای آنها هنوز دیر نشده است. این هنر نیست كه وقتی همه کارها خراب شد بگویید حالا چهکنیم! هنر آن است كه از ابتدا رمز و راز نجات از فساد آخرالزمان را بشناسید.
عاقلان اوّل به سر بر میزنند
جاهلان آخر همی شیون كنند
با شروع انقلاب اسلامی به عنوان دروازه ورود به وضع موعود، تکلیف هر کس معلوم شده است و اگر انسان هر چه زودتر تصمیم نگیرد که از طریق این انقلاب، سراسر زندگیش را با وضع موعود امام زمان(عج) هماهنگ كند، بخواهد و نخواهد به اردوگاه حفظ وضع موجود افتاده است و ارزشهای فرهنگ مدرنیته برایش عزیز میشود و در نتیجه مدیحهسرای فرهنگ مدرنیته خواهد شد و لذا تمام لوازم آن فرهنگ كه از نظر زندگیِ دینی فاسد است، در زندگی او ظاهر میگردد.
بعضیها بدون آنكه بدانند چه میگویند، آیندهای را برای خود ترسیم كردهاند كه سخت از آن گریزانند، میگویند ما نه در زمان طاغوت خیلی طاغوتی بودیم و نه حالا در زمان انقلاب، خیلی انقلابی هستیم! اینها باید منتظر آیندة بدی برای خود و خانوادهشان باشند و بحرانهای آینده این موضعگیری را خواهند دید. آنهایی كه در بحبوحه دفاع مقدس هشتساله این حرفها را میزدند، حالا ببینید خودشان و فرزندان و همسرانشان چه وضعی دارند، از همه جهات در بحران قرار گرفتهاند، چون هوشیاری فهم ظلمات آخرالزمان و دریچه خروج از آن را درست نشناختند. این نكتهای كه بر آن اصرار دارم، یك رمز اساسی است كه در مباحث فلسفه تاریخ عمیقاً مورد بررسی قرار میگیرد. اینجا بنده به عنوان یک معلم فلسفه با شما صحبت میکنم، نه بهعنوان یک معلم دینیِ طرفدار انقلاب.
باید قواعد و سنن زمانه را شناخت و سنتهای الهی را كه در متن تاریخ قرار گرفته است، درك كرد تا متناسب با روح زمانه بتوانیم موضعگیری كنیم و از هدیههایی كه خداوند در هر دورانی به بشریت میدهد، غفلت نكنیم. یك هوشیاری و روشنفكری واقعی نیاز است كه انسان اوّلاً؛ سنت حضور وضع موعود را بشناسد، ثانیاً؛ شرایط ظهور آن را بررسی كند، ثالثاً؛ مقدماتی را كه خداوند برای ظهور وضع موعود در تاریخ قرار داده است، درك كند. رسیدن به وضع موعود و راضی نشدن به وضع موجود یك برنامهریزی و روشنفكری عمیقی را میطلبد، فهم این مطلب از لوازم تفکر عمیق است.