بسماللهالرحمنالرحیم
﴿اَلسَّلامُ عَلَی مُحْیِی الْمُؤمِنینَ وَ مُبیرِ الْكافِرینَ. اَلسَّلامُ عَلَیمَهْدِی الْاُمَم﴾
﴿اَلسَّلامُ عَلَی الْقائِمِ الْمُنْتَظَر وَالْعَدْلِ الْمُشْتَهَر. اَلسَّلامُ عَلَی بَقِیَّةِ اللهِ فی بِلادِهِ﴾(4)
سلام بر امامی كه موجب احیاء مؤمنین و نابودی و بیثمری نقشة كافران خواهد شد!
سلام بر مهدی امّت، سلام بر قائم منتظَر و عدل مورد نظر...!
سلام بر بقیةالله در هرجایی كه آنجا شهر خدا خواهد بود!
بحث ما در رابطه با مهدویت و حقیقت این اعتقاد است كه آیا این اعتقاد یك مبنای استدلالی و عقلی دارد و توجه دین مبین اسلام و سایر ادیان الهی به مسئله مهدویت بر اساس یك حقیقت بنا شده است یا نه، و آیا اعتقاد به اینكه انتهای عالَم با ظهور آن وجود مقدس، نورانیت پیدا میكند و حیات زمینی معنای حقیقی خود را نشان میدهد، ریشه در یك واقعیت حتمیالوجود دارد؟ یا یك آرمان خیالی است؟ خلاصه اینكه آیا اعتقاد به وجود مقدس حضرت مهدی(عج) مبنای عقلی دارد و یا بیشتر آرزوی زیبایی است كه انسانها دوست دارند چنین باشد، بدون آنكه دلیلی بر واقعیت آن داشته باشند.
در بحثهای گذشته(5) بیشترین تأكید ما برای روشن شدن مبانی استدلالی وجود مقدس حضرت حجّت(عج) بود و موضوع را به روش فلسفی كه بیشتر اِقناعی است و نه اسكاتی، مطرح كردیم. حال در این جا میخواهیم إنشاءالله بیشتر به نحوة تأثیر آن حضرت در عالم و آدم و چگونگی بهرهگیری از انوار مقدس ایشان بپردازیم. در بحث حاضر جهت متذکرشدن قلبها، ابتدا سعی میشود با یادآوری مبانی استدلالی - چه به روش فلسفی و چه به روش كلامی- نظری گذرا به دلایل وجود مقدس حضرت(عج) انداخته شود و سپس در رابطه با نقش امروزین و فردایی حضرت در جهان نكاتی را گوشزد كنیم. چون اساس موضوع مهدویت؛ شناخت جایگاه امام و امامت در هستی و از جمله در تاریخ است. پس ابتدا باید تا آنجا كه ممكن است در مسئله شناخت امام و امامت تأمل بفرمایید تا در نتیجه آن، خود به خود چشم دل به سوی امام زمان(عج) كه نور چشم همة پیامبران و ائمه معصومین(ع) است باز شود.
اگر متوجه زیباییهای عالم نباشیم و عالَم را یك صحنه سیاه بدانیم، ممكن است تصور كنیم خدای عالم میخواهد این سیاهی و ظلم همواره باشد، ولی اگر عالَمی را كه ساختة اراده حضرت حق است از منظر دیگر بنگریم، معتقد میشویم خدای عالَم زیباترین نحوه زندگی را - چه در دنیا و چه در آخرت- برای انسانها اراده كرده است و انسانها باید به كمتر از آن قانع نباشند. بههرحال اگر در موضوع مهدویت عقل را به حركت درآوریم، متوجه میشویم اوّلاً؛ مهدویت یك موضوع عقلی است و عقل متوجه واقعیت آن میباشد، ثانیاً؛ قسمتی از زیباییهای عالمِ وجود است كه خداوند برای بشریت اراده كرده است و انسانها باید تلاش كنند هر چه زودتر به آن دست یابند.
ابتدا مسأله را به طور مختصر از بُعد اعتقادی مطرح میكنیم و مسائل بعدی آن إنشاءالله آرامآرام خودش را نشان میدهد. البته مستحضر هستید كه مبانی معرفتی مهدویت را در كتاب «مبانی معرفتی مهدویت» به طور نسبتاً مفصل عرض كردهایم.