بعضی از تحصیلكردههای ما كه در عین مسلمانبودن، بیشتر تحتتأثیر فرهنگ غرب بودند، نتوانستند جایگاه تاریخی این انقلاب را بفهمند و با ملاك و ارزشهای غربی خواستند انقلاب اسلامی را بررسی كنند و لذا انتظار داشتند انقلاب اسلامی یك نحوه تأیید وضع موجود باشد و از خدای حكیم همینقدر انتظار داشتند كه ما هم در حدّ ژاپن رشد كنیم، غافل از اینكه در آن صورت نه تنها انقلاب اسلامی دریچة طلوع وضع موعود مهدی(عج) نخواهد بود، بلكه حجاب وضع موعود میشود. آیا گروهها و احزاب و روشنفکرانی که در کنار امام(ره) و مردم به نحوی وارد انقلاب شدند، میدانستند میخواهند چه کار بکنند؟ چه هدفی را باید از طریق این انقلاب دنبال كنند؟ مسلّم نه، عدهای از آنها فکر میکردند ما از طریق انقلاب میخواهیم فرهنگ مدرنیته را در كشورمان توسعه دهیم تا از اروپا عقب نباشیم، گویا فراموش کردند که از خدای حکیم چه انتظار بزرگی میتوان داشت. این افراد با اینكه در ابتدا با انقلاب به عنوان مقابله با دیكتاتوری شاه، همراهی كردند، ولی هر چه انقلاب بیشتر به سوی اهداف اصلی خود جهت گرفت، اینها آرامآرام از انقلاب فاصله گرفتند و عدهای از آنها روبهروی انقلاب ایستادند و عدهای دیگر از همین افراد بعداً مقابله بیشتری با انقلاب میكنند، چون تمام ارزشها را همان چیزهایی میدانند كه فرهنگ مدرنیته ارزش میداند. هنوز عدهای از كسانی که به ظاهر طرفدار انقلابند، چون نه وضع موعود را میفهمند و نه از وضع موجود آنطور كه باید و شاید متنفرند، دیر یا زود با انقلاب درگیر میشوند، یعنی همانطور که رهبری فرمودند انقلاب هم رُویِش دارد، هم ریزش. هنوز عدهای تکلیفشان را با انقلاب مشخص نکردهاند و به ظاهر درون اردوگاه انقلاب هستند، امّا دل در هوای جای دیگری دارند و لذا هر چه انقلاب به اهداف اصلی خود نزدیكتر شود، فاصله اینها بیشتر میگردد. هنوز انقلاب، روح بقیةاللهیاش را نشان نداده است و آنهایی که هنوز عالَم بقیةاللهی را نشناختهاند، در طرفداری از این انقلاب جدّی نیستند و به جهت نوع بینشی كه دارند، نمیتوانند جدّی باشند. انقلاب اسلامی، دریچة انکشاف یک عالَم است. کسی که هنوز در «زمان» گرفتار است و کسی که هنوز در بند گذشته و آینده است و نه در عالَم اُنس با حقیقت، انقلاب و جایگاه تاریخی آن را نمیفهمد.
در كتاب ارشاد مفید در فصل 3 فیاخبارالمهدی(عج) از امامصادق(ع) نقل شده است كه: «روزهای آن حضرت طولانی شود به طوری كه هرسال از سالهای زمان او برابر ده سال از سالهای شما است».(177) همچنانكه در روایت دیگر داریم: «زمین زیر پای اصحاب مهدی(عج) بهسرعت پیچیده شود».(178) از این روایات استفاده میشود كه در شرایط ظهور بقیةالله، در عین اینكه آن شرایط مانند قیامت كاملاً از قید زمان و مكان آزاد نیست، ولی زمین و زمان با هویت كاملاً مادیِ خود حاكمیت ندارند و روح زمانه نسبت به روزگار ما از تنگنای زمین و زمان آزادتر است، به طوری كه اهل قبر و برزخ نیز امكان ورود به آن عالَم را پیدا میكنند و به اصطلاح به این عالم «رجعت» مینمایند.
طبق آن روایت که هر سالی ده سال میشود؛ دنیا در آخرالزمان با حالت تفرُّق كمتری در صحنه است. همانطور که اگر شما در یك حالت معنوی قرار بگیرید، گذر زمان را كمتر احساس میكنید، چون جنبه معنوی و بیزمانی بر شما غالب شده است، شرایط آخرالزمان شبیه همین حالت است.
عالم بقیةالله یعنی عالمی كه حالت بقاء بر حالت گذرانِ زمانزده، غلبه دارد، عالم از جنس روح انبیاء و اولیاء میشود. در اخبار داریم پیامبر اكرم(ص) با فردی وعده کرده بودند. شش روز سر وعده ایستادند. در روایت دیگر داریم اسماعیل صادقالوعد(ع) ششسال سر وعده ایستاد.(179) قرآن در مورد اسماعیل صادقالوعد به پیامبر(ص) میفرمایند: «وَاذْكُرْ فِی الْكِتَابِ إِسْمَاعِیلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَّبِیًّا»(180) در قرآن خود یاد كن آن اسماعیل را كه صادقالوعد و پیامبر بود. انسانی که حاكم بر «زمان» بشود، در عالَم بقیةاللهی به سر میبرد. بقیةالله یعنی مقامی كه نه به گذشته محدود است و نه به آینده، همچنان كه در مكان هم محدود نیست. در روایت داریم كه یاران حضرت مهدی(ع) شب در خانه خود در اقصی نقاط جهان هستند و صبح در مكه در كنار حضرت جمع میشوند. یا همچنان که عرض شد؛ میفرمایند: زمین زیر پاهای یاران امام میپیچد، یعنی از مکان آزادند. خود شما هم در ماه مبارك رمضان اگر توانسته باشید خوب روزه بگیرید، از نیمة ماه به بعد، گذران زمان را به اندازة روزهای اوّل ماه حس نمیکنید، یك حالت بقاء در شما ایجاد میشود. همانطور كه شما در قیامت در حالت بقاء صِرف قرار میگیرید، چون قیامت فقط روز است، شب ندارد و آخرالزمان بعضی حالات قیامت را دارا است، در قیامت همواره در روز هستید، ولی در دنیا با گذران روبهرو هستند. مثلاً دیروزتان کو؟ رفت، فردایتان هم كه نیامده و نیست. حالا هم که نیست، چون حالا رفت، پس همواره با گذشتهای كه رفت و آیندهای كه نیامده است روبهرویید و در واقع در عدمِ بقاء بهسر میبرید. عموماً ما در عدم و نیستی به سر میبریم، خوشا به حال آنها كه با اتصال به خدای باقی و حضرت بقیةاللهاعظم(عج) از زندگی در نیستیها به هستیها و بقاء وارد شدهاند.
عرض ما این بود كه انقلاب اسلامی در اهداف واقعیاش، دریچة طلوع عالمِ بقیةاللهی است و اگر کسی اهداف اصلی انقلاب اسلامی را نفهمد، میخواهد آن را با پیشرفتهای كشور ژاپن مقایسه كند، در حالیكه پیشرفتهای امثال ژاپن یعنی پیشرفت در سرعت، و سرعت مقابل بقاء است. پس این مسلمانِ به ظاهر انقلابی اگر معنی وضع موعود را نشناسد و در طلب آن نباشد و در انقلاب اسلامی هم آن چیزهایی را دنبال كند كه دنیای مدرن برای خود اصل و هدف گرفته است، اگر تا حالا هم ضد انقلاب نشده است، فردا میشود، چون هرکس بقیةاللهاعظم(عج) را نفهمد، روبهروی نظامی كه متذكر عالم بقیةالله است، میایستد.