وقتی حکمت وجوب امر به معروف و نهی از منکر و موارد استعمال آن را در آیات روایات ملاحظه میکنیم، شاهد نوعی توسعه در مفهوم این تعبیر هستیم. به عنوان نمونه، برخی مراتب امر به معروف و نهی از منکر در روایات را بیان میکنم، تا توسعه در مفهوم امر به معروف و نهی از منکر مشخص شود.
1- ایمان قلبی؛ هنگامی که در روایات شریفه مراتب امر به معروف و نهی از منکر را بررسی میکنیم، اولین مرتبه این وظیفه - به خصوص نهی از منکر - انکار به قلب است، یعنی زمانی که انسان گناه، زشتی و انحرافی را در جامعه میبینید، در دل خود آن را تقبیح کرده و احساس ناراحتی کند؛ این اولین مرتبه نهی از منکر است.
2- اظهار ناراحتی؛ اساس آنچه در روایات آمده، در مرتبه بعد انسان باید ناراحتی خود را در چهره ظاهر کند. وقتی انسان در جامعه با کار زشتی روبرو میشود و گناهی را میبیند، باید علاوه بر انکار درونی، ناراحتی و اشمئزاز خود را با اخم و در هم کشیدن چهره اظهار کند. در روایتی وارد شده که، اگر کسی با گناهی مواجه شد و پیشانی خود را در هم نکشید، و اخم نکرد، آن پیشانی در آتش جهنم چروکیده خواهد شد. پس مرتبه دوم این است که بعد از انکار به قلب، اثر انکار قلبی در چهره ظاهر شود.
3- اظهار به زبان؛ مرتبه سوم، به زبان آوردن و تذکر دادن است، که خود مراتبی دارد.
در مرحله اول، چنان که شرایط مناسب بود و زمینههای لازم برای تاثیر گذاری وجود داشت، با زبانی لین و نرم معروف و منکر را تذکر بدهد؛ و اگر تذکر با زبان لین اثر نداشت، در مرحله بعد، باید با لحنی شدیدتر، از منکر جلوگیری کرد.
3- برخورد فیزیکی؛ اگر تذکر شفاهی در فرد خاطی اثر نکرد، مرحله بعد، برخورد فیزیکی است. این مرتبه دیگری از امر به معروف و نهی از منکر است که اگر امر به معروف و نهی از منکر به صورت تذکر و برخورد لفظی اثر نکرد و شرایط مناسبی وجود داشت و امر به معروف و نهی از منکر برخورد فیزیکی میطلبد، باید این برخورد انجام پذیرد.
البته در جامعه اسلامی که دولت و حکومت اسلامی وجود دارد، برخورد فیزیکی باید از طرف مقامی رسمی، و با مجوز رسمی انجام شود.
5- جهاد؛ مراحلی که تا کنون ذکر شد، همه در موارد متعارف امر به معروف و نهی از منکر است؛ اما مراتب دیگری از امر به معروف و نهی از منکر در روایات و نصایح ذکر شده که شامل جهاد هم میشود. به طور کلی همه انواع جهاد، از مصادیق امر به معروف و نهی از منکر است. حتی جهاد ابتدائی که یک جهادی روشنگرانه است و هدف آن از بین بردن موانع هدایت مردم است، آن هم در واقع نوعی امر به معروف است؛ زیرا جهاد ابتدائی، جامعه به آنچه حق است، وادار شده، و به سوی راه صحیح هدایت میگردد.
هم چنین جهادی که به عنوان دفاع است، نیز نوعی نهی از منکر است؛ زیرا جهاد دفاعی، برای این است که حق در جامعه باقی مانده و محکوم به کفر، انحراف و ضلالت نشود.
یکی دیگر از اقسام جهاد، جهاد با اهل بغی یا جهاد بغات است، - بغات کسانی هستند که در داخل کشور اسلام دست به آشوب و کشتار میزنند و باید با آن جنگید - که این نیز یکی دیگر از مصادیق نهی از منکر است. زیرا با فسادی که در اثر آشوب اخلال گران در جامعه به وجود میآید، مبارزه میکند و جلوی آن را میگیرد.
هم چنین جهاد مصادیق خاصی دیگری نیز دارد، که ممکن است به ندرت اتفاق بیفتد. مثلا اگر در شرایط خاصی در گوشهای از جهان، اساس اسلام به خطر بیفتد، در این جا دولت اسلامی، باید جلوی فساد را بگیرد.