تربیت
Tarbiat.Org

آذرخشی دیگر در آسمان کربلا
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

اصلاح مطلوب‏

حال ببینیم سیدالشهداء (علیه السلام) برای چه قیام کرد؟ برای این که یک نظام خود ساخته متغیر را بر مردم حاکم کند؟ آیا این اصلاح بود؟ یا گفت باید به همان احکامی که جدم آورده است عمل کنید؟ زمانی که می‏دید مدعی خلافت، مشروب خوار است و در حال مستی نماز می‏خواند، آیا او می‏گفت، اهلا و سهلا؟ اصلاح این است؟ یا می‏گفت باید بر مشروب خوار حد جاری کرد؟ آن گاه که کسانی به مشروب خواران چراغ سبز نشان بدهند، در بعضی موارد بعضی از مؤسسات رسمی کشور به مهمان‏های خارجی بگویند اگر آبجو احتیاج دارید برایتان تهیه کنیم! اسم این کارها را اصلاح می‏گذارند! چرا؟
می‏گویند مردم در اوایل انقلاب سختگیری کردند، نگذاشتند مهمان‏های خارجی بیایند، ما این موارد را باید اصلاح کنیم، تا مهمان‏های خارجی بیایند و ما از کنار آن‏ها استفاده کنیم! مهمانان خارجی بیایند در حالی که در چمدان هایشان مشروبات الکلی و چیزهای دیگر باشد! بگذرم.
اصلاح یعنی چه؟ این که سیدالشهداء (علیه السلام) فرمود: انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی باید دید منظور حضرت (علیه السلام) چه بود؟ اجازه بدهید قسمت‏های دیگری از بیانات ایشان را بخوانم، شاید مساله روشن بشود. در بین راه کربلا، در یکی از سخنرانی هایش فرمود: ان رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) قد قال فی حیاته من رای سلطانا جائرا مستحلا لحرم الله ناکثا لعهد الله مخالفا لسنه رسول الله یعمل فی عباد الله بالاتم و العدوان ثم لم یغیر بفعل و لا قول کان حقیقا علی الله ان یدخله مدخله و قد علمتم ان هولاء القوم قد لزموا طاعه الشیطان و تولوا عن طاعه الله و اظهروا الفساد و عطلوا الحدود و استاثروا بالفی‏ء و احلوا حرام الله و حرموا حلاله و انی احق بهذا الامر(96) اگر کسی ببیند که زورمداری و سلطانی که با زور بر دیگران مسلط باشد و قدرتی در اختیار دارد، در سایه قدرت خود پیمان خدا را که عهد عبودیت است، شکسته الم اعهد الیکم یا بنی آدم ان لا تعبدوا الشیطان انه لکم عدو مبین و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم(97) این پیمان خدا است، اگر کسی دید که این شخص در پناه قدرت خود سر از بندگی خدا پیچیده مخالفا لسنه رسول الله، با دستورات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مخالفت کرده و به آنچه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده عمل نمی‏کند، یعمل فی عباد الله بالاثم و العدوان، رفتارش با مردم همراه با گناه و تعدی است، اگر کسی چنین قدرتمندی را دید و با گفتار و رفتار خود روش او را تغییر نداد، یعنی با سخن یا با عمل کاری نکرد که این شخص به مسیر صحیح برگردد، اگر مسلمانی چنین چیزی را دید و کاری انجام نداد که او را از این رفتار غلط باز دارد، کان حقیقا علی الله ان یدخله مدخله حق خدا است که او را نیز با همان ستمکار وارد جهنم کند تا با ستمگران همنشین شود؛ آن حاکم کار خلافی انجام داد، این شخص هم سکوت کرد. سکوت کردن در مقابل کار خلاف مهر امضا بر عمل کسی است که مرتکب خلاف گردیده است و باعث می‏شود که شخص، همنشین خلافکار بشود.
بعد می‏فرماید وقد علمتم ان هولاء القوم قد لزموا طاعه الشیطان کسانی که من با آن‏ها مواجه هستم، یعنی بنی امیه، ملازم اطاعت شیطان شدند و تولوا عن طاعه الله عهد خدا این بود که ان لا تعبدوا الشیطان انه لکم عدو مبین این عهد را بر عکس کردند، اطاعت شیطان می‏کنند، اما خدا را اطاعت نمی‏کنند. واظهروا الفساد مورد شاهد من این عبارت است. این‏ها فساد را ظاهر کردند، فساد را در جامعه پدید آوردند، چه کار کردند؟
در عطف تفسیر عبارت قبل می‏فرماید: و عطلوا الحدود حدود الهی را تعطیل کردند، در موردی که باید دست دزد را ببرند، نمی‏برند، جایی که باید زانی و زانیه را تازیانه بزنند، نمی‏زنند و آن جا که باید سایر احکام الهی را اجرا کنند، نمی‏کنند. این‏ها فساد است، در فرهنگ حسین (علیه السلام) این‏ها فساد است. و استاثروا بالفی‏ء بیت المال را به خود و دار و دسته خود اختصاص دادند، بیت المالی که باید صرف همه مسلمانان بشود، امکاناتی که باید به طور یکسان در اختیار همه قرار بگیرد، در اختیار دار و دسته خود قرار می‏دهند، و احلوا حرام الله آن چه را خدا حرام کرده می‏گویند نه، مقدار کم آن عیب ندارد! یا الان اشکال ندارد! اسلام سیال است! فقه پویا می‏خواهیم! دیروز حرام بود، امروز حلال است! کاری کرده‏اند که حتی بچه‏های متدین می‏پرسند چه وقت رقصیدن حلال می‏شود؟ هنوز حلال نشده است؟ چه زمانی دوست پسر گرفتن و دوست دختر گرفتن جایز می‏شود، هنوز آقایان اجازه نداده‏اند؟ می‏گویم این مسائل حلال شدنی نیست، چیزی که خدا حرام کرده حرام است. می‏گویند نه، خیلی چیزها هست که حرام بوده است حالا حلال شده است! چه وقت این‏ها حلال می‏شود؟ صادقانه سؤال می‏کرد! فقه پویا را به این شکل تعریف می‏کنند، یعنی احکام هم روزی تغییر می‏کند، چه کسی تغییر بدهد؟ قدرت حاکم! بعد امام (علیه السلام) می‏فرماید حال که این گونه شده است.
مگر رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) نفرمود کسی که این رفتارها را تغییر ندهد با آن‏ها در جهنم همنشین خواهد بود در چنین زمانی چه کسی از من سزاوارتر است تکه علیه این‏ها قیام کند، تا این مطالب را تغییر دهد؟ و انی احق بهذا الامر من سزاوارترین کسی هستم که باید این‏ها را تغییر بدهد. پس، حرکت من برای اصلاح این موارد است.
آن جا که گفتم خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی(98) یعنی این مطالب. مصداق اصلاح این موارد است؛ باید حدود الهی برگردد، باید بیت المال مسلمین به طور یکسان در اختیار همه قرار بگیرد، باید مردم به طور یکسان از تسهیلات اقتصادی، اداری، قانونی استفاده کنند، نه این که فقط خویش و قوم‏ها، دار و دسته، هم حزبی‏ها و هم جبهه‏ای‏ها از امکانات و تسهیلات استفاده ببرند. این‏ها فساد است و باید در مقابل این فسادها قیام کرد. حسین (علیه السلام) قیام کرد تا این فسادها را بر اندازد. اگر کسانی اصلاح‏طلبی را این می‏دانند، همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند، همه طالب چنین اصلاحی هستند، چه کسی با این اصلاح مخالف است؟ مگر کسی که مسلمان نباشد.
البته هستند کسانی که با چنین اصلاحی مخالف اند، ولی آن‏ها همان کسانی هستند که به خدا و احکام خدا ایمان ندارند، دروغ می‏گویند که مسلمان اند، برای فریفتن من و شما ادعای اسلام می‏کنند.
اصلاح خوب است اما اصلاح بر اساس سیستم اسلامی، بر اساس نظام ارزشی اسلامی، نه آنچه را که آمریکا یا سایر کفار اصلاح می‏دانند. برای ما آمریکا یا هر کس دیگر چه تفاوتی می‏کند. چون او بیش‏تر اصرار می‏کند ما او را سمبل قرار داده‏ایم، و الا برای ما آمریکا با کسان دیگر فرقی نمی‏کند، هر کافری همین گونه است. هر که با ارزش‏های اسلامی مخالف است ما دشمن او هستیم؛ ما خواستار تحقق ارزش‏های اسلامی هستیم، می‏خواهیم احکام خدا اجرا شود. دنیا می‏گوید این کارها خلاف اعلامیه حقوق بشر است، می‏گوییم آن اعلامیه برای خودتان. ما تا جایی با این اعلامیه موافقیم که در فرهنگ اسلامی جایگاه خودش را داشته باشد. خوب در نظر ما آن است که اسلام می‏گوید خوب است، بد هم آن است که اسلامی بگوید بد است؛ نه آنچه شما یا پارلمان اروپا یا کنگره آمریکا بگوید، گفته‏های آن‏ها برای ما حجیت ندارد، مراجع تقلید ما باید بفرمایند، قرآن باید بفرماید، سنت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) باید بفرماید.
امام حسین (علیه السلام) در بیان دیگری، مشابه همین می‏فرماید: ان هولاء القوم لزموا طاعه الشیطان و ترکوا طاعه الرحمن و اظهروا الفساد فی الارض و ابطلوا الحدود و شربوا الخمور؛
این‏ها حدود الهی را باطل کردند، تعطیل حدود، یک مطلب است؛ باطل کردن، از آن بالاتر است. گاهی می‏گویند امروزه شرایط به گونه‏ای نیست که ما حد الهی را اجرا کنیم.
ولی زمانی هم می‏گویند این حکم بی مورد است، این قانون خلاف ارزش‏های انسانی و انسانیت است، آن گونه که جبهه ملی درباره لایحه قصاص گفتند،(99) و امروز اتباع آن‏ها به صورت صریح‏تر می‏گویند و می‏روند در کنفرانس برلین و در آن جا رسما احکام اسلامی را محکوم کرده و می‏گویند باید تغییر کند!(100) و متاسفانه بعضی از روحانی نماها نیز چنین افتضاحاتی به بار می‏آورند! آن کسانی که خودشان را مدافع قانون اساسی می‏دانند اقلا این بی دین‏ها را به محاکمه بکشانند؛ شما ضروریات اسلام را انکار کرده‏اید! شما آبروی اسلام را در کشورهای خارجی برده‏اید! دفاع از قانون اساسی این‏ها را اقتضا نمی‏کند؟ آیا فقط اقتضا می‏کند که جلوی روزنامه‏ها را باز بگذاریم تا هر غلطی می‏خواهند بکنند؟ هر جسارتی می‏خواهند به مقدسات بکنند؟ فقط در این صورت دفاع از قانون اساسی می‏شود؟ انصاف کجاست؟ شرف کجاست؟
امام حسین (علیه السلام) می‏فرماید: انا اولی بنصره دین الله و اعزاز شرعه من به این که دین خدا را یاری کنم و شریعت خدا را عزیز گردانم اولی هستم. این‏ها شریعت خدا را منزوی و ذلیل کردند، از جامعه کنار زدند، من که پسر پیامبرم (صلی الله علیه و آله و سلم) اولی هستم به این که در مقام عزیز کردن شریعت خدا برآیم. و الجهاد فی سبیله لتکون کلمه الله هی العلیا من باید در راه خدا جهاد کنم، ابی عبدالله حرکت خود را جهاد در راه خدا می‏داند، با این هدف که لتکون کلمه الله هی العلیا تا سخن خدا برترین باشد، کسی بالاتر از سخن خدا حرفی نگوید، آن جا که گفتند خدا گفته است، همه خضوع کنند. نه این که بگوید خدا گفته، ولی این حرف برای 1400 سال پیش خوب است! امروز خود ما بهتر از خدا می‏فهمیم!
هدفی که امام حسین (علیه السلام) در وصیت نامه خود برای برادرش فرمود این بود، انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی شاید کلمه طلب اشاره به این مطلب باشد که، من نمی‏گویم می‏توانم چنین کاری را انجام دهم، همه مشکلات را حل و فسادها را بر طرف کنم، اما در این راه تکاپو می‏کنم و قدم بر می‏دارم؛ نهایت سعی خود را می‏کنم، اگر مردم هم کمک کرده و به وظیفه شان عمل کردند، این کار انجام خواهد شد، مفاسد اصلاح خواهد شد. اما اگر مردم کمک نکردند، من به وظیفه خود عمل کرده‏ام. پس هدف طلب الاصلاح بود، و این هدف به بهترین وجه تحقق پیدا کرد.
آیا از دست یک انسان یا مجموعه کوچکی از انسان‏ها بیش از این بر می‏آمد که چنین تحولی ایجاد کند؟ تحولی که بعد از هزار و سیصد و چند سال این چنین هیجان در مردم پیدا شود، از شرق و غرب عالم برای حسین (علیه السلام) گریه کنند، به یاد حسین (علیه السلام) و برای احیای دین خدا قیام کنند. یکی از ثمرات آن، انقلاب اسلامی ایران بود و نظیر چنین ثمراتی در تاریخ اسلام بارها اتفاق افتاده است. گرچه شاید هیچ کدام به شکوه‏مندی انقلاب اسلامی ایران نبوده است. باید هم چنین باشد، چون تجربه‏ها تکرار می‏شود، مردم از گذشته‏ها بیش‏تر عبرت می‏گیرند، از مفاسد دستگاه ضد اسلامی بیش‏تر پند می‏گیرند. چرا امسال عزاداری‏ها بیش‏تر و بهتر از سال‏های دیگر است؟ چرا؟ شما در شهر خودتان می‏بینید، اگر دو برابر سال‏های قبل نباشد، چیزی در همین حدود است.
بحمدالله، شهرستان‏های دیگر هم به همین صورت است، چرا؟ برای این که دشمنان حسین (علیه السلام) این احمق‏ها دست خود را رو کردند؛ مردم تا به حال باور نمی‏کردند که این‏ها دشمن امام حسین (علیه السلام) هستند. اگر هم مطالبی در زمینه هدف واقعی این افراد گفته می‏شد، کسی باور نمی‏کرد، می‏گفتند این مسائل نادر است؛ با این مطالب بد بینانه است.
اما حالا دیدید چگونه دست‏ها رو شد؟ در چند شهر ایران در همین شب‏های تاسوعا و عاشورا آمدند به دسته‏های عزاداری حمله کردند،(101) در رشت و خرم آباد، کسانی که نمی‏دانند، روزنامه نمی‏خوانند یا رادیو گوش نمی‏کنند، بدانند. البته چند نفر بیش‏تر نبودند، اما برای این که به دیگران جرات بدهند و دیگران را گستاخ کنند، حرکتی هر چند کوچک انجام می‏دهند، تا قداست سیدالشهداء (علیه السلام) و امنیت عزاداری از بین برود، ولو با یک ترقه باشد. این اقدامات رفتارهایی حساب شده است. بی جهت آن شخص نگفت که امسال در ایران ناامنی هایی خواهد شد. آن‏ها از سال پیش نقشه آن را کشیدند.
زمانی که دیدند نقشه هیجدهم تیرماه سال گذشته به ثمر نرسید، سعی کردند اشتباهات خود را تصحیح کنند و کودتای دیگری راه بیندازند. فهمیدند که تا زد و خورد و کشت و کشتار نشود، آن‏ها نمی‏توانند از آب گل آلود ماهی بگیرند. نقشه کشیدند که در این سال این کارها را بکنند. در اصفهان اعلامیه می‏دهند که ما شلوغ خواهیم کرد، در رشت و خرم آباد به دسته‏های سینه زنی جسارت می‏کنند، در بعضی جاهای دیگر بعضی از اوباش به حضرات معصومین (علیهم السلام) جسارت می‏کنند. برای این که حریم‏ها را بشکنند.
این‏ها کارهایی است که دارند می‏کنند؛ آیا اسم این کارها اصلاح طلبی است؟ کسانی که زمینه را برای این کارها فراهم کردند، آن‏ها اصلاح طلبند یا افساد طلب؟ آیا در منطق قرآن، آن‏ها مصلح اند یا مفسد؟ آنان مؤمنند یا منافق؟ الا انهم هم المفسدون و لکن لا یشعرون.(102)
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته