- وظیفه حکومت و جامعه در زمینه آموزش احکام و مسائل
- وظیفه حکومت و جامعه در برابر توطئههای دشمنان
- علل فراموش شدن وظیفه امر به معروف و نهی از منکر
- ایجاد تشکلهای اسلامی برای انجام فعالیتهای اجتماعی
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین، و الصلوه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین، ابی قاسم محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین، اللهم کن لولیک حجه بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه ساعه و فی کل ساعه ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا. السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک.
به برکت نام سیدالشهداء (علیه السلام) چند شب در این عزاخانه حسینی توفیق پاسخ به بعضی از سؤالها درباره داستان عاشورا، و نیز مطالبی در حد توان و فهم گوینده و اقتضای مجلس به عرضتان رسید. مناسب است در این جلسه، مباحث گذشته را جمع بندی و نتیجهگیری کنیم.
سلسله بحثها به این جا منتهی شد که یکی از اهداف سیدالشهداء (علیه السلام) از این قیام همانگونه که خود حضرت (علیه السلام) تصریح فرمودند، امر به معروف و نهی از منکر بود. سعی ما این بود که معانی امر به معروف و نهی از منکر را توضیح دهیم و بررسی کنیم که به کدام معنا، قیام سیداشهداء (علیه السلام) نوعی امر به معروف و نهی از منکر بوده است؟ و در چه شرایطی ممکن است امر به معروف و نهی از منکر به این صورت واجب شود؟ حاصل جواب هم این بود که اگر توطئههای پیچیدهای در جامعه برای محو حقیقت اسلام، گمراه کردن مردم و از بین بردن حکومت اسلامی و حکومت حق وجود داشته باشد و راههای عادی و متعارف، اعم از اقدامات فردی و کارهای اجتماعی، برای حل مشکلات سودی نبخشد، و فقط این راه باقی بماند که قیامی شهادت طلبانه، مظلومیت و حقانیت ثابت بشود، این روش متعین خواهد بود. و اگر شرایطی پیش بیاید که نشان دادن راه حق و تلاش برای برقراری نظام اسلامی متوقف بر چنین کاری باشد، باز هم چنین حرکتی لازم خواهد بود.
البته قیام سیدالشهداء (علیه السلام) چنان برکتی داشت که بعید است در طول تاریخ اسلام مجددا چنین شرایطی پیش بیاید و به اندازهای فضای جامعه اسلامی تیره و تار بشود شناختن حق میسر نباشد. بحمدالله بعد از قیام سیدالشهداء (علیه السلام) شرایطی فراهم شد که سایر ائمه اطهار (علیه السلام) بتوانند حقایق اسلام را در اقطار کشورهای اسلامی تبیین کنند؛ شاگردانی برای تبلیغ، ترویج و تعلیم معارف اسلامی بپرورانند، یارانی را برای انجام حرکتهای ارشادی و احیاگرانه در بلاد مختلف بپرورانند و دیگر به چنین حرکتی چون قیام سیداشهداء (علیه السلام) در زمان بقیه ائمه (علیه السلام) نیازی نبود، انشاء الله بعد از این هم نیازی نخواهد بود. ولی به هر حال مسائل کلی، تابع وجود یا کثرت مصادیق نیست، بلکه حکم آن با وجود یک مصداق مشخص میشود. البته گرچه بعید است چنین قیامی با این وسعت و با این خصوصیات ضرورت داشته باشد، اما ممکن است گاهی قیامهای محدودتری ضرورت پیدا کند. در فرمایشات امروز مقام معظم رهبری هم اشاره به امکان چنین چیزی بود،(142) حتماً کسانی که شنیدند، این مساله را متوجه شدند.
به هر حال، این مسالهای است که باید به آن توجه داشت؛ زیرا آمادگی جامعه اسلامی برای برخورد با دشمنان، امکان نفوذ و موفقیت آنها را کم میکند. اما اگر روزگاری به خواب خرگوشی فرو رفته و به صورتهای مختلف تحت تاثیر تبلیغات دشمنان قرار بگیریم و غیرت دینی را از دست بدهیم، آن وقت دشمنان طمع کرده و شاید باز شرایطی پیش بیاید که احتیاج به چنین حرکتهای شهادت طلبانهای پیدا کنیم. به همین مناسبت بحث نسبتاً طولانی درباره امر به معروف و نهی از منکر عرض کردم و گفتم امر به معروف به معنای عام آن شامل چند عنوان دیگر نیز میشود که یکی از عناوین کلی آن میتواند عنوان تعلیم داشته باشد، یکی دیگر از عناوین کلی آن ممکن است موعظه باشد، و بالاخره میرسد به جایی که یکی از عناوین آن میتواند جهاد باشد.