در مقابل تبلیغات فریبنده چه باید بکنیم؟ باید شناخت، معرفت نسبت به اسلام، تشیع، خط امام حسین (علیه السلام) و امروزه خط امام خمینی (قدس السره الشریف) را تقویت کنیم. باید معرفت خود را تقویت کنیم تا دشمنان امان نیابند افکار ضد امام (قدس السره الشریف) را به نام خط امام (قدس السره الشریف) معرفی کنند. این کاری بود که معاویه کرد، دیگران کردند، امروز هم اتباع معاویه همین کارها را انجام میدهند. مواردی که امام (قدس السره الشریف) صد در صد با آن مبارزه میکرد، امروز به دروغ میگویند امام (قدس السره الشریف) دنبال همینها بوده و همینها را میخواسته است، آزادی را، آزادی غربی را، آزادی بی بند و باری را، و میبینید جوان هایی که تحت تاثیر این حرفها واقع شدهاند چه کارهایی میکنند. روزی من در سخنرانی پیش از خطبهها گفتم اینها دنبال چه میگردند؟ دهها مقاله علیه من نوشتند که این آقا دروغ میگوید، ما فقط آزادی سیاسی میخواهیم. جریان چهارشنبه سوری را دیدید که چه آزادیهایی را میخواستند. کسانی که به برگزاری جشنهای چهارشنبه سوری تشویق کردند، دنبال چه میگشتند؟
میخواستند جشن تخت جمشید را هم تشکیل دهند، بودجه کلانی هم برای این کار گذاشته بودند؛ در مورد این کار ادعا میکنند همان چیزی است که امام (قدس السره الشریف) میخواست، میگویند مگر امام (قدس السره الشریف) نفرمود آزادی، استقلال؟ پس معلوم میشود که امام (قدس السره الشریف) هم همینها را میخواست! ببینید چه مغالطهای؟ امام (قدس السره الشریف) آزادی از دست دشمنان اسلام را میخواست، نه آزادی از خدا و دین و ارزشها را. آنچه عمر شریف امام (قدس السره الشریف) از دوران طفولیت تا پایان عمر صرف آن شد حفظ ارزشهای اسلامی بود، قیام امام (قدس السره الشریف) برای حفظ ارزشها بود، نه برای آزاد کردن مردم از ارزشها. امروز بعضی از مسؤولان کشور بر ما منت میگذارند، اگر بگوییم شما ارزشها را در امور فرهنگی رعایت نمیکنید، میگویند چه ارزشی بالاتر از آزادی، ما آزادی به مردم دادهایم و این بالاترین ارزش است! این همان است که امام (قدس السره الشریف) میخواست! این سخن از همان مقوله است که معاویه به امام حسین (علیه السلام) میگفت تو داری از یزید غیبت میکنی! یزید از تو بهتر است برای این که او از تو غیبت و بدگویی نکرده است! این که میگویی یزید شارب الخمر است غیبت اوست
مغالطه این گونه است.
اگر بخواهیم تحت تاثیر این مغالطات واقع نشویم، باید شناخت خود را نسبت به دین تقویت کنیم. عزیزان من! جوانان عزیز، باید چه کار کنیم؟ باید در شبانه روز وقتی را برای مطالعه و بحث در امور دینی و معارف دینی بگذارید. دین از شکم، رفاه و ورزش کم ارزشتر نیست. برنامهای بگذارید، جلسات مذهبی و مطالعات دینی داشته باشید، بحمدالله بعد از انقلاب کتابهای دینی زیاد نوشته شده است؛ جلسات بحث بگذارید و با هم گفتگو کنید، حتما لازم نیست مبلغ یا معلمی را دعوت کنید، مثل کتابهای مرحوم استاد شهید مطهری - رضوان الله علیه - را به بحث بگذارید، در مورد آنها گفتگو کنید، مطالب آن را حلاجی کنید، آن گونه که طلبهها کتابهای درسی را مباحثه میکنند؛ سطر به سطر بخوانید، برررسی کنید تا مفهوم هر بخش را به دست آورید، توضیح بدهید، بحث کنید، اگر در موردی هم ابهامی بود، فرد مناسبی را هفتهای یک مرتبه یا ماهی یک مرتبه دعوت کنید، تا برای شما توضیح دهد. اگر مطالعات دینی نداشته باشید، جلسات مذهبی هم آن چنان که باید، فعال نباشد و این گونه جلسات فقط به ایام عاشورا و امثال آن اختصاص داده شود، دشمنان اسلام و نظام هم مرتب از رادیوها و تلویزیونها با فیلمهای ویدئویی با روزنامهها! شما را بمباردمان تبلیغاتی میکنند، در این صورت نتیجه چه میشود؟ همین میشود که میبینید. الحمد لله در تودههای مذهبی ما نیست، اما در بعضی مراکز هست و اگر جلوی آن را نگیرید، یعنی خود را مجهز نکنید خدای نکرده تدریجا به درون شما نیز سرایت میکند.
برای مقابله با تبلیغات شیطنتآمیز و گمراه کننده، مطالعه و درس لازم است، و بدون آن معرفت انسان رشد نمیکند. اگر دین برای شما عزیز است، باید وقت گذاشت.
بخشی از اهمیتی که برای ورزش قائل میشوید برای دین قائل شوید، قسمتی از وقتی که جوانها صرف تماشای فوتبال یا حضور در باشگاههای ورزشی میکنند، صرف مطالعه دینی کنند، اگر دین عزیز است باید برای آن سرمایه گذاری کرد. دین با اجبار در دل ما به وجود نمیآید، ایمان به خودی خود رشد نمیکند. عوامل اجتماعی ایمان زداست نه ایمان آفرین، مخصوصا با ارتباطات فرهنگی که امروزه برقرار شده است و با سیاست غلطی که مسؤولان فرهنگی کشور ما یا از روی جهل و نا آگاهی و یا خدای نکرده به عنوان مزدور بیگانگان اعمال میکنند، و در هر حال سیاستی را دنبال میکنند که ضد اسلام است، فرهنگ جامعه به سوی فرهنگ بی دینی و الحاد سوق داده میشود. در مقابل باید شما فعالیت علمی داشته باشید و این کار را وظیفه خود بدانید.