تربیت
Tarbiat.Org

نظریه سیاسی اسلام جلد دوم
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

7. تصویر اسلام از رحمت و غضب خداوند

از جمله شبهاتى كه غربى‌ها بر اسلام و قرآن وارد كرده‌اند این است كه خدایى كه در قرآن معرفى شده عبوس، خشن و اهل غضب و انتقام است؛ امّا خداى انجیل باگذشت، رئوف و با سعه صدر و پر تحمّل و آن قدر مهربان و دلسوز مردم است كه، العیاذ باللّه، پسرش را فرستاد كه كشته شود، تا همه مردم بخشیده شوند و خون او جریمه و تاوان معصیت و گناه گنهكاران گردد ! آیا واقعاً خدایى كه قرآن معرفى مى‌كند خشن و عبوس است، یا رحیم و رئوف؟
پاسخ شبهه فوق این است كه خداوند هم داراى صفت رحمت است و هم داراى صفت غضب. هم «ارحم الرّاحمین» است و هم «اشدّ المعاقبین»؛ و از 114 سوره قرآن، 113 سوره با «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»آغاز مى‌گیرد كه در آن دو عنوان از صفت رحمت خدا؛ یعنى، «رحمان» و «رحیم» آمده است. تنها یك سوره از قرآن با «بسم الله» آغاز نشده است امّا در سوره نمل دو بار عنوان «بسم الله» آمده است و علاوه بر طلیعه سوره، در میانه سوره نیز تكرار شده است؛ آنجا كه ملكه سبا نامه حضرت سلیمان به خود را كه با «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» آغاز شده است، بر قوم خود مى‌خواند. به هر حال، در قرآن 114 مرتبه عنوان «بسم اللّه الرحمن الرّحیم» تكرار شده كه در آن دو صفت از رحمت الهى ذكر گردیده است. اما در كنار معرّفى رحمت بى‌كران الهى، آیاتى نیز ویژگى خشم و غضب خدا را معرفى مى‌كنند؛ از جمله:
«... وَ اللَّهُ عَزِیزٌ ذُو انْتِقَام.»(41)
و خداوند (براى كیفر بدكاران و كافران لجوج) عزّتمند و صاحب انتقام است.
«إِنَّا مِنَ الُْمجْرِمِینَ مُنْتَقِمُونَ.»(42) ؛ مسلّماً ما از مجرمان انتقام خواهیم گرفت.
«... فَبَاءُو بِغَضَب عَلَى غَضَب وَلِلْكافِرِینَ عَذَابٌ مُهِینٌ.»(43)
از این‌رو، به خشمى بعد از خشمى (از سوى خدا) گرفتار شدند؛ و براى كافران مجازاتى خواركننده است.
اگر اروپاییان ـ به تعبیر خودشان ـ خداى خود را فقط مهربان و رحیم معرفى مى‌كنند و
( صفحه 234 )
مى‌گویند خداى ما خشم و غضب ندارد، خدایى را كه در اسلام و قرآن معرفى شده است، درست معرفى نكرده‌اند؛ و چنانكه آنها مى‌گویند خدایى كه ما به آن معتقدیم فقط اهل خشم و غضب نیست. بلكه هم داراى رحمت است و هم داراى غضب، و بى‌تردید رحمت او بر غضب و خشم او برترى و چیرگى دارد؛ از این رو فرمود:
«... كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ...»(44) ؛ (خداوند) رحمت (و بخشش) را بر خود حتم كرده است.
این معنى در روایات فراوان و متواترى از ناحیهّ شیعه و سنّى نقل شده است و در دعاهاى ما آمده است كه:
«یا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ.»؛ اى كسى كه رحمتش بر غضبش پیشى گرفته است.
یعنى رحمت خدا غضب او را نفى نمى‌كند، بلكه بر آن سبقت دارد و تا آنجا كه حكمت و لطف و فضل الهى ایجاب كند، بندگان مشمول رأفت و رحمت حضرت حق خواهند بود و خشم و غضب الهى ظاهر نمى‌گردد؛ مگر در هنگامى كه ضرورت باشد خداوند عده‌اى را گرفتار خشم و غضب خود گرداند. از این روست كه مى‌نگریم خداوند بر اقوامى چون قوم عاد، ثمود و لوط ـ كه داستانشان در قران نیز آمده است ـ غضب كرد و با فرود آوردن عذاب خویش بر آنها، نابودشان ساخت. چرا كه آنان با آن كه پیامبران الهى مكرّر آنان را دعوت به هدایت كردند و براى این كه مسیر هدایت در برابرشان آشكار و هویدا شود، معجزات و نشانه‌هاى الهى را نیز ارائه دادند؛ با این همه راه طغیان و فساد پیش گرفتند و اندكى تغییر در رفتار پلید و زشت آنان رُخ نداد و بیش از پیش به عصیان و مخالفت با دستورات الهى و پیامبر او پرداختند. اینجا بود كه حكمت و مشیّت الهى ایجاب كرد كه آنان گرفتار خشم و عذاب الهى گردند، تا عبرتى باشند براى مفسده‌جویان و گردنكشان لجوج و معاند.
بنابراین، خدایى كه در قرآن معرفى شده است، عبوس نیست، بلكه خداى رحمت و مهربانى است و تنها به هنگام ضرورت و جایى كه حكمتش ایجاب كند، خشم و غضب خویش را بروز مى‌دهد. پس در برابر این سؤال كه آیا اسلام مبتنى بر رحمت و مهربانى است و یا مبتنى بر سخت‌گیرى و خشونت است؛ مى‌گوییم: در اسلام اصل، رحمت است و بنابراین
( صفحه 235 )
است كه رحمت و رأفت حاكم گردد، اما در موارد خاصّى كه قرآن نیز به آنها اشاره دارد، نباید رحمت و رأفت نشان داد و آنجا باید سخت‌گیرى، شدّت عمل و خشونت نشان داد. خداوند نیز هم داراى صفت رحمت است و هم داراى خشم، غضب و انتقام.