تربیت
Tarbiat.Org

نظریه سیاسی اسلام جلد دوم
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

13. قرآن و لزوم دشمنى و برائت جستن از دشمنان

نتیجه گرفتیم كه اولا خدایى كه اسلام معرفى مى‌كند هم رحمت دارد و هم غضب، و گرچه رحمتش افزونتر است و بر غضب او پیشى مى‌گیرد، اما چنان نیست كه رحمت خداوند غضب او را نفى كرده باشد چنان كه خداوند بر پاره‌اى از اقوام كه بر گناهان خویش اصرار ورزیدند، غضب كرد و آنان را گرفتار عذاب خود ساخت.
ثانیاً، اسلام احكام تند و خشنى علیه دشمنان و معاندان با اسلام دارد و از مردم مى‌خواهد كه نسبت به دشمنان خدا صریحاً اظهار نفرت و اظهار برائت كنند. جا دارد كه دوستان سوره ممتحنه را مطالعه كنند كه در آن شیوه برخورد مسلمانان با مشركان و كفّار ترسیم شده است و كسانى كه طرح دوستى با دشمنان خدا مى‌ریزند، مورد نكوهش قرار مى‌گیرند و خداوند ما را از این كه پنهانى و مخفیانه با دشمنان اسلام سازش كنیم و نرد دوستى ببازیم، بر حذر مى‌دارد. در آن سوره، خداوند از مسلمانان مى‌خواهد كه از ابراهیم و یاران او پند گیرند و شیوه برخورد او با مشركان و دشمنان خدا را الگوى خویش سازند، نه این كه بر روى دشمنان و منافقان و عوامل آشكار و پنهان دشمن كه كمر به نابودى اسلام و مسلمین بسته‌اند، لبخند بزنند!
«یَا اَیُّهَا الَّذِینَ امَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا عَدُوِّى وَعَدوَّكُمْ أَوْلیاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِیّاكُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِنْ كُنْتُمْ خَرَجْتُمْ
( صفحه 246 )
جِهاداً فِى سَبِیلِى وَابْتِغَاءَ مَرْضَاتِى تُسِرُّونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَیْتُمْ وَمَا أَعْلَنْتُمْ وَمَنْ یَفْعَلْهُ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِیلِ.»
اى كسانى كه ایمان آورده‌اید، دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید. شما نسبت به آنان اظهار محبت مى‌كنید، در حالى كه آنها به آنچه از حق براى شما آمده كافر شده‌اند و رسول الله و شما را به جهت ایمان به خداوندى كه پروردگار همه شماست از شهر و دیارتان بیرون مى‌رانند. اگر شما براى جهاد در راه من و جلب خشنودى‌ام هجرت كرده‌اید، (پیوند دوستى با آنان برقرار نسازید،) شما مخفیانه با آنها رابطه دوستى برقرار مى‌كنید؛ در حالى كه من به آنچه پنهان یا آشكار مى‌سازید از همه داناترم و هر كس از شما چنین كارى كند، از راه راست گمراه شده است.
«قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِى إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بَرَءَاءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَیْنَنَا وَبَیْنَكُمْ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدَاً حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللّهِ وَحْدَهُ...»(50)
براى شما سرمشق خوبى در زندگىِ ابراهیم و كسانى كه با او بودند وجود داشت، در آن هنگامى كه به قوم (مشرك) گفتند: ما از شما و آنچه غیر از خدا مى‌پرستید بیزاریم؛ ما نسبت به شما كافریم و میان ما و شما عداوت و دشمنى همیشگى آشكار شده است، تا آن زمان كه به خداى یگانه ایمان بیاورید.
به ما مى‌گویند كه صحبت از زندگى كنید و دیگر شعار مرگ بر آمریكا سر ندهید. نخیر، باید شعار مرگ بر آمریكا گفت و بالاتر، چون ابراهیم باید صریحاً به آنها بگوییم: تا هنگامى كه در برابر حق خضوع نكنید و سر در مقابل خدا فرود نیاورید و دست از سلطه‌جویى و خوى استكبارى بر ندارید و از مسیرى كه پیش گرفته‌اید باز نایستید و منافع مردم دنیا را به یغما نبرید و ملل آزاده را سركوب نسازید، ما با شما دشمن هستیم. در حالى كه آنها منافع و ثروت كشور ما و سایر كشورها را به یغما برده‌اند و خسارات فراوانى به ما وارد ساخته‌اند به عزّت و حیثیّت ما ضربه وارد كردند و تعداد زیادى از عزیزانمان را كشتند، چگونه با آنها دوست شویم
( صفحه 247 )
و اظهار محبت كنیم؟ آیا دهها و صدها بار تجربه در دنیا كافى نیست كه ما درك كنیم كه آنها بجز به خوى استكبارى و منافع خود به هیچ چیز دیگر نمى‌اندیشند؛ باز هم فریب آنان را بخوریم.
پس اسلام و قرآن به ما دستور مى‌دهند كه نسبت به دشمنان صریحاً اظهار برائت و دشمنى كنیم. حال اگر ما تابع این اسلام و قرآنى هستیم كه میلیونها نسخه از آن در دست مسلمانان وجود دارد و بر برائت از دشمنان تأكید دارد و این اظهار برائت و دشمنى تنها در چارچوبه قوانین جزایى نیست، بلكه فراتر از آن است؛ چگونه مى‌گوییم باید به روى همه لبخند زد و نسبت به همه مهربان بود؟

( صفحه 249 )