تربیت
Tarbiat.Org

نظریه سیاسی اسلام جلد دوم
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

5. پیامبران و شیوه هدایت مردم

با این نگرش، خداوند پیامبرانش را فرستاد تا مردم را به آنچه خیر و صلاح دنیا و آخرتشان
( صفحه 212 )
در آن است دعوت كنند. فرستاده و پیامبر خدا ابتدائاً راهنمایى و دعوت به حق مى‌كند و آیات الهى را بر مردم مى‌خواند و با آگاهى‌دادن به آنها و بالا بردن سطح شناخت و معرفت آنها، زمینه پذیرش حق و تكالیف الهى را فراهم مى‌آورد. بواقع، در این مرحله پیامبر نقش عقل منفصل را ایفا مى‌كند و بدون این كه فشارى و تحمیلى بر مردم داشته باشد و بدون این كه آزادى‌هاى آنها را سلب كند، فهم آنها را بالا مى‌برد تا زمینه انتخاب و گزینش آزادانه در آنها فراهم آید و آزادانه به سوى پذیرش اسلام و احكام تعالى بخش آن رهنمون گردند.
پیامبر براى این مبعوث مى‌گردد كه حق و باطل را به مردم بشناساند و آنان را بین دوراهى حق و باطل قرار دهد، تا آنان آگاهانه یا راه حق را برگزینند و یا راه باطل را. براى این منظور او نمى‌تواند بزور مردم را به رسالت خود دعوت كند و با فشار در افكار مردم تصرف كند، این خلاف اراده الهى است. اراده الهى به این تعلق گرفته است كه مردم پس از آگاه شدن به حق و باطل آزادانه هر یك را خواستند برگزینند. پس فرستاده خدا در آغاز دعوت خویش باید با مردم تماس برقرار كند و با آنان اُنس بگیرد و با آنان سخن گوید و با دلایل عقلى و ارائه معجزات و آیات الهى پیام خود را به مردم برساند و حق را به آنان بشناساند.
پیامبران الهى، در راستاى دعوت مردم به خداوند و آیات او و استقرار نظام الهى، هیچ‌گونه تحمیل و اجبارى را در حقّ مردم روا نمى‌داشتند و در مرام آنها به آزادى انسانها و انتخاب آگاهانه مردم توجّه خاصّى مى‌شده است و در واقع بیش از سایر نظامها آزادى‌هاى مردم را محترم مى‌شمردند و تلاش و سعى آنها بر این بود كه مردم در مواجهه با دعوت و نظامى كه ارائه مى‌شد، از انتخاب كاملا آزادى برخوردار باشند. این بدان روست كه هدف خداوند از آفرینش انسان این است كه او موجودى آزاد و انتخاب‌گر باشد و با اراده آزاد خود حق را بپذیرد و به آن هدایت گردد و بهره‌گیرى انبیاى الهى از تحمیل و زور، در راستاى دعوت خویش و استقرار نظام الهى، با هدف خداوند ناسازگار است. اگر بنا باشد كه انسان با اجبار و زور راهى را برگزیند، چه بسا حقانیّت آن راه را نشناسد و حتّى ممكن است معتقد باشد كه آن راه صحیح نیست؛ و براى تشخیص درستى و حقانیّت راهى باید ابتدا به انسان آگاهى و شناخت داد و راه را براى انتخاب آزاد او هموار ساخت. باز از آن جهت كه هدف خداوند این
( صفحه 213 )
است كه انسانها آزادانه و آگاهانه و با معرفت مسیر حق و آیات الهى را بپذیرند، خداوند با معجزه راه حق را به مردم تحمیل نكرده و اراده او به این تعلق نگرفته بود كه حتّى با معجزه انتخاب آگاهانه مردم را سلب گرداند و در اراده آزاد آنها تصرف كند تا بى‌اختیار حق را بپذیرند و در برابر آن از خود مقاومتى نشان ندهند. از این‌رو خداوند فرمود:
«لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلاَّ یَكُونُوا مُؤْمِنِینَ. إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ ایَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِینَ.»(32)
(اى پیامبر) گویى مى‌خواهى جان خود را از شدّت اندوه از دست‌دهى، به جهت این كه آنها ایمان نمى‌آورند! اگر ما اراده كنیم، از آسمان بر آنان آیه‌اى نازل مى‌كنیم كه گردنهایشان در برابر آن خاضع گردد.