انبیای الهی كه نشان دادند عاقلترین انسانهای روزگارشان هستند همهی دیندارى را پیشهی خود كردند و از طرف دیگر نادانترین انسانها كسانى بودهاند كه نه تنها دیندارى نكردهاند بلكه رو به روى دین و دیندارى آن انسانهای بزرگ ایستادند. حال مقایسه کنید ما در چه وضعى نسبت به این دو طیف قرار گرفتهایم. عقل ما به اندازهاى است كه توانستهایم در دین خدا تعمق و تفقه کنیم، و درست به اندازهاى كه عاقلیم مىتوانیم خودمان را نجات دهیم. دیندارىِ ضعیف علاوه بر این كه ظلم بزرگى به دین است، نمىتواند باعث نجات ما شود. زیرا ضعفى كه در دیندارى داریم باعث ربوده شدن سایر ابعاد دین ما نیز مىشود. ملاصدرا«رحمتاللهعلیه» مثالى دارد، مىگوید: شما به چهرهاى كه همهی اجزاى آن زیبا است ولى بینی آن زشت است، زیبا نمىگویید و به طور كلى آن صورت را زشت محسوب مىكنید، دین ناقص هم كه بعضى از دستورات آن رعایت نشود، همین طور است. علماى اخلاق هم مثال بسیار زیبایى مىزنند كه البته از باب تذكّر است. مىگویند: هر نقطه ضعفى كه در دیندارى داشته باشید، شیطان از همان نقطه شروع مىكند واردشدن و كمكم همهی دین شما را مىگیرد. پس راه نجات ما این است كه هیچ دستگیرهاى به شیطان ندهیم. چگونه؟ با محكمگرفتن دستورات دین و اینکه دیندارى را به صورتی جدّی ادامه دهیم. در آن صورت است که از برکات همهجانبهی دین بهرهمند میشویم و از حاکمیت نفس امّاره آزاد میگردیم.
همانطور که امام خمینى«رض» فرمودند: «مملكت اسلامى باید همهاش اسلامى باشد»، قلب و عقل و ذهن و اعمال مسلمانان همه باید در کنترل اسلام باشد تا همهی ابعاد آنها در مسیر الهی سیر کند. اگر با دین به صورت تفنّنى و تفریحى برخورد كنیم دیندارىِ ما بیهوده است زیرا تمام دین را وارد همهی زندگی خود نمیکنیم. همیشه تنها كسانى تا پاى جان در مقابل دشمنان دین ایستادهاند كه تمام دین را پذیرفته باشند و به بهترین نحو از امتحانات الهی سرفراز بیرون آمدهاند. ولی بقیه افراد كه دینِ نیمبندى داشتند بالاخره در طول امتحاناتِ زندگى، دینشان را از دست داده و مردود گشتهاند و قرآن از این جهت ملتهایی را که به بعضی از قسمتهای دین ایمان آورده و به بعضی از قسمتهای آن کافر گشتهاند، سرزنش میکند. میفرماید: «أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَما جَزاءُ مَنْ یَفْعَلُ ذلِكَ مِنْكُمْ إِلاَّ خِزْیٌ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ یُرَدُّونَ إِلى أَشَدِّ الْعَذابِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ»(116) آیا به بعضى از دستورات كتاب آسمانى ایمان مىآورید، و به بعضى كافر مىشوید؟! براى كسى از شما كه این عمل را انجام دهد، جز رسوایى در این جهان، چیزى نخواهد بود، و روز رستاخیز به شدیدترین عذابها گرفتار مىشوند و خداوند از آنچه انجام مىدهید غافل نیست.
همهی حرف آن است که پذیرفتن قسمتى از دین، نجاتدهنده نیست. خواهرى كه نسبت به برخورد دینى خود با نامحرم حساس نیست یا برادرى كه نسبت به ظاهر اسلامى خود احساس تعهد نمیکند دستگیرهاى به شیطان دادهاند تا شیطان از همان طریق همهی دین آنها را از قلبشان برباید. نمىخواهم بگویم هركس دین را پذیرفت باید از همان ابتدا همهی نكات دینى را رعایت كند و اگر سهواً مرتكب مكروهى شد با او برخورد تند بكنیم. عرض بنده آن است که بدانید اگر میخواهید از برکات دینِ خدا بهرهمند شوید باید به همهی ابعاد دین الهی متعهد باشید نه اینكه به قسمتى از آن عمل كنید و قسمتهایى از آن را منکر شوید. باید بناى ما این باشد كه همهی دین را عمل کنیم و جان و همت خود را در راه دیندارىِ خود صرف كنیم این است معنای توصیهی حضرت به فرزندشان که میفرمایند: «جاهِدْ فِى اللّهِ حقَّ جِهادِهِ».