فراموش نكنیم كه معصومین(ع) به عنوان انسانهای کامل، عالىترین مسائل انسانى را گفتهاند و ما باید تلاش كنیم تا زبان آنها را بفهمیم، هرچند این کار در ابتدا كار مشكلى است، اما مگر نباید قطرهها به دریا وصل شوند تا بمانند؟ امام معصوم، كلِّ انسان و مظهر کامل انسانیّت است و به تعبیری دریاى انسانیّت میباشد، و انسانها باید به دریاى انسانیت وصل شوند تا در مشغلههای روزمرّهی دنیا پوچ و نابود نگردند. اگر سخنان و رهنمودهای امامان معصوم(ع) را به گونهاى نفهمیم كه بر جانمان اثر كند باید بدانیم گرفتار ذهنیات غلط هستیم و باید از خدا بخواهیم تا توفیق فهم كلام امام را به ما ارزانى دارد.
در روایات شیعه و سنّى آمده است كه «عَلِیٌّ قَسِیمُ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ»(42) یعنی امیرالمؤمنین على(ع) تقسیمکنندهی بهشت و جهنم است. باز از رسولاللّه(ص)، داریم؛ «یَا عَلِیُّ إِذَا كَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ أَقْعُدُ أَنَا وَ أَنْتَ وَ جَبْرَئِیلُ عَلَى الصِّرَاطِ وَ لَمْ یَجُزْ أَحَدٌ إِلَّا مَنْ كَانَ مَعَهُ كِتَابٌ فِیهِ بَرَاةٌ بِوَلَایَتِكَ»(43) یا على روز قیامت من و تو و جبرئیل بر صراط مى نشینیم و هیچكس از آن عبور نخواهد كرد مگر نوشتهاى داشته باشد كه در آن برات ولایت تو باشد. این روایت معنای عمیقی دارد اما همین كه چنین امرى وجود دارد كافى است براى اینكه تلاش كنیم تا علاقه به امام(ع) را در خودمان زیاد كنیم و ایشان إنشاءاللّه به ما نظرى افكنند. اگر امام(ع) به ما نظر نكنند تقریبا هر كارى بكنیم بىخاصیت است، زیرا نماز و روزه بدون محتواى ولایت مشكل کسی را حل نمىكند. به قول حافظ:
کلید گنج سعادت قبول اهل دل است
مبادْ کس که در این نکته شکّ و ریب کند
امام معصوم همان دل واقعی است که تا او در مقام خود نحوهی زندگی ما را نپذیرد ما زندگی درستی نداشتهایم. گفت:
تسبیح و خرقه، لذت مستی نبخشدت
همّت در این عمل، طلب از میّ فروش کن
مشكل را «پیر مى فروش» حل مىكند. بنا به فرمایش بزرگان «پیر مى فروش» در تعبیرات حافظ حضرت امیرالمؤمنین على(ع) است که در مقام عصمت است و هرچه بکند عین رعایت باشد و لذا حافظ در این رابطه میگوید:
بندهی پیر مغانم که ز جهلم برهاند
پیر ما هر چه کند عین رعایت باشد
آن پیر مغانی که هرچه کند عین رعایت است باید در به روی انسان بگشاید و گرنه درِ دیگری در این عالم نیست که ملکوت را بر روی انسان بگشاید، به همین جهت حافظ میگوید:
گرم نه پیر مغان در به روی بگشاید
کدام در بزنم چاره از کجا جویم
به همین جهت عرض میکنم اگر امام به ما نظر نکند کارهایمان بیخاصیت خواهد بود چون مِىّ فروش به جاى علم، عشق مىدهد، و امام بیش از آنكه عالم به خدا باشد عاشق خدا است. دینى كه در آن عشق نباشد جز یك مقدار اطّلاعات نیست. ایمان به طور قطع با عشق و شیدایى همراه است و امیرالمؤمنین على(ع) قلهی این شیداییاند و از این قله با ما سخن میگویند و راهکارهای عشق الهی را در مقابل ما میگشایند.