تربیت
Tarbiat.Org

فرزندم این چنین باید بود[جلد اول](شرح نامه ۳۱ نهج البلاغه)
اصغر طاهرزاده

ادب مناظره

مرحوم فیص کاشانی برای مناظره، شروط و آدابی برمی‌شمارد به قرار زیر:
1. هدف باید، رسیدن به حق و آشکارشدن آن باشد، نه آشکارشدن درستی نظر من و فراوانی علم! که این، مراء است و از آن نهی شده است. قصد حق از آنجا دانسته می‌شود که امید تأثیر و پذیرش در طرف باشد، و اگر انسان بداند که صحبت بی‌تأثیر است و طرف از رأی خود بر نمی‌گردد، این مناظره جایز نیست، چون آفاتی بر آن مترتب می‌شود.
2. مناظره‌کننده، صاحب‌نظر در مسئله باشد و اگر حق بر زبان طرف مقابل جاری شد، از موضع فکری خود، به رأی طرف مقابل عدول کند.
3. اَهم و مهم مسئله و ضرورت بحث و مجادله را محاسبه کند و سپس وارد بحث شود.
4. مناظره، کمتر در ملأ عام باشد، زیرا در حضور مردم، انگیزه‌های ریا و حرص و برتری‌جوئی بیشتر آشکار می‌شود و عمل می‌کند.
5. در پی‌جوئی حق، مثل آن باشد که دنبال گمشده‌ای است که اگر یافت، خوشحال شود، هرچند در کلام حریف باشد و او را یاور خویش در یافتن گمشده ببیند، نه دشمن.
6. هرگاه رقیب می‌خواهد از سؤالی به سؤالی و از دلیلی به دلیلی دیگر منتقل شود، جلوگیر نشود، بلکه او را در رسیدن به مقصود و نکته‌ی مورد نظر، یاری کند.
7. با کسانی مناظره کند که استقلال علمی دارند، تا اگر جویای حق است، از آنان بهره ببرد. بسیاری از افراد از بحث و مناظره با زبردستان و پختگان پرهیز می‌کنند، تا مبادا حقی بر زبان آنان جاری شود، بلکه بیشتر علاقه‌مند به بحث با افراد پائین‌تر و ضعیف‌ترند تا باطل خود را ترویج کنند.(246)
جدال احسن و بحث آزاد، کار هرکس نیست. هم سعه‌ی صدر و وسعت نظر می‌خواهد، هم تسلط بر مطلب، هم قدرت بر استدلال لازم دارد، هم حوصله‌ی نتیجه‌گیری .
امامان معصوم(ع) به ما تذکر داده‌اند که هرگاه انسان با دانشمندى مراء كند، وى پى مى‌برد كه آن فرد در جست و جوى علم نیست و دانش خویش را عرضه نمى‌كند و اگر با جاهل مراء كند، جاهل او را خوار و پست مى‌سازد؛ پس انسان در هر دو صورت باید از این عمل بپرهیزد. امام صادق(ع) از وصیت ورقه بن نوفل بن خدیجه مى‌فرماید: «لَا تُمَارِی جَاهِلًا وَ لَا عَالِماً فَإِنَّكِ مَتَى مَارَیْتِ جَاهِلًا أَذَلَّكِ وَ مَتَى مَارَیْتِ عَالِماً مَنَعَكِ عِلْمَهُ وَ إِنَّمَا یَسْعَدُ بِالْعُلَمَاءِ مَنْ أَطَاعَهُمْ الْخَبَر»(247) با فرد نادان و با دانشمند مراء نكن؛ زیرا اگر با جاهل مجادله كنى، آزارت مى‌دهد و اگر با دانشمند مجادله كنى، علمش را به تو عرضه نمى‌كند. كسانى به وسیله‌ی دانشمندان سعادتمند مى‌شوند كه خواهان علم، و در برابر دانش و دانشمند فروتن باشند. حضرت رضا(ع) مى فرمایند: «لَا تُمَارِیَنَّ الْعُلَمَاءَ فَیَرْفُضُوكَ وَ لَا تُمَارِیَنَّ السُّفَهَاءَ فَیَجْهَلُوا عَلَیْك‏»(248) با دانشمندان مراء نكن ، تا تو را از خودشان دور نسازند و با نادانان نیز مراء نكن، تا با تو جهالت نكنند.
امام صادق(ع) در جاى دیگرى مى‌فرمایند: «لَا یُمَارِیَنَّ أَحَدُكُمْ سَفِیهاً وَ لَا حَلِیماً فَإِنَّهُ مَنْ مَارَى حَلِیماً أَقْصَاهُ وَ مَنْ مَارَى سَفِیهاً أَرْدَاه‏»(249) هیچ‌یك از شما نباید با بردبار و نادان مراء كند، همانا هركس با بردبار مراء كند، بردبار او را (از خود) دور مى‌سازد و هركس با سبك‌مغز مراء كند، آن نادان او را به نابودى مى‌كشاند.
مراء موجب نابودى اعمال نیك انسان مى‌شود. امام صادق(ع) به محمد بن نعمان فرمودند: «یَا ابْنَ النُّعْمَانِ إِیَّاكَ وَ الْمِرَاءَ فَإِنَّهُ یُحْبِطُ عَمَلَك‏»(250) اى پسر نعمان! از مراء بپرهیز، همانا مراء عمل تو را از بین مى‌برد.
پیامدهاى مراء غیر از این‌كه در وجود خودِ فرد آشكار مى‌شود، به اجتماع نیز سرایت مى‌كند. این رفتار ناپسند سبب مى‌شود از محبت دو طرفه كاسته شود تا به آن‌جا كه شاید این محبت، از بین برود. امام صادق(ع) فرمودند: «إِذَا أَحْبَبْتَ رَجُلًا فَلَا تُمَازِحْهُ وَ لَا تُمَارِه‏»(251) اگر كسى را دوست دارى با او شوخى و مراء نكن. امیرمؤمنان على(ع) هم مى‌فرمایند: «لَا مَحَبَّةَ مَعَ كَثْرَةِ مِرَاء»(252) هیچ محبتى با دامن‌زدن به مراء پایدار نخواهد ماند. خرده‌گیرى از گفتار دیگران، دوستى‌ها را از بین برده، دل‌ها را از هم چركین مى‌كند تا جایى كه در پى آن دشمنى و كینه پدید مى‌آید. در این صورت شخص یا دشمنى خود را ظاهر مى‌كند یا اگر نتوانست، به ظاهر ادعاى دوستى كرده ولی در باطن كینه مى ورزد و عملاً یک نوع نفاق بروز می‌کند و بر این اساس امام صادق(ع) به نقل از حضرت على(ع) مى‌فرمایند: «إِیَّاكُمْ وَ الْمِرَاءَ وَ الْخُصُومَةَ فَإِنَّهُمَا یُمْرِضَانِ الْقُلُوبَ عَلَى الْإِخْوَانِ وَ یَنْبُتُ عَلَیْهِمَا النِّفَاق‏»(253) از مراء و دشمنى بپرهیزید. همانا این دو، دل‌هاى برادران (دینى) را بیمار مى‌كند و نفاق بر آن دو مى‌رویاند.
مراء نه‌تنها انجام‌دهنده‌ی خویش را به وادى گناه مى‌كشاند، بلكه طرف مقابلِ او را نیز به نفاق وا مى‌دارد. عامل مراء چه بسا مى‌كوشد تا طرف مقابل را با دروغ، تهمت و توهین، كوچك كند یا حتى براى رسیدن به هدف خود سخنان ركیك و ناهنجار بر زبان آورد. از حضرت زین العابدین(ع) چنین روایت شده است: «وَیْلُمِّهِ فَاسِقاً مَنْ لَا یَزَالُ مُمَارِئاً»(254) واى بر کسى كه خلق و خوى او مراء است.
امام صادق(ع) فرمودند: «لَا تُمَارِ فَیَذْهَبَ بَهَاؤُك‏»(255) مراء نكن تا ارزش تو از بین نرود. روشن است كه رشد و كمال جامعه به دو چیز بستگى دارد: یکی وحدت و یگانگى قلب‌ها و دیگری پیشرفت دانش. حال اگر در جامعه‌اى مراء و پیكار لفظى رایج شد، پیوند قلب‌ها گسسته، یك‌پارچگى از بین مى‌رود. همچنین در آن جامعه دیگر دانشمند علمش را عرضه نمى‌كند، و اکثر افراد گرفتار فسق، بدبینى و بى‌منطقی مى‌شوند؛ در نتیجه، دانش از رشد باز ایستاده، جامعه از ارزش تهى می‌شود.