«عملزدگى» بیمارى صدسالهی اخیر جهان مدرن است، آمریكایىها به داشتن این صفت از بقیهی غربیها مشهورتراند. در بیماری عملزدگی انسانها فقط به صورت و ظاهر عمل مىاندیشند، دیگر كارى ندارند كه آن عمل، عمق و حقیقت دارد یا ندارد و آیا انسان را به چیزی ماورای عالم خیال و تَوَهُّم میبرد یا نه و این بیثمرترین نوع زندگی است، زیرا تنها ظاهر کار برایشان اهمیت دارد. حتی در چنین فرهنگی اگر عبادتی صورت گیرد، ظاهر عبادات مدّ نظر قرار میگیرد و بر همین ظاهر تأکید میشود. از این جهت است که برادران و خواهران مذهبى هم كه بیشتر گرفتار عملزدگی هستند و كمتر در دین تعمق مىكنند، فعالیتهای دینیشان به سرعت به بنبست میرسد. بسیار اتفاق مىافتد كه این افراد براى دین زحمت ایجاد مىكنند و با توجه بر روی زحمتهایی که این افراد ایجاد مىكنند به اهمیت کلام امام پی میبریم که چرا مىفرمایند: «در دین تفقه کنید» چقدر افرادى مثل امام خمینی و علامه طباطبائی«رحمةالله علیهما» که در دین تعمّق و تفقّه كردهاند، برای جامعه مفیدند، هم براى خود مفید بودند و هم براى دیگران. برعکس، عموما آدمهاى كم عمق و عملزده مزاحم حیات طبیعى و دینی بقیه هستند و مردم را هم از دین بیزار میکنند. بزرگترین خدمتى كه این افراد مىتوانند به خودشان و بقیه بكنند آن است كه از كارهایشان دست بكشند تا مردم در بستری مناسب و با تفقه در دین مسیر صحیح را انتخاب کنند. اگر احساسات به تنهایی انسانها را چند قدم جلو میبرد ولی وقتی حرارت آن احساسات فرو نشست انسان را متوقف مینماید. از حضرت امام عسکری(ع) داریم که: «لَیْسَتِ الْعِبَادَةُ كَثْرَةَ الصِّیَامِ وَ الصَّلَاةِ وَ إِنَّمَا الْعِبَادَةُ كَثْرَةُ التَّفَكُّرِ فِی أَمْرِ اللَّه»(118) عبادت به زیادى نماز و روزه نیست بلكه عبادت، تفكر زیاد در بارهی اوامر خداوند مىباشد. و نیز از حضرت رضا(ع) نقل است که فرمودند: «طُوبَى لِمَنْ كَانَ صَمْتُهُ فِكْراً وَ نَظَرُهُ عَبَراً وَ كَلَامُهُ ذِكْراً وَ وَسِعَهُ بَیْتُهُ وَ بَكَى عَلَى خَطِیئَتِهِ وَ سَلِمَ النَّاسُ مِنْ لِسَانِهِ وَ یَدِه»(119) خوشا به حال آن كسی كه سكوتش از روى فكر باشد، و نظرش عبرت و كلامش ذكر خدا باشد، در خانهاش جاى گیرد و بر گناهانش گریه كند و مردم از زبان و دست او در آسایش باشند. روایت شده كه یك ساعت فكر بهتر از عبادت یك سال مىباشد. در قرآن داریم: «وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُواْ کَآفَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِن کُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَآئِفَةٌ لِّیَتَفَقَّهُواْ فِى الدِّینِ وَلِیُنْذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ»(120) سزاوار نیست که همهى مؤمنان (به جهاد) رهسپار شوند، پس چرا از هر گروهى از ایشان دستهاى کوچ نمىکنند تا در دین تفقه کنند و هنگامى که به سوى قوم خویش باز گشتند، آنان را بیم دهند تا شاید آنان (از گناه و طغیان) حذر کنند. ملاحظه بفرمایید چگونه قرآن کریم در آیهی فوق میفرماید لازم نیست همه به جهاد بروند، چرا عدهای به مراکز علمی برای تفقه در دین حرکت نمیکنند. از حضرت صادق(ع) پرسیده شد منظور از آیهای که میفرماید: «هرکس را حکمت دهند حقیقتاً خیر کثیر به او دادهاند» به چه معنا است؟ حضرت فرمودند: «إِنَّ الْحِكْمَةَ الْمَعْرِفَةُ وَ التَّفَقُّهُ فِی الدِّینِ فَمَنْ فَقُهَ مِنْكُمْ فَهُوَ حَكِیمٌ»(121) حکمت عبارت است از معرفت و تفقه در دین، هرکس از شما در دین تفقه کند او حکیم است. از امیرالمؤمنین(ع) هست که حضرت میفرمایند: «ثَلَاثٌ بِهِنَّ یَكْمُلُ الْمُسْلِمُ التَّفَقُّهُ فِی الدِّینِ وَ التَّقْدِیرُ فِی الْمَعِیشَةِ وَ الصَّبْرُ عَلَى النَّوَائِب»(122) مسلمانى با سه چیز كامل مىگردد، تفقّه در دین و حساب در دخل و خرج زندگی و صبر در مصیبتها.
چه كسانى بعد از مدتی از انقلاب بریدند؟ جز آنهایی که با عدم تفقه لازم، متوجه حقیقت انقلاب و جایگاه تاریخی آن نشدند؟ اینها با عملزدگیِ صِرف وارد انقلاب شدند و به جهت عدم تفقه در دین متوجه حقیقت انقلاب نشدند.
امام به فرزندشان مىفرمایند: «وَ تَفَقَّهْ فِى الدّین» و در دین تفقه و تفکر كن، زیرا حضرت میدانند كسانى دینشان را از دست دادهاند كه فهمشان از دین، سطحى بوده است. بركاتى در دین هست که تنها با تفقه و تعمق در دین ظهور میکند، برکاتی كه در هیچ كجاى دیگر عالم وجود ندارد و از آنجایی که جایگاه دینِ خدا عالم عرش و ملکوت است خداوند تنها با تفقّه و تعمق، چهرهی اصلى خود را به ما نشان مىدهد. ما تا باور نکنیم فکرکردن در امور معنوی و آیات الهی چه اندازه جدّی است نباید انتظار داشته باشیم عظمتهای دین خدا برای ما ظهور یابد، تأکید میکنم دین خدا بزرگتر از آن است که با اندک رجوع به آن بتوان قلههای بلند آن را فتح کرد. عجیب است که این دین با اندک قدمی که به سوی او برمیداری، به همان اندازه چهرهی زیبای خود را مینمایاند تا بفهمیم معارف بزرگ با همین قدمهای کوچک شروع میشود. تفقه در دین میدان نبردی است که برای خود قهرمانانی دارد و حضرت مولیالموحدین(ع) میخواهند یکی از آن قهرمانان شما باشید.