تربیت
Tarbiat.Org

فرزندم این چنین باید بود[جلد اول](شرح نامه ۳۱ نهج البلاغه)
اصغر طاهرزاده

آشنایی علی(ع) با حقیقت دوران‌ها

حضرت على(ع) طورى سخن می‌گویند كه مردم عادى تصور مى‏كنند ایشان فقط یك مرد بزرگ هستند امّا كسانى که خودشان با قواعد عالم آشنایند می‌فهمند این سخنان از چه پایگاهی صادر شده است، بی‌خود نیست که مولوی در خطاب به حضرت مى‏گوید: «از تو بر ما تافت، چون دارى نهان؟» مى‏گوید تو چطور مى‏خواهى حقیقت خودت را پنهان كنى؟ ما فهمیده‏ایم كه تو یك عنصر غیبى هستى. می‌گوید:
ای علی که جمله عقل و دیده‌ای

شمه‌ای واگو از آنچ دیده‌ای

تیغ حلمت جان ما را چاک کرد

آب علمت خاک ما را پاک کرد

بازگو دانم که این اسرار هوست

زانک بی شمشیر کشتن کار اوست

باز گو ای باز عرش خوش‌شکار

تا چه دیدی این زمان از کردگار

چشم تو ادراک غیب آموخته

چشمهای حاضران بر دوخته

راز بگشا ای علی مرتضی

ای پس از سؤ القضا حسن القضا

یا تو واگو آنچ عقلت یافتست

یا بگویم آنچ برمن تافتست

از تو بر من تافت چون داری نهان

می‌فشانی نور چون مه بی زبان

چون تو بابی آن مدینه علم را

چون شعاعی آفتاب حلم را

باز باش ای باب بر جویای باب

تا رسد از تو قشور اندر لباب

باز باش ای باب رحمت تا ابد

بارگاه ما له کفوا احد

وقتی شما به دنبال كشف اسرار عالم باشید و بشنوید عده‏اى پشت كوه‏هاى تبّت، پس از ریاضت‏هاى فراوان توانسته‏اند به اسراری از هستى پى ببرند، مگر نه این است كه دوست دارید هر طور شده است با آنها تماس برقرار كنید و از اسرار درون‌ها آگاه شوید؟ عرفا می‌فرمایند: «اسرار دوران، حقیقتاً همین سخنان انبیاست» مشکل از ما است که نمى‏فهمیم گفتار و رفتار اولیاء الهی سراسر سرّ است. حقیقت این است آن سرّى كه عالم بر آن بنا شده غیر از همین سخنان امیرالمؤمنین(ع) نیست، با این سخنان می‌توان تا عرش الهی جلو رفت و از انوار و برکات آن بهره‌مند شد.
حتماً درباره‌ی عرفا و اولیاى خدا شنیده‏اید كه با گفتن یك «بسم اللّه‏» طىّ الارض می‌كردند، آیا این امر حكایتى جز این دارد كه آن بزرگان جاى «بسم اللّه»‏ را در پنهانِ عالم شناخته بودند؟ حضور امام معصوم در عالم آنچنان است که همه‌ی عالم با تمام وجوه آن در نزد او حاضر است. معنای واسطه‌ی فیض‌بودن آن عزیزان جز این نیست. واسطه‌ی فیض‌بودن آن‌ها موجب می‌شود تا آن بزرگان عرش را به فرش متصل کنند تا فرشیان از انوار عرش محروم نگردند و در همین رابطه در دعاى شریف ندبه مى‏خوانیم: «ایْنَ السَّبَبُ‏الْمُتَّصِلُ بَیْنَ‏الْأرْضِ وَ السَّماءِ»؛ یعنى كجاست آن سببى كه بین زمین و آسمان عامل اتّصال مادون به مافوق است.
این همان مفهوم واسطه‌ی فیض است؛ یعنى امام(ع) واسطه‌ی بین خدا و كلّ عالم هستى است و اگر متوجّه شویم كه امام(ع) یك حقیقت و یك مقام است در عالم، مى‏رسیم به این‏كه حتّى ملائكه هم وجود خود را از امام مى‏گیرند. وقتى فهمیدیم امام واسطه‌ی فیض است و واسطه‌ی فیض‌بودن؛ یعنى‏ مقامی که از نظر حقیقت از همه‌ی موجودات حتّى از ملائكه‌ی مقرّب هم بالاتر است، جامع‌بودن حضرت برایمان روشن می‌شود و جایگاه رهنمودهای او را درست درک می‌کنیم و به همان اندازه با آن رهنمودها برخورد جدّی می‌نماییم.