شیعیان درباره امامان معصوم خویش به حقایقی والاتر معتقدند. به اعتقاد شیعه، امام هر عصر و زمان، نه تنها مرجع علمی و سیاسی مردم است، بلکه کسی است که به خواست خدا در همه مقامهای پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، به جز مقام نبوت و رسالت، شریک شده است.(113) علم امام معصوم (علیه السلام)، علم خدایی، و قدرت او، قدرت خدادادی است. حکومت او نیز حکومتی ظاهری نیست و فقط جنبه سیاسی و علمی و فرهنگی ندارد؛ بلکه یک نوع اتصال بین خدا و خلق است.(114) خداوند متعالی، علم و حکمت را به امام (علیه السلام) افاضه میکند و به قدرت خویش، کرامتهایی را به او عطا میفرماید: به همین جهت، امام (علیه السلام) بدون این که به تحصیل و اکتساب علم نیاز داشته باشد، در سنین کودکی چیزهایی را میداند که عالمان بزرگ در سنین پیری هم به آن نمیرسند. امام (علیه السلام) از نظر تکلیف هم مثل مردم دیگر در 15 - 16 سالگی مکلف نمیشود؛ بلکه از ابتدای تولد مکلف است. درک او، مثل درک مردم دیگر نیست. اگر هم در طفولیت به مقام امامت برسد، آن چه را بر عهده امام نهاده شده است میداند. حتی زبان طائفههای گوناگون مردم را نیز میداند و با هر کسی به زبان خودش سخن میگوید. بالاتر از همه اینها، امام (علیه السلام) بر قلوب مردم ولایت قلبی و روحی، و به بندگان شایسته خدا و پیروان راستین خود عنایت خاصی دارد. دعایی که در حق پیروان واقعی خود میکند، رد نمیشود و به اجابت میرسد. امام (علیه السلام) از رفتار مردم، و از نیتها و ویژگیهای قلبی آنها آگاه است. نه تنها امام حاضر، در زمان حضور خود این ویژگیها را دارد، بلکه امام زمان ((عجل الله تعالی فرجه الشریف) هم در زمان غیبت خود از تمام رفتار و نیتها و حالات شیعیانش آگاه است. این جزو اعتقادهای ویژه شیعیان است که در وقت درماندگی و قطع امید از همه جا، به امام دوازدهم (ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء) متوسل میشوند و حضرت نیز دستگیری میفرماید.
از جمله برکات جنگی که بر ملت ما تحمیل شد، یکی این بود که جوانان عزیز ما بسیاری از امدادهای غیبی امام زمان (علیه السلام) را با چشم خودشان دیدند. این سرمایههای عظیم را که با قیمت گرانی به دست ما رسیده است، ارزان نفروشیم و آن خاطرههای لذت بخش و ملکوتی را که برای عزیزان ما در جبههها حاصل شده است، فراموش نکنیم. ای کاش این گونه توسلها و کرامتها به طور کامل جمع آوری و ثبت میشد تا برای آیندگان ذخیرهای ارزنده باشد! البته امدادرسانی امام (علیه السلام) هیچ گاه دستگاه طبیعی و حکمت الاهی را بر هم نمیزند. کار امام (علیه السلام) در مسیر حکمت خدا است و او تا جایی میتواند تصرف کند که در مسیر اراده خدا باشد. وجود امامان (علیهم السلام) و کارهای ایشان مکمل دستگاه حکمت خدا است، نه معارض دستگاه او. اراده امام (علیه السلام) همان اراده خدا است: قلوبنا أوعیه لمشیته الله؛(115) دلهای ما، جلوه گاه خواست خدا است، ظرفی است که مشیت خدا در آن تبلور و تجلی مییابد. قلب امام (علیه السلام) هر آن چه را که خدا میخواهد، همان را اراده میکند، نه چیز دیگری غیر از آن را.