در این زمان، نه تنها سکوت در برابر شبهه آفرینان و غارتگران عقیده و ایمان جایز نیست، بلکه مجاهدت در عرصه علمی و فرهنگی واجبترین وظیفه و تکلیف ما است.
بر همه روحانیان، مبلغان، استادان، معلمان و تمام مسؤولان فرهنگی کشور لازم است که در برابر تهاجم بیامان فرهنگی به دفاع جانانه از مرزهای عقیدتی و فرهنگی اسلامی بشتابند و بدانند جهادی که امروز بر همه ما واجب است، نه جهادی نظامی که جهادی فرهنگی است. سلاح کار آمد امروز نیز نه سلاح نظامی که سلاح فرهنگی است.
باید همه باور کنیم که با جنگی به مراتب خطرناکتر از جنگ هشت ساله مواجهیم. در آن جنگ، هدف، اشغال چند وجب از خاک ما بود؛ اما در این جنگ، هدف نابودی ایمان ما است. به اندازه اهمیت ایمان در مقایسه با خاک، این جنگ فرهنگی مهمتر و خطیرتر از آن جنگ نظامی است.
در عرصه کارزار و دفاع نظامی، صدها هزار شهید و فدایی وارسته، از جان خویش گذشتند و خون پاک خویش را تقدیم کردند تا مرزهای جغرافیایی ما محفوظ بماند. آیا در عرصه کارزار و دفاع فرهنگی که بسی سختتر و خسارتبارتر است. به همان تعداد نیروی آماده و لایق شهادت و فدایی جان بر کف نیاز نداریم؟ جبهه حق باید با تمام توان، با سلاح علم و معرفت و منطق درست، به مقابله با حزب شیطان بشتابد. هرگز جای آن نیست که در مبارزه با هجوم بیامان امواج گمراهی و فساد، به حرکتهایی آرام و مورچه وار یا به فعالیتهایی سطحی و مقطعی دل خوش کنیم.
بسیار خسارتبار خواهد بود اگر گمان کنیم که در مواجهه با گسیل انبوه شبههها به ذهنهای فعال جامعه، فقط با تظاهرات و به کارگیری شیوههای نظامی میتوانیم موفق باشیم و رسالت خویش را به انجام برسانیم. این گونه ابزارها وقتی به کار میآید که دشمن نیز با این ابزار به میدان آمده باشد. در حال حاضر، دشمن با سلاح فرهنگ به عرصه کارزار آمده است و ما نیز باید با سلاح فرهنگ به مقابله آن برخیزیم. امروز، همه استعدادها و نیروها باید بسیج شوند و به کمک نیروهای رسمی در خط مقدم جهاد فرهنگی بشتابند تا همان گونه که در عرصه نبرد نظامی به پیروزی رسیدیم، در عرصه فرهنگی نیز به پیروزی بزرگتری نایل آییم؛ ان شاء الله.