تربیت
Tarbiat.Org

آفتاب ولایت‏
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

1. دوری از فتنه‏ها و شبهه‏های کفرآمیز

خداوند می‏فرماید:
و قد نزل علیکم فی الکتاب أن اذا سمعتم آیات الله یکفر بها و یستهزأ بها فلا تقعدوا معهم حتی یخوضوا فی حدیث غیره انکم اذا مثلهم ان الله جامع المنافقین و الکافرین فی جهنم جمیعا.(154)
و خداوند (این حکم را) در قرآن بر شما نازل کرده است که هر گاه بشنوید افرادی آیات خدا را انکار و استهزا می‏کنند، با آنها ننشینید تا به سخن دیگری بپردازد؛ وگرنه شما هم مثل آنان خواهید بود. خداوند، منافقان و کافران را یکجا در دوزخ جمع می‏کند.
این آیه می‏فرماید: شما چطور می‏خواهید با دشمنان خدا رابطه برقرار کنید با این که خداوند در قرآن آورده است که اگر دیدید یا شنیدید کسانی به آیات الاهی اهانت می‏کنند و امور مقدس دینی را به مسخره می‏گیرند، تا وقتی که مشغول استهزای معارف دینی هستند، شما حق ندارید در مجالسشان بنشینید و به سخن آنها گوش کنید. اگر سخنرانی در جلسه‏ای، معارف اسلامی را استهزا می‏کند، فرد مسلمان حق ندارد در آن جا بنشیند؛ زیرا اگر در چنین مجلسی شرکت کردید و به سخن آنها گوش دادید، شما نیز مانند آنها خواهید بود؛ یعنی شما نیز ایمانتان را از دست می‏دهید. این که اهانت بشنوید و سکوت کنید، به معنای تأیید اهانت است. بعد می‏فرماید: منافقانی که با کافران ارتباط برقرار می‏کنند و در مقابل اهانت‏های آنان به دین سکوت می‏کنند، مثل آن‏ها کافر خواهند بود. و خداوند منافقان و کافران را یکجا در جهنم گرد خواهد آورد.
آیا می‏دانید نقطه آغاز نفاق و کفر کجا است؟! نقطه آغاز کفر، شنیدن سخن کفرآمیز است. این که دنیا اصرار دارد سخنان کفرآمیز شایع شود، برای این است که اگر حرفی ده‏ها بار گفته شد؛ در روزنامه‏ها نوشته، و در فیلم‏ها نمایش داده شد، کم کم قبح آن می‏ریزد و عادی می‏شود. آن وقت شما تعجب می‏کنید که شخصی در یکی از پست‏های حساس کشور بگوید: ما به آن دینی که آزادی را تضمین نکند، مرتدیم. آزادی را نیز این گونه تفسیر کرده‏اند که مردم آزاد باشند تا هر گاه خواستند نظام اسلامی را براندازند، هیچ تنشی در جامعه ایجاد نشود. اگر اسلام این آزادی را تامین کند، قبولش داریم وگرنه به چنین دینی مرتدیم! معنای این سخن این است که اگر اسلام اجازه دهد ریشه خودش را بکنند، به آن ایمان داریم؛ اما اسلامی را که در آن بگویند: شما حق ندارید نظام اسلامی را براندازید، و احکام اسلامی را تعطیل کنید، قبول نداریم و به آن مرتدیم؛ چون چنین دینی، آزادی را تامین نمی‏کند.
کسانی در لباس روحانی گفته‏اند: حکم قطع دست سارق، حکمی باز دارنده است و اگر بتوانید از راه دیگری جلو دزد را بگیرید، دیگر نباید دست دزد را ببرید. این حرف یعنی خط قرمز روی احکام ضرور و نص قرآن. فاصله بین کفر و ایمان چه ناچیز است: یصبح الرجل مؤمنا و یمسی کافراً.
امروز، ضروریات اسلام در نشریات پرتیراژ، در کتاب‏ها و در سخنرانی‏ها با صراحت انکار می‏شود و نفس کسی در نمی‏آید. این بیش‏تر رنج آور است.
این کفر و نفاق از کجا پدید می‏آید؟ از شنیدن سخنان کفرآمیز و مسخره‏آمیز درباره آیات الاهی: اذا سمعتم آیات الله یکفر بها و یستهزأ بها.(155) اگر اجازه دهید حرف‏های کفرآمیز به گوشتان وارد شود، کم کم اثر می‏کند و به تدریج قبح آن می‏ریزد. هنگامی که زشتی این شبهه‏ها از بین برود، کسانی جرأت خواهند کرد بگویند: دموکراسی باید به جایی برسد که مردم آزاد باشند تا هر وقت اراده کردند بتوانند حکومت خویش را عوض کنند؛ هر چند آن حکومت، اسلامی باشد.
ببینید دست استعمار چه می‏کند؟! کشور نیجریه، بزرگ‏ترین کشور اسلامی در قاره آفریقا است که بیش از صد میلیون جمعیت دارد و با آن که بیشتر مردم آن مسلمان هستند، حکومت آن حکومتی مسیحی است. در این کشور نقشه کشیدند که جشنواره دختر برگزیده را برگزار کنند؛ از این رو به همه دنیا اعلام کردند که بنا است چنین جشنواره‏ای در نیجریه برگزار شود و ملکه زیبایی دنیا را برگزینند. برای آن که زمینه فرهنگی و اجتماعی این توطئه نیز فراهم شود، نویسنده‏ای مسیحی را واداشتند به وجود مقدس پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) توهین کند تا ببینند مردم تا چه حد حساسیت دارند. مردم غیرتمند نیجریه در مقابل آن جشنواره و این اهانت شورش کردند و صدها کشته و زخمی دادند که چرا به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) توهین شده است. چرا مسلمانان نیجریه این گونه غیرت نشان می‏دهند؟ چون وزارت فرهنگشان، هنوز فرهنگ تساهل و تسامح و بی‏غیرتی را ترویج نکرده است.