خداوند میفرماید:
و قد نزل علیکم فی الکتاب أن اذا سمعتم آیات الله یکفر بها و یستهزأ بها فلا تقعدوا معهم حتی یخوضوا فی حدیث غیره انکم اذا مثلهم ان الله جامع المنافقین و الکافرین فی جهنم جمیعا.(154)
و خداوند (این حکم را) در قرآن بر شما نازل کرده است که هر گاه بشنوید افرادی آیات خدا را انکار و استهزا میکنند، با آنها ننشینید تا به سخن دیگری بپردازد؛ وگرنه شما هم مثل آنان خواهید بود. خداوند، منافقان و کافران را یکجا در دوزخ جمع میکند.
این آیه میفرماید: شما چطور میخواهید با دشمنان خدا رابطه برقرار کنید با این که خداوند در قرآن آورده است که اگر دیدید یا شنیدید کسانی به آیات الاهی اهانت میکنند و امور مقدس دینی را به مسخره میگیرند، تا وقتی که مشغول استهزای معارف دینی هستند، شما حق ندارید در مجالسشان بنشینید و به سخن آنها گوش کنید. اگر سخنرانی در جلسهای، معارف اسلامی را استهزا میکند، فرد مسلمان حق ندارد در آن جا بنشیند؛ زیرا اگر در چنین مجلسی شرکت کردید و به سخن آنها گوش دادید، شما نیز مانند آنها خواهید بود؛ یعنی شما نیز ایمانتان را از دست میدهید. این که اهانت بشنوید و سکوت کنید، به معنای تأیید اهانت است. بعد میفرماید: منافقانی که با کافران ارتباط برقرار میکنند و در مقابل اهانتهای آنان به دین سکوت میکنند، مثل آنها کافر خواهند بود. و خداوند منافقان و کافران را یکجا در جهنم گرد خواهد آورد.
آیا میدانید نقطه آغاز نفاق و کفر کجا است؟! نقطه آغاز کفر، شنیدن سخن کفرآمیز است. این که دنیا اصرار دارد سخنان کفرآمیز شایع شود، برای این است که اگر حرفی دهها بار گفته شد؛ در روزنامهها نوشته، و در فیلمها نمایش داده شد، کم کم قبح آن میریزد و عادی میشود. آن وقت شما تعجب میکنید که شخصی در یکی از پستهای حساس کشور بگوید: ما به آن دینی که آزادی را تضمین نکند، مرتدیم. آزادی را نیز این گونه تفسیر کردهاند که مردم آزاد باشند تا هر گاه خواستند نظام اسلامی را براندازند، هیچ تنشی در جامعه ایجاد نشود. اگر اسلام این آزادی را تامین کند، قبولش داریم وگرنه به چنین دینی مرتدیم! معنای این سخن این است که اگر اسلام اجازه دهد ریشه خودش را بکنند، به آن ایمان داریم؛ اما اسلامی را که در آن بگویند: شما حق ندارید نظام اسلامی را براندازید، و احکام اسلامی را تعطیل کنید، قبول نداریم و به آن مرتدیم؛ چون چنین دینی، آزادی را تامین نمیکند.
کسانی در لباس روحانی گفتهاند: حکم قطع دست سارق، حکمی باز دارنده است و اگر بتوانید از راه دیگری جلو دزد را بگیرید، دیگر نباید دست دزد را ببرید. این حرف یعنی خط قرمز روی احکام ضرور و نص قرآن. فاصله بین کفر و ایمان چه ناچیز است: یصبح الرجل مؤمنا و یمسی کافراً.
امروز، ضروریات اسلام در نشریات پرتیراژ، در کتابها و در سخنرانیها با صراحت انکار میشود و نفس کسی در نمیآید. این بیشتر رنج آور است.
این کفر و نفاق از کجا پدید میآید؟ از شنیدن سخنان کفرآمیز و مسخرهآمیز درباره آیات الاهی: اذا سمعتم آیات الله یکفر بها و یستهزأ بها.(155) اگر اجازه دهید حرفهای کفرآمیز به گوشتان وارد شود، کم کم اثر میکند و به تدریج قبح آن میریزد. هنگامی که زشتی این شبههها از بین برود، کسانی جرأت خواهند کرد بگویند: دموکراسی باید به جایی برسد که مردم آزاد باشند تا هر وقت اراده کردند بتوانند حکومت خویش را عوض کنند؛ هر چند آن حکومت، اسلامی باشد.
ببینید دست استعمار چه میکند؟! کشور نیجریه، بزرگترین کشور اسلامی در قاره آفریقا است که بیش از صد میلیون جمعیت دارد و با آن که بیشتر مردم آن مسلمان هستند، حکومت آن حکومتی مسیحی است. در این کشور نقشه کشیدند که جشنواره دختر برگزیده را برگزار کنند؛ از این رو به همه دنیا اعلام کردند که بنا است چنین جشنوارهای در نیجریه برگزار شود و ملکه زیبایی دنیا را برگزینند. برای آن که زمینه فرهنگی و اجتماعی این توطئه نیز فراهم شود، نویسندهای مسیحی را واداشتند به وجود مقدس پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) توهین کند تا ببینند مردم تا چه حد حساسیت دارند. مردم غیرتمند نیجریه در مقابل آن جشنواره و این اهانت شورش کردند و صدها کشته و زخمی دادند که چرا به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) توهین شده است. چرا مسلمانان نیجریه این گونه غیرت نشان میدهند؟ چون وزارت فرهنگشان، هنوز فرهنگ تساهل و تسامح و بیغیرتی را ترویج نکرده است.