رابطه ولایی ما با مولایمان فقط با شناخت برقرار نمیشود؛ بلکه خداوند، ساختمان روحی انسان را به گونهای آفریده است که با فکر و عمل ساخته و پرداخته میشود. مساله ولایت فقط با اندیشیدن و تصمیم گرفتن حل نمیشود: الذین آمنوا و عملوا الصالحات. به همان اندازه که ایمان واقعی باشد، در عمل تاثیر میگذارد و وقتی عمل تحقق یافت، ایمان تقویت میشود. بین ایمان و عمل، رابطه متقابل برقرار است. اگر میخواهید ایمانتان تقویت شود، حتما باید بیندیشید تا معرفتتان بیشتر شود. هم رابطه امام زمان (علیه السلام) را با خدا بیشتر بشناسید و هم این رابطه را به صحنه عمل بیاورید. شب میلاد امام زمان (علیه السلام) به حضرت اظهار محبت کنید. به دوستان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هدیه بدهید. چه سنت خوبی گذاشتهاند که در این ایام، به هر کس که نامش مهدی است، احترام میکنند و به او هدیه و جایزه میدهند. ما همه گوشت و پوستمان با نام مهدی (ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء) روییده و بزرگ شده است. زندگیمان در پرتو نام اهل بیت (علیهم السلام) شکل گرفته است و پیش میرود. همه چیز ما مال آنها است.
گاهی اشخاصی را به جهت این که اصطلاحات فقه و اصول یا فلسفه و کلام ما را بلد نیستند، جاهل و عوام میشمریم؛ اما میان همینها گاهی افرادی پیدا میشوند که مرتبه ایمانشان چنان آنها را بالا برده است که اگر سالها با تمام سرعت نیز بتازیم، به گرد راهشان هم نمیرسیم.
خلاصه، رابطه ولایت فقط با درس خواندن درست نمیشود. درس را باید خواند؛ چرا که واجب، و کوتاهی کردن در آن حرام است؛ اما همهاش با این درس خواندن درست نمیشود. بکوشیم با اهل بیت (علیهم السلام) رابطه عملی پیدا کنیم. برای محبت اهل بیت (علیهم السلام) انفاق کنیم؛ هر چقدر که برایمان میسر است؛ برای مثال اگر صد تومان پول داری، امشب بگو میخواهم این صد تومان را به عشق امام زمانم به دوستان فقیر او بدهم. به کسی هم نگو. کسی هم نفهمد. بگو اگر خدا به سبب این، مرا به جهنم هم ببرد، به عشق و محبت مولایم این کار را میکنم. اثر این، از هزار سال عبادت برای تو بیشتر است. برای این که در آن عبادتها امید ثواب وجود دارد.. تو بگو این کار را به عشق امام زمان (علیه السلام) انجام میدهم؛ چه ثواب داشته باشد و چه عقاب.
گاهی میان افراد عادی، این گونه آدمهای عاشق پیدا میشوند. آن وقت آنها خیلی بر ما تقدم دارند. بکوشید مقداری روحیه مروت و عاشقی هم پیدا کنید. یاد گرفتن اصطلاحات همه چیز نیست.
نکته مهمی که ممکن است برای بسیاری از ما مورد غفلت باشد، این است که بسیاری از ما دعا و توسل داریم؛ گریه و عزاداری داریم؛ مجالس سرور هم برقرار میکنیم؛(83) اما آیا نیتمان در این اعمال، خالصانه برای خدا است؟ خالص کردن نیتها قدری همت و زحمت میخواهد. بکوشیم این خلوص را کسب کنیم. ارزش کار کوچکی که خلوص داشته باشد، از هزاران کاری که آرایه و پیرایه داشته باشد، بیشتر و بالاتر است. در حدیث قدسی آمده است:
أنا خیر شریک و من أشرک معی شریکا فی عمله فهو لشریکی دونی لأنی لا أقبل الا من خلص لی؛
من بهترین شریکم. هر کس در کاری که انجام میدهد، شریکی برای من قرار دهد، سهم خودم را به آن شریک وامیگذارم؛ برای این که من هیچ عملی را قبول نمیکنم، مگر آن که خالصانه برای من باشد.
خداوند دوست دارد که همه کارهایمان خالصانه برای او باشد. امام زمان (علیه السلام) نیز که قلبش خاستگاه اراده و مشیت خدا است، دوست دارد فقط او را دوست بدارید.
زخارف دنیا ارزش آن را ندارد که مؤمن بدان دل ببندد. ارزش قلب مؤمن بسیار والاتر از این است که جایگاه پول، اتومبیل، و خانه دیگر مظاهر دنیایی قرار گیرد.(84) آن جا که جایگاه پول شده، بانک است، نه دل مؤمن؛ آن جا که جایگاه اتومبیل شده، گاراژ است، نه قلب مؤمن؛(85) قلب مؤمن، عرش خداوند رحمان است. قلب بنده مؤمن، بارگاه و تجلی گاه کبریا است: لم یسعنی سمائی و لا أرضی و وسعنی قلب عبدی المؤمن.(86) نه آسمانم و نه زمینم هیچ یک گنجایش مرا ندارد و فقط قلب بنده مومنم گنجایش مرا دارد.