تربیت
Tarbiat.Org

آفتاب ولایت‏
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

بررسی روایت عزوبت و گوشه‏گیری در آخرالزمان‏

ما روایاتی درباره غیبت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در زمان غیبت شنیده و خوانده‏ایم که در بعضی از این زمینه‏ها، نقاط ابهامی وجود دارد؛ برای مثال، نقل می‏کنند که در روایتی، درباره وظیفه مردم زمان غیبت امام زمان (علیه السلام) آمده است.
کونوا اجلاس بیوتکم؛
یعنی مانند پلاس در گوشه اتاق بیفتید و از خانه بیرون نروید و به جامعه کاری نداشته باشید. آیا این امکان دارد که انسان با جامعه سر و کاری نداشته باشد و از خانه بیرون نیاید؟! روایات دیگری را نیز نقل می‏کنند که در دوره آخر الزمان، جباران و کافران بر مردم مسلط می‏شوند، و زمین از فساد سرشار می‏شود. روایتی را نقل کرده‏اند که در این دوره اگر زن‏ها مار بزایند، از فرزند بهتر است. روایتی هم وجود دارد که در دوره آخر الزمان، عزوبت و مجرد ماندن حلال می‏شود؛ یعنی مردان نباید زن بگیرد؛ چون اگر بچه دار شدند، فرزندان ایشان دشمن دین می‏شوند و در زمین فساد می‏کنند و عواقب بد اعمال فرزندان برای پدران باقی خواهد ماند.
به فرض که سند این روایات صحیح باشد، آیا دستورهای شرعی تعبدی هستند یا مطالب ارشادی؟ آیا این روایات به تمام اعصار آخرالزمان از زمان غیبت امام زمان (علیه السلام) تا قیامت مربوط می‏شود؟ آیا حتی عصر حضور پیامبر و امامان معصوم (علیهم السلام) نیز جزو این دوران بوده است؟ آیا در طول این قرون، در مکان‏هایی که مسلمانان زندگی می‏کرده‏اند، این مطالب صادق بوده است؟ آیا در دوره آخرالزمان، مؤمنان هم نباید بچه دار شوند؟! کافران به این حرف‏ها و اعمال اهمیتی نمی‏دهند و اگر قرار باشد فرزندان مؤمنان، دشمنان دین شوند، کافران بهتر می‏توانند این کار را انجام دهند. در این صورت، نتیجه بچه دار نشدن مؤمنان این می‏شود که نسل آنان منقرض شود. در صورتی که این روایات، صحیح باشند، روایات مهمل و بیهوده‏ای هستند.
صرف نظر از سلسله روایات جعلی و دروغینی که به دست ما رسیده است، اگر روایات صحیحی نیز به دست ما برسد، به این ابهام مبتلا می‏شویم که منظور گوینده در فلان روایت چه بوده است و ما به چه اندازه می‏توانیم به عموم و اطلاق روایات تمسک کنیم.
گاهی متأسفانه کار به جایی می‏رسد که همین روایات عمومی غیر معتبر با مضامین عجیب و غریب، بر محکمات کتاب و سنت حاکم، و بین مردم چنان شایع می‏شود که گویی آن محکمات فراموش شده یا اصلا وجود نداشته است. چه بسا این روایات، سند معتبری نیز نداشته و در مضمون آن نیز اختلاف باشد؛ ولی با این حال، چنین روایاتی را ملاک عمل قرار داده، به آنها استناد می‏کنیم و محکمات کتاب سنت را به فراموشی می‏سپاریم. اگر این اعمال در مسائل شخصی پیش بیاید، مشکل چندانی پدید نمی‏آورد؛ برای مثال در شک بین رکعت سوم و چهارم نماز؛ اما بعضی از این روایات با سرنوشت حیات میلیون‏ها مسلمان پیوند می‏یابد و استفاده از هر دسته آنها، جامعه مسلمانان را به شکل خاصی در می‏آورد.
فرض کنید اگر بخواهیم به این روایت عمل کنیم که در دوره آخر الزمان، عزوبت حلال است و مسلمانان نباید بچه دار نشوند، به واقع چه اتفاقی خواهد افتاد. نتیجه پیروی از این روایت این است که نسل کافران باقی می‏ماند و نسل مسلمانان منقرض می‏شود. آیا عقل ما نمی‏تواند تشخیص دهد که این سخن کلام معصوم است یا نه؟! ما نباید این روایات را دستور شرعی و تعبدی برای کل جامعه اسلامی در دوره آخرالزمان در نظر بگیریم. این که در دوره آخر الزمان، مسلمانان نباید بچه دار شوند؛ نباید از خانه‏هایشان بیرون روند و نباید در مسائل اجتماعی جامعه شرکت کنند، عقیده بسیار نادرستی است. این عقیده نیز که انسان باید به انتظار ظهور امام زمان (علیه السلام) در گوشه‏ای بنشیند و فقط ذکر بگوید: عقیده‏ای انحرافی است.
دستورهای شرع، تابع مصالح اجتماعی است. این طور نیست که وقتی به شرع رسیدیم، عقل را در نظر نگیریم. بدون در نظر گرفتن عقل در فقه، هیچ مسأله فقهی را نمی‏توان اثبات کرد. اگر فقیهان، بعضی از مسائل را تصریح نکرده‏اند، برای آن است که انسان می‏فهمد فلان روایت، به اصول عقلی استناد دارد. روایات و آیات فراوانی در زمینه امر به معروف و نهی از منکر در قرآن آمده است که اگر امر به معروف و نهی از منکر ترک شود، بر مردم بلا نازل خواهد شد. دین از بین می‏رود و نماز و روزه بین مردم فراموش می‏شود. در این صورت، اعتقاد به این که چون دوره آخر الزمان است، باید از امر به معروف و نهی از منکر دست برداریم و در گوشه خانه بنشینیم و فقط ذکر بگوییم، نادرست است. این عقیده که هر کسی باید دین خود را نگه دارد، عقیده اشتباهی است؛ زیرا اگر امر به معروف و نهی از منکر نبود، اسلام به من و شما نمی‏رسید. اگر تعلیم و ارشاد و اصلاح در اجتماع نمی‏بود، دین اسلام و جامعه اسلامی باقی نمی‏ماند. آیا هیچ عقل سالمی می‏پذیرد که به چنین روایاتی عمل کنیم و سرنوشت میلیون‏ها مسلمان را با آن رقم بزنیم؟!