تربیت
Tarbiat.Org

حقوق و سیاست در قرآن‏
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

واژه حقوق‏

%
واژه حقوق دارای چند معنای اصطلاحی است که از آن میان فقط به دو معنی اشاره می کنیم:%
الف) گاهی مراد از «حقوق» نظام حاکم بر رفتار اجتماعی شهروندان یک جامعه است؛ یعنی مجموعه بایدها و نبایدهایی که اعضای یک جامعه ملزم به رعایت آنها هستند.%
در این اصطلاح، نظر به این نیست که کلمه حقوق جمع حق است، بلکه با آن همچون کلمه‏ای مفرد معامله می‏کنند. گویا مجموعه احکام و مقررات حاکم بر یک جامعه را یک واحد اعتباری دانسته، نام «حقوق» بر آن نهاده‏اند. کلمه «تشریع» در زبان عربی همچنین «شرع» در اصطلاح فقهای اسلام تقریباً همین معنی را افاده می‏کنند. حقوق در این معنا تقریباً با «قانون» مرادف است، مثلاً به جای «حقوق اسلام» یا «حقوق روم» می‏توان گفت: «قانون اسلام» یا «قانون روم». در عین حال، این دو کلمه از لحاظ معنی فرقهایی دارند که به دو مورد مهمّ آنها اشاره می‏کنیم:%
1- کلمه «قانون» معنای بسیار عامی دارد که شامل قوانین تشریعی و اعتباری و قوانین تکوینی و حقیقی هر دو می‏گردد؛ در صورتی که معنای کلمه «حقوق» کم‏دامنه‏تر است و فقط قوانین تشریعی و اعتباری را در بر می‏گیرد، مثلاً بر همه قوانین ریاضی، منطقی، فلسفی و تجربی اسم «قانون» اطلاق می‏شود اما به هیچ یک از آنها «حقوق» نمی‏گویند. البته در قلمرو تشریعیات هر دو واژه به کار می‏روند.%
2- واژه حقوق هم شامل «قوانین موضوعه» می‏شود؛ یعنی قوانینی که واضع معین و معلوم - مانند خدا یا همه مردم یا سلطان و ... - دارد و هم شامل قوانین غیر موضوعه که در جامعه رعایت می‏شود ولی شخص معینی آن را وضع نکرده است مثل آداب و رسوم، اما کلمه «قانون» فقط در مورد قوانین موضوعه به کار می‏رود. بنابراین مفهوم حقوق از این نظر، گسترده‏تر از مفهوم قانون است. «عرف» به معنای استمرار بناء عملی مردم بر انجام‏دادن یا انجام ندادن یک کار - که یکی از منابع حقوق هر جامعه‏ای به شمار می‏رود - بخشی از حقوق یک جامعه است ولی نمی‏توان گفت که قسمتی از قوانین یک اجتماع را تشکیل می‏دهد.%
ب) کلمه حقوق در اصطلاح دوم جمع «حق» است. بنابراین برای فهم این اصطلاح ضرورت دارد نخست به مفهوم «حق» و مفاهیم مشابه آن نظری بیفکنیم.%
%