تربیت
Tarbiat.Org

حقوق و سیاست در قرآن‏
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

شورا در تعیین حاکم‏

%
در زمینه تعیین حاکم بحث می‏شود که آیا تعیین همه حکام و حتی پیامبر گرامی اسلام‏صلی الله علیه وآله وسلم باید به دست شورا باشد یا رأی شورا فقط در تعیین سایر حاکمان، غیر از رسول اکرم‏صلی الله علیه وآله وسلم اعتبار دارد. درباره این مسأله نیز باید گفت که از ضروریّات دین مبین اسلام است که خدای متعال شخص رسول اکرم‏صلی الله علیه وآله وسلم را به مقام حاکمیّت بر مسلمین منصوب فرمود و هیچ کس دیگری در تعیین وی و اعتباربخشیدن به حکومت او، تأثیر نداشته است؛ سراغ نداریم حتی کسی از اهل سنّت و جماعت ادعا کرده باشد که اعتبار حکومت پیامبر گرامی اسلام هم ناشی از شورا بوده است. بنابراین، الهی‏بودن حکومت شخص رسول اکرم‏صلی الله علیه وآله وسلم - و نه مردمی‏بودن آن - مورد اجماع مسلمین است و جای گفتگو نیست.%
درباره جانشینان پیامبر البته بین شیعیان و سنیان اختلاف نظر هست اهل سنّت می‏گویند: شورا فی‏الجمله در تعیین جانشینان پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم دخالت دارد؛ و برای اثبات رأی خود علاوه بر تمسّک به بعضی از آیات و روایات به شورایی که خلیفه دوم، برای تعیین خلیفه سوم تشکیل داد اشاره می‏کنند و احیاناً آن را به عنوان «عمل صحابی» حجت می‏دانند.%
شیعه معتقد است همان‏گونه که حکومت شخص رسول اکرم‏صلی الله علیه وآله وسلم از طرف خدای متعال مشروعیت و اعتبار یافته بود، حکومت ائمه اثنی عشرعلیهم السلام نیز چنین است. خدای متعال و پیامبر گرامی اوصلی الله علیه وآله وسلم این دوازده امام معصوم را - با صرف نظر از سایر شؤون امامت - به عنوان ولیّ امر مسلمین و متصدی تدبیر و اداره جامعه اسلامی تعیین فرموده‏اند. مسلمین نه تأثیر و نفوذی در تعیین و برگزیدن اینان دارند و نه می‏توانند در خصوص ولایت و حکومتشان چون و چرا کنند، زیرا خداوند می‏فرماید:%
«وَما کانَ لِمُؤْمِنٍ وَلا مُؤْمِنَةٍ اِذا قَضَی اللَّهُ وَرَسوُلُهُ اَمْراً أَنْ یَکوُنَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ اَمْرِهِمْ وَمَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبیناً(208)؛ هیچ مرد مؤمن و زن مؤمنی حق ندارند وقتی که خدای متعال و فرستاده‏اش کاری را واجب و ضروری دانستند اختیار کار خویش داشته باشند؛ و هرکه خدا و فرستاده‏اش را نافرمانی کند آشکارا به بیراهه رفته است.»%
البته اهل سنت نیز مفاد کلی آیه شریفه را پذیرفته‏اند و معتقدند که هیچ مؤمنی حق ندارد اوامر الهی و فرمانهای پیامبر گرامی را مورد بی‏اعتنائی، چون و چرا و مخالفت قرار دهد؛ نزاع آنان با شیعیان نزاعی صغروی است، آنان معتقدند که خدای متعال و پیام‏آورش کسی یا کسانی را به جانشینی رسول اکرم‏صلی الله علیه وآله وسلم معیّن و منصوب نفرموده‏اند و این کار را به خود امّت اسلام واگذارده‏اند، اما به اعتقاد شیعیان، دوازده امام معصوم‏علیهم السلام از طرف خدای متعال به ولایت امر همه مسلمین و تدبیر و اداره جامعه اسلامی منصوب شده‏اند چه مسلمین با این نصبها موافق باشند و چه نباشند؛ این موضوع از دیدگاه شیعه، امری قطعی و ضروری است که قوام مذهب تشیع بدان استوار است و به نصوص فراوانی از کتاب و سنت استناد دارد بنابراین، اگر کسی خود را شیعه بداند و با این همه، در این امر شک و شبهه داشته باشد، یا از لحاظ فکری بسیار مستضعف است و هیچ‏گونه آشنایی با مبانی نظری مذهب شیعه ندارد یا منافق است و در واقع، به تشیّع اعتقادی ندارد و می‏خواهد معتقدات شیعیان را دستخوش تغییر و تحریف کند.%
پس همان‏گونه که در زمینه قانونگذاری، از ضروریّات دین اسلام است که واضع قانون، اصالتاً خدای متعال است و احکام ثابت و کلی الهی - چه فردی و چه اجتماعی - تا روز قیامت معتبر و پابرجاست و آنچه محل بحث و نظر تواند بود فقط احکام سلطانیّه است، در زمینه تعیین حاکم نیز الهی‏بودن ولایت و حکومت پیامبر گرامی اسلام - و نه مردمی و شورایی‏بودن آن - از ضروریّات دین اسلام است و در نتیجه از موضع نزاع بیرون می‏ماند. ولایت و حکومت دوازده امام معصوم‏علیهم السلام نیز ضرورت مذهب تشیّع است. در نتیجه از دیدگاه شیعه، حکومت همه معصومین - و نه فقط شخص پیامبر - جای بحث و نظر نیست، تنها درباره اولیای امور مسلمین، در زمان غیبت امام معصوم، می‏توان بحث کرد که آیا باید توسط شورا، معیّن و منصوب شوند یا نه، و آیا شورا نفوذ و تأثیری در تعیین و نصب حاکم دارد یا نه؟ آنچه می‏تواند مورد بحث قرار گیرد، تأثیر شورا در تعیین حاکمان در زمان غیبت امام معصوم‏علیه السلام است و مباحث دیگر متعلّق به علم کلام و عقاید است و ارتباطی با حقوق اسلامی ندارد.%
%