شک نیست که در یک جامعه باید همه فعالیتهای اقتصادی هماهنگ باشد. اگر جامعهای مانند اجتماع مردم یک دِه، کوچک و ساده باشد، چه بسا خودِ افراد بتوانند فعالیتهای اقتصادی را هماهنگ سازند و با مشورت با یکدیگر دریابند که چه کارها و مشاغلی بیش از حدّ کفایت و چه کارهایی کمتر از اندازه کافی وجود دارد، در نتیجه جلوی زیادهرویها را بگیرند و کاستیها را جبران کنند. امّا در جوامع بزرگ و پیچیده امروز این مهمّ از عهده خود افراد ساخته نیست، لذا بیم آن هست که بعضی از فعالیّتهای اقتصادی رشد سرطانی و روزافزون بیابد و برعکس، پارهای از فعالیّتهای اقتصادی دیگر تعطیل و اهمال شود و قهراً نوعی ناهماهنگی و عدم تناسب و تعادل در امور اقتصادی پدیدار گردد. این بیتناسبی و عدم تعادل اقتصادی در همه شؤون دیگر زندگی اجتماعی آثار نامطلوب خواهد داشت. بنابراین برای پیش نیامدن چنان وضعیت ناهنجار یا از میان برداشتن آن، باید جدّاً تلاش کرد، مخصوصاً جامعهای مثل جامعه اسلامی - که بخواهد عزّت و سیادت خود را کاملاً حفظ کند و در هیچیک از ابعاد و وجوه زندگی، وابستگی و نیاز به اجانب نداشته باشد و دست گدایی به سوی این و آن دراز نکند(137) - باید با برنامهریزی دقیق فعالیتهای اقتصادی را هماهنگ و متناسب کند و نگذارد وضع اقتصادی دچار بیتعادلی شود. دستگاهی که میتواند چنین برنامهریزی و مدیریتی داشته باشد همان دستگاه حکومت است.%
%