تربیت
Tarbiat.Org

حقوق و سیاست در قرآن‏
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

واژه حق در قرآن و روایات‏

%
کلمه حق در قرآن معانی فراوانی دارد که در بیشتر موارد با مسائل حقوقی بی‏ارتباط است. این کلمه در قرآن - حدود 247 بار به کار رفته است؛ 227 بار به صورت الحقّ، 17 بار به صورت حقّاً و 3 بار به صورت حقّه. اما در بیش از دویست مورد مفهوم حقوقی ندارد، مثلاً گاهی به عنوان صفت برای خدای متعالی استعمال شده است مانند:%
«ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَالْحَقُّ(15)؛ اینها به خاطر آن است که خداوند حق است».%
و گاهی در مورد کارهای خداوند به کار رفته است مثل:%
«ما خَلَقَ اللَّهُ السَّمواتِ وَالْاَرْضَ وَما بَیْنَهُما اِلّا بِالْحَقِّ(16)؛ خدا آسمانها و زمین و آنچه را که در میان آن دو است جز به حق نیافرید».%
مراد آن است که کار خدا لهو، لعب، لغو و عبث نیست بلکه یکسره حکیمانه است.%
و حدود چهل جا در قرآن کلمه «حق» به گونه‏ای به کار رفته که مفهوم حقوقی دارد. در بیشتر این موارد کلمه مذکور به یکی از این دو صورت استعمال شده است:%
1- به عنوان صفتی برای فعل انسان مکلف به کار رفته است مثل:%
«ذلِکَ بِاَنَّهُمْ کانُوا یَکْفُرُونَ بِایاتِ اللَّهِ وَیَقْتُلُونَ النَّبِیّینَ بِغَیْرِ الْحَقِّ(17)؛ این (خواری و بی نوایی و گرفتار خشم خدا بودنشان) از آن روست که به آیات الهی کفر می‏ورزیدند و پیامبران را به ناحق می‏کشتند».%
در این آیه عمل یهودیان - یعنی کشتن پیامبران - به «ناحق» وصف شده است. در بیشتر موارد، زمانی کار کسی با صفت «به حق، شایسته و مشروع» وصف می‏شود که وی حقی - به مفهوم حقوقی - داشته باشد و وقتی فعل خاصی را به «ناحق، ناشایسته و نامشروع» وصف می‏کنند که فاعل آن، صاحب حق - به مفهوم حقوقی - نباشد. مثلاً اگر کسی حق کشتن دیگری را داشته باشد و این حق خود را اعمال کند و او را بکشد، می‏توان گفت عمل او «به حق» بوده است، برخلاف کسی که شخصی را بکشد که حق کشتن او را ندارد، در چنین صورتی عمل او «ناحق» قلمداد می‏گردد. همچنین کسی که در خانه خود سکنی گزیند یا با اذن صاحب‏خانه وارد آن شود کاری «به حق» می‏کند زیرا هر کسی حق دارد که در خانه خویش سکنی گزیند یا با اذن صاحب‏خانه وارد آن شود. پس اگر چه «حق داشتن» و «به حق بودن» دو مفهوم متغایرند و اوّلی به آدمیان نسبت داده می‏شود و دومی به افعال و اعمال آنان، لکن در بیشتر موارد هر دو مفهوم بر هم منطبق می‏شوند. و درباره شخصی که کاری می‏کند که حق انجام دادن آن را دارد می‏توان گفت حق دارد که چنین کند یا کارش کار حقی است.%
از جمله مواردی که کلمه «حق» در قرآن به این معنا استعمال شده آیات زیر است: آیات 21، 112 و 181 از سوره آل‏عمران و آیه 155 از سوره نساء که در آنها کشتن پیامبران الهی عملی «به غیر حق» معرفی شده است. همچنین آیه 151 از سوره انعام و آیه 33 از سوره اسراء که در آنها از قتل نفس محترمه - به ناحق - نهی شده است و آیه 68 سوره فرقان که یکی از ویژگیهای بندگان راستین خدا را این می‏داند که نفس محترمه را - جز به حق - نمی کشند و آیه 33 از سوره اعراف که می‏فرماید: پروردگار من ... بغی به غیر حق را حرام نموده است و آیه 23 از سوره یونس و آیه 42 از سوره شوری که در هر دو به «بغی در زمین به ناحق» اشاره می‏کند. در آیات 146 از سوره اعراف و 39 از سوره قصص و 15 از سوره فصلت و 20 از سوره احقاف و 40 از سوره حج و 75 غافر، همین تعبیر به کار رفته و بعضی از افعال ناشایست به «ناحق» وصف شده است.%
فعل قضا و حکم - به معنای داوری - نیز یکی از افعال انسان است که در قرآن گاهی با صفت «به حق‏بودن» وصف شده است. قضاوت آنگاه به حق است که قاضی و حاکم حق داوری داشته باشد و طبق موازین معتبر حقوقی داوری کند، در غیر این صورت «به ناحق» خواهد بود.%
«وَهَلْ اَتیکَ نَبَؤُاالْخَصْمِ اِذْ تَسَوَّرُوا الِْمحْرابَ اِذْ دَخَلُوا عَلی داوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قالُوا لا تَخَفْ خَصْمانِ بَغی بَعْضُنا عَلی بَعْضٍ فَاحْکُمْ بَیْنَنا بِالْحَقِّ وَلا تُشْطِطْ وَاهْدِنا اِلی سَواءِ الصِّراطِ(18)؛ آیا داستان شاکیان هنگامی که از محراب بالا رفتنند به تو رسیده است در آن هنگام که (بی‏مقدمه) بر او وارد شدند و او از دیدن آنها بهراسید، گفتند: نترس دو نفر شاکی هستیم که یکی از ما بر دیگری ستم کرده، اکنون در میان ما به حق داوری کن و ستم روا مدار و ما را به راه راست هدایت کن».%
«یا داوُودُ اِنَّا جَعَلْناکَ خَلیفَةً فِی الْاَرْضِ فَاحْکُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ(19)؛ ای داوود! ما تو را خلیفه (و نماینده خود) در زمین قرار دادیم، پس در میان مردم به حق داوری کن».%
در قرآن در مورد داوری به حق - علاوه بر تعبیر «بالحقّ» - دو تعبیر «بالعدل» و «بالقسط» هم به کار رفته است که نشان می‏دهد این سه مفهوم خیلی به هم نزدیکند؛ در آیه 42 از سوره مائده به پیامبر گرامی اسلام‏صلی الله علیه وآله وسلم فرمان می‏دهد که:%
«وَاِنْ حَکَمْتَ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ اِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ المُقْسِطینَ؛ و اگر حکم کردی در میان ایشان به قسط حکم کن که خدا عادلان را دوست دارد».%
و در آیه 58 سوره نساء می‏فرماید:%
«اِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْاَماناتِ اِلی‏ اَهْلِها وَاِذا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ اَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ؛ خداوند به شما فرمان می‏دهد که امانتها را به اهلش بازگردانید و هنگامی که میان مردم داوری می‏کنید به عدالت داوری کنید».%
در قرآن داوریهای الهی نیز با «قسط» و «حق» وصف شده است مانند:%
«قالَ رَبِّ احْکُمْ بِالْحَقِّ(20)؛ (پیامبر) گفت: پروردگارا؛ به حق داوری فرما.»%
«وَاللَّهُ یَقْضی بِالْحَقِّ(21)؛ و خداوند به حق داوری می‏کند».%
در آیات متعددی نیز قضاوت به حق و قسط به صورت مجهول آمده ولی معلوم است که فاعل آن خدای متعال است مانند:%
«فَاِذا جاءَ اَمْرُاللَّهِ قُضِیَ بِالْحَقِّ(22)؛ هنگامی که فرمان خداوند صادر شود، به حق داوری خواهد شد».%
«وَقُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْحَقِّ(23)؛ و میان آنها به حق داوری می‏شود».%
«قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَهُمْ لایُظْلَمُونَ؛(24) در میان آنها به عدالت داوری می‏شود و ستمی بر آنها نخواهد شد».%
اما باید دانست که شایسته بودن داوریهای آدمیان در حوزه «حقوق» می‏گنجد ولی درستی داوریهای خداوند از قلمرو حقوق اصطلاحی خارج است.%
2- گاهی کلمه «حق» در قرآن به همان معنای حقوقیش استعمال شده است مانند:%
«یا اَیُّهَاالَّذینَ امَنُوا اِذا تَدایَنْتُمْ بِدَیْنٍ اِلی اَجَلٍ مُسَمیًّ فَاکْتُبُوهُ وَلْیَکْتُبْ بَیْنَکُمْ کاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلا یَأْبَ کاتِبٌ اَنْ یَکْتُبَ کَما عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْیَکْتُبْ وَلُْیمْلِلِ الَّذی‏ عَلَیْهِ الْحَقُّ وَلْیَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلا یَبْخَسْ مِنْهُ شَیْئَاً فَاِنْ کانَ الَّذی عَلَیْهِ الْحَقُّ سَفیهاً اَوْ ضَعیفاً اَوْ لایَسْتَطیعُ اَنْ یُمِلُّ هُوَ فَلْیُمْلِلْ وَلِیُّهُ بِالْعَدْلِ(25)؛ ای کسانی که ایمان آورده‏اید! هرگاه به همدیگر وامی - تا سرآمدی معین - دادید آن را بنویسید و باید نویسنده‏ای در میان شما از روی عدالت بنویسد و کسی که قدرت بر نویسندگی دارد نباید از نوشتن - همان طور که خدا به او تعلیم داده - خودداری کند. پس باید بنویسد و آن کس که حق بر عهده اوست باید املا کند و از خدا پروردگار خویش بترسد و چیزی از آن فروگذار نکند و اگر کسی که حق بر عهده اوست کم خرد یا ناتوان است یا نمی‏تواند خودش املا کند باید سرپرست او با رعایت عدالت املا کند».%
می‏بینیم که در این آیه وامدار به عنوان کسی که حق بر عهده اوست «اَلَّذی عَلَیْهِ الْحَقٌّ» نام برده شده است.%
و «وَاِذا دُعُوا اِلَی اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِیَحْکُمَ بَیْنَهُمْ اِذا فَریقٌ مِنْهُمْ مُعْرِضُونَ وَ اِنْ یَکُنْ لَهُمُ الْحَقُّ یَأْتُوا اِلَیْهِ مُذْعِنینَ؛(26) و هنگامی که از آنان دعوت شود که به سوی خدا و پیامبرش بیایند تا در میانشان داوری کند ناگهان گروهی از آنان سرپیچی می‏کنند ولی اگر حق داشته باشند (و داوری به نفعشان شود) با سرعت و تسلیم به سوی او می‏آیند».%
و «وَ فی‏ اَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالَْمحْرُومِ(27)؛ و در داراییهایشان حقی برای سائل و محروم هست».%
و «وَالَّذینَ فی‏ اَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ لِلسَّائِلِ وَالَْمحْروُمِ(28)؛ و آنها که در اموالشان حقی است معلوم برای تقاضاکننده و محروم».%
و «کُلُوا مِنْ ثَمَرِه‏ اِذا اَثْمَرَ وَ ءاتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصادِهِ(29)؛ از میوه آن - به هنگامی که به ثمر می‏نشیند - بخورید و حق آن را به هنگام درو بپردازید».%
و «ءاتِ ذَاالْقُرْبی حَقَّهُ وَالْمِسْکینَ وَابْنَ السَّبیلِ(30)؛ حق نزدیکان و مسکینان و در راه ماندگان را بپرداز».%
در دو آیه نیز حق در مورد تکلیف استعمال شده است؛%
«حَقّاً عَلَی الْمُتَّقینَ(31)؛ این حقی است بر پرهیزکاران».%
«حَقّاً عَلَی الُْمحْسِنینَ(32)؛ این حقی است بر نیکوکاران».%
در این آیات اگر چه تکالیفی برای متقین و محسنین معیّن و ثابت شده است با این همه تعبیر «حقاً» به کار رفته است، البته حقی بر آنان. و این خود مؤید آن است که هر جا حقی برای کسی هست حقی(تکلیفی) بر کسی دیگر نیز وجود دارد.%
در اینجا یادآوری نکته‏ای ضرورت دارد و آن این که در بسیاری از روایات کلمه «حق» در معنایی به کار رفته که شبیه معنی اصطلاحی آن در حقوق است ولی با آن یکی نیست و به جای آن که به حوزه حقوق مربوط باشد به حوزه اخلاق اختصاص دارد. به عنوان نمونه از «رسالة الحقوق»(33) امام زین‏العابدین‏علیه السلام یاد می‏کنیم که در آن به چنین عناوینی برمی‏خوریم:%
حق خدای متعال بر انسان، حق انسان بر خودش.%
حق زبان، گوش، چشم، دست، پا، شکم و فرج - که از اعضای انسانند.%
حق نماز، حج، روزه، صدقه و قربانی - که از افعال آدمی‏اند.%
پیداست که هیچ‏یک از این حقها مفهوم حقوقی ندارد، بلکه همگی به قلمرو اخلاق بستگی دارند لذا هنگامی که ما درباره «حقوق از دیدگاه قرآن» بحث و بررسی می‏کنیم، این حقوق و امثال آن را مورد مطالعه قرار نمی‏دهیم.%
خاستگاه حق‏