تربیت
Tarbiat.Org

حقوق و سیاست در قرآن‏
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

خاستگاه اعتبار و مشروعیت قانون‏

%
کسانی که برای حقوق واقعیتی نفس‏الامری قائلند و قانونگذار را - در واقع - کاشف یک سلسله قوانین تکوینی و واقعی می‏دانند؛ یعنی طرفداران حقوق طبیعی یا عقلی چنین اظهار نظر می‏کنند که اعتبار قانون، ذاتی آن است و قابل جعل از سوی کسی نیست، چنان‏که قوانین هندسی - در هندسه اقلیدسی - اعتبار ذاتی دارد و از جانب کس یا کسانی حتی اقلیدس، اعتبار نیافته است. قوانین هندسه را هر کس دیگری غیر از اقلیدس هم اگر کشف می‏کرد باز اعتبار می‏داشت.%
اساساً اعتبار هر حکم تکوینی و حقیقی وابسته به خود آن حکم است؛ اگر واقعیّات را به درستی نشان می‏دهد، معتبر و صحیح است و اگر مطابق با امور عینی خارجی نیست، بی‏اعتبار و ناصحیح خواهد بود. احکام حقوقی هم از احکام تکوینی و حقیقی‏اند، بنابراین اگر در واقع‏نمایی خود صادق باشند معتبر و صحیح شمرده می‏شوند وگرنه بی‏اعتبارند. منتهی چون توده مردم از صحت و سقم احکام حقوقی بی‏خبرند - به‏ناچار - کسی را که در میان حقوقدانان کارآگاه‏تر و دانشمندتر می‏یابند به عنوان «قانونگذار» برمی‏گزینند و از وی می‏خواهند برای تنظیم امور اجتماعی‏شان، مصالح و مفاسد واقعی را کشف و قانون مناسب را وضع کند و این چیزی نیست جز رجوع به متخصص که در همه مشکلات زندگی - خواه فردی و خواه اجتماعی - جریان دارد.%
در مقابل، طرفداران حقوق الهی هرگونه اعتبار ذاتی را از قوانین حقوقی سلب کرده، می‏گویند: اعتبار قوانین حقوقی از خدا ناشی می‏شود؛ خدا این قوانین را گذرانده و هموست که منشأ اعتبار آنها می‏شود. پس نظام حقوقی حاکم بر یک جامعه، فقط در صورتی اعتبار دارد که به خدا منتهی گردد.%
فلاسفه حقوقِ تحققی و تاریخی هم مردم را به جای خدا می‏نهند و می‏گویند: اگر مردم قانونی را پذیرفتند، به سبب همان پذیرش معتبر می‏شود و اگر قانونی - با رعایت همه مصالح و مفاسد - وضع شود ولی با خواسته مردم موافق نباشد، به کلّی از درجه اعتبار ساقط است. به تعبیر روشن‏تر مشروعیّت قانون، عین مقبولیّت آن است.%
%