تربیت
Tarbiat.Org

حقوق و سیاست در قرآن‏
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

امتیازات این طرح 15

اشکالی که ما، بر همه نظامهای حکومتی دیگر، وارد می‏دانستیم این بود که مشروعیّت‏شان از کجا نشأت می‏گیرد؛ مخصوصاً در نظام مردمسالاری (دموکراسی) حاکم حق حکومت بر اقلیّتی را که به او رأی مثبت نداده‏اند از کجا کسب کرده است و تلاشهای فراوانی که برای رفع این اشکال به عمل آمده است، هیچ‏کدام به نتیجه مطلوب نرسیده است. در طرح ما مردم نیستند که به حاکم، حق حکومت و ولایت می‏دهند، تا سؤال شود که حاکم، حق حکومت بر کسانی را که او را برنگزیده‏اند از کجا دارد. حاکم از طریق انتخابات چندین درجه‏ای و توسط صاحب‏نظران و کارشناسان برجسته‏ای که واجد مراتب عالیه عدالت و تقوا هستند، برگزیده می‏شود، اما این بدان معنا نیست که مردم حق حکومت و ولایت را بدو تفویض می‏کنند.%
اگر نیک بنگریم در می‏یابیم که اساساً در مرحله نخست انتخابات، رأی عموم مردم - و حتی متجاهرین به فسق - جز در حصول شیاع و یقین نسبت به عدالت گروهی از افراد جامعه، در امر دیگری مؤثر نیست. از این مرحله که بگذریم، سررشته امور به دست عدول مردم است. آنان نیز برحسب علم و فن و حرفه‏ای که در آن تخصص دارند، به گروههای متعدّدی انقسام می‏یابند و هر گروه، جز درباره آنچه در قلمرو تخصص اوست، ابراز رأی نمی‏کند و نباید بکند. یکی از این گروهها گروه روحانیّون و فقهاست. پس از چند درجه انتخاب که در روستاها، شهرها، مراکز استانها و مرکز کشور صورت می‏گیرد، سرانجام برجسته‏ترین روحانیّون و فقها در مرکز کشور گرد هم می‏آیند و «مجلس خبرگان» را تشکیل می‏دهند. اعضای این مجلس از میان خود، صالحترین فرد یعنی کسی را که بیش از سایرین، واجد سه شرط «فقاهت»، «مدیریت و تدبیر جامعه» و «عدالت و تقوا» است، برمی‏گزینند. چون اعضای مجلس خبرگان رهبری برجسته‏ترین افراد جامعه‏اند در دارابودن سه شرط مذکور، کسی غیر از آنان، حق ابراز رأی برای تعیین رهبر ندارد. چون تعیین رهبر بدین شیوه، هم مطابق معیارهای عقلی است و هم موافق موازین شرعی، کسی که برای مقام رهبری برگزیده می‏شود، واقعاً، اصلح افراد جامعه برای تصدی این مقام خواهد بود.(204) و چون اصلح افراد جامعه به رهبری برگزیده شده است، از راه دلیل عقل، کشف می‏کنیم که او از سوی شارع مقدّس و ولیّ عصر(عج) مأذون است که بر مردم حکومت کند.%
ملاحظه شد که مشروعیت حکومت و ولایت رهبر ناشی از اذن شارع مقدّس است؛ نهایت آن که چون نمی‏دانسته‏ایم که در این زمان، خدای متعال به حکومت چه کسی راضی است، از کارشناسان عادل خواسته‏ایم که وی را معیّن و معلوم دارند. عدول مردم فقط در تعیین چنین کسی دخالت دارند و بس. متجاهرین به فسق از این دخالت هم ممنوعند، اینان حداکثر کاری که می‏توانند بکنند این است که با شیاعشان، عدول مردم را تعیین کنند، این هم بدان سبب که از شیاعشان یقین به دست می‏آید. از لحاظ اسلامی، نباید به رأی شخص متجاهر به فسق قدر و بها داد و اعتماد کرد، زیرا ممکن است در عین حال که واقع امر را می‏داند، خلاف آن را ابراز کند چراکه واجد ملکه‏ای نیست که او را از خیانت باز دارد.%
از مجموع آنچه تاکنون گفته‏ایم دانسته می‏شود که حقّ حکومت و ولایت، از سوی خدای متعال به رهبر تفویض می‏شود، نه از طرف مردم، پس رهبر حق حاکمیّت بر همه مردم دارد. خدای متعال، همان‏گونه که می‏تواند عموم مردم را مستقیماً و بی‏واسطه، امر و نهی کند، حق دارد که کسی را به عنوان حاکم، تعیین کند و بر مردم ولایت دهد.%
بنابراین، هیچ‏یک از اشکالات متعددی که بر دیگر نظامهای سیاسی و حکومتی وارد می‏شود، بر طرح ما وارد نیست.(205) این طرح، در عین حال که همه مصالح اجتماعی مردم را تضمین و تأمین می‏کند، ولایت و ربوبیّت خدای متعال را ملحوظ می‏دارد.%
%