سیر بحث در شرح خطبه در جلسه گذشته به اینجا رسید كه حضرت فاطمهزهرا(س) از طریق عملی كه آنها در رابطه با فدك انجام دادند، نمونة خوبی بهدست آوردند تا روشن كنند خلیفهای كه حاكم شدهاست نمیتواند حكم خدا را بفهمد و سپس در جامعه جاری كند و لذا مردم بدانند از این به بعد هر چه پیش میآید به پای اسلام ننویسند، و نیز بدانند اسلام تواناییهای رفع همة مشكلات جامعه را دارد ولی حاكمان مانع از حاكمیت اسلاماند. نگرانی حضرت این است كه وقتی حكم خدا جاری نشود مردم در جامعه به مشكل میافتند و زندگیشان بیثمر میشود و حضرت از طریق مسئله فدك به خلیفه ثابت كردند كه حكم خدا را نمیتواند بفهمد.
قبلاً نیز اشاره گردید؛ متأسفانه موضوع غصب فدك، از طرف بعضی از سخنرانان ما طوری مطرح میشود كه محور اصلی سخنان حضرت فاطمه(س) در آن گم میشود. در جلسة قبل عرض شد كه پیامبراكرم(ص) در زمان حیاتشان فدك را به فاطمهزهرا(س) بخشیدند. چون آیه نازل شد كه «وَ آتِ ذَاالْقُرْبی حَقَّهُ وَ الْمِسكینَ وَ ... »(120) یعنی؛ حق نزدیكان و مساكین و ... را بده.
اكثر مفسّرین شیعه و سنّی میگویند با نزول این آیه، پیامبر(ص) فدك را به حضرت فاطمه(س) دادند.(121) وقتی خلیفة اول سركار آمد این قضیه را نادیده گرفت و با وجود اینكه كارگران حضرت زهراء(س) در فدك كار میكردند - و نه كارگران حضرت محمد(ص)- آنها را از فدك بیرون كرد و گفت فدك مالُالتَّرَكة پیامبر(ص) است و پیامبر(ص) هم گفته است كسی از من ارث نمیبرد. خلیفه در ابتدا فدك را بهعنوان ارث مطرح كرد، سپس گفت پیامبر(ص) هم فرمود كسی از من ارث نمیبرد. در نتیجه؛ فدك از آن مسلمین است و من میخواهم به مسلمین برگردانم. همینطور كه ملاحظه میكنید ظاهرِ استدلال خلیفه، مردم پسند است و از این طریق؛ علاوه بر اینكه فدك را از فاطمهزهرا(س) گرفت، به گونهای وانمود كرد كه به نفع مردم دارد كار میكند.(122)
حضرت فاطمه(س) در این خطبه مسئله فدك را به میان میكشند تا به حكم وظیفه، مردم را در همیشة تاریخ متوجه كنند؛ خلیفهای كه زمام امور مسلمین را بهدست گرفته، نه قرآن را میفهمد و نه در گفتار خود صادق است، و خلیفهای كه قرآن را نمیفهمد نمیتواند خلیفة مسلمین باشد، چون نمیتواند قرآن را در جامعه جاری كند.(123)